نشان ملی فردوسی به حماسه‌گران منتخب اهدا شد + عکس برنامه‌های ویژه‌ای در آرامگاه فردوسی به صورت رایگان اجرا می‌شود+ جزئیات وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی: باغ مفاخر توس در مشهد راه اندازی می‌شود | خراسان خطه زرخیز و حکیم‌پرور ایران است + فیلم تریلر فصل ۲ سریال «ارباب حلقه‌ها: حلقه‌های قدرت» (The Lord of the Rings: The Rings of Power) شهردار مشهدمقدس: همسایگی با فردوسی، مایه افتخار مشهدی‌هاست | تخصیص هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان اعتبار به منطقه ویژه توس + فیلم سریال طنز «بدل» روی آنتن شبکه سه می‌رود+ زمان پخش آیین بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی بزرگ آغاز شد (۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳) + عکس و فیلم همایش ملی بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی در مشهدبرگزار شد گسترش زیرساخت‌های زبان به وسیله شاهنامه وقتی فردوسی درباره زنان می‌نویسد چشم امید به نگاهی ممتد مشهد تنها قطب علمی ادبیات حماسی کشور است جزئیات برگزاری جشنواره ملی سرود فجر بسیج دیوار آرزو‌های معصومه پخش مستند «عکاس حرم» از شبکه یک + زمان پخش
سرخط خبرها

قصه تصویری «کرمی که عقاب را نجات داد» در کتابفروشی‌ها

  • کد خبر: ۲۲۴۸۸۳
  • ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۹:۳۳
قصه تصویری «کرمی که عقاب را نجات داد» در کتابفروشی‌ها
کتاب «کرمی که عقاب را نجات داد» راهی بازار نشر شد.

به گزارش شهرآرانیوز؛ کتاب «کرمی که عقاب را نجات داد» نوشته حمیدرضا توکلی به‌تازگی توسط انتشارات فاطمی منتشر و راهی بازار نشر شده است. این‌کتاب یکی از عناوین مجموعه «کتاب‌های طوطی» (بخش کودک و نوجوان انتشارات فاطمی) است.

داستان این‌کتاب تصویری درباره کرمی است که خواب پروانه‌شدن می‌بیند. در همان‌حال بلبلی آواز می‌خواند، سموری می‌رقصد و عقابی در آسمان پرواز می‌کند. اما یک‌شکارچی او را نشانه گرفته و نزدیک است او را بزند.

طرح قصه کتاب پیش‌رو از این‌قرار است:

کرم کوچولو وقتی می‌خواست جای برگ، گلبرگ بخورد فکرش را هم نمی‌کرد که بتواند عقابی را نجات بدهد؛ گل‌های آفتابگردان هم همین‌طور. اصلاً مگر می‌شود همه‌چیز دست‌به‌دست هم بدهند و عقاب نجات پیدا کند؟ عجب ماجرایی! قرار بود هر کدامشان شکاری برای دیگری باشد، اما یک قطره‌ی شبنم بازی را عوض کرد. می‌پرسید چگونه؟ در این مزرعه‌ی پر از خورشید دنیا جور دیگری است.

تصویرگری «کرمی که عقاب را نجات داد» توسط دلارام فقانی انجام شده است.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

بعد چشمش افتاد به شبنمی

که روی چهره‌ی آفتابگردان بود.

فکر کرد اشکِ گل است؛ گلی که از ترس زرد شده.

سرش را گذاشت روی آفتابگردان و آرام نگاهش کرد.

راستی که خیلی شبیه خورشید بود.

بلبل از آن بالای بالا

آفتابگردان را دید.

رویش یک‌لکه بود.

دهان بلبل آب افتاد...

ببخشید، منقارش!

این‌کتاب با ۳۲ صفحه مصور رنگی، شمارگان ۲ هزار نسخه و قیمت ۱۴۰ هزار تومان منتشر شده است.

منبع: مهر

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->