صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

نارضایتی معلولان از فراهم نبودن امکانات‌گردشگری در مشهد

توقف پشت در‌های بسته

  • کد خبر: ۱۰۴۷۱
  • ۱۱ آذر ۱۳۹۸ - ۰۶:۱۶
در گزارش پیش رو از نگاه معلولان به جاذبه‌های گردشگری مشهد و امکانات این شهر برای تفریح می‌نگریم و سپس وضعیت مشهد را در مقایسه با سایر شهر‌ها و کشور‌های دنیا برای معلولان می‌سنجیم.
شیما سیدی| تنها یک تصادف، تفاوت ما و کسانی است که روبه رویمان نشسته اند. نیره عاکف، خیرالنساء خوش نیت و محمدصادق مرمری، سه نفری هستند که تا پیش از سانحه دردناک زندگی شان، روی یک پا بند نبودند و دائم ایران و دنیا را زیر پا می‌گرفتند، اما یک لحظه غفلت یک راننده، نه تنها پایشان را گرفت که زندگی را هم برای آنان، تا مرز نابودی کامل پیش برد. همگی برای مدتی، اسیر خانه و مبتلا به افسردگی شدند و حتی فکر خودکشی را هم در سر پروراندند، اما در نهایت تصمیم گرفتند به جای شکستن استخوان زندگی، ساختار کهنه نگاه به آن را بشکنند. حالا مدت هاست که آنان با وجود تمام سختی‌ها به زندگی عادی بازگشتند و تلاش می‌کنند چرخ زندگی را با ویلچر رو به جلو پیش ببرند. آنان با صندلی چرخدار خود به شهر‌ها و کشور‌های فراوانی سفر کرده اند و امروز روبه رویمان نشسته اند تا از تجربیات سفر بر روی چرخ بگویند. صحبت هایشان آنجایی آه از نهاد برمی آورد که متوجه می‌شویم نه تنها از نظر امکانات زیربنایی مشکل داریم، که فرهنگ برخورد با معلولان نیز در کشورمان بسیار نوپاست. در گزارش پیش رو از نگاه معلولان به جاذبه‌های گردشگری مشهد و امکانات این شهر برای تفریح می‌نگریم و سپس وضعیت مشهد را در مقایسه با سایر شهر‌ها و کشور‌های دنیا برای معلولان می‌سنجیم.

بانوی افتخارآفرین
نیره تا هجده سالگی، دخترکی شاد است با زندگی کاملا معمولی، اما یک تصادف، به ناگهان دنیایش را دگرگون می‌کند. روی صندلی چرخدار دیگر دنیا از نظر نیره گلستان نیست، خیال می‌کند خدا تنها او را مجازات و به این درد مبتلا کرده است. مدتی گوشه نشین است تا اینکه به دعوت یکی از دوستانش وارد یک باشگاه ورزشی ویژه معلولان می‌شود. تماشای ورزش کردن و از آن مهم‌تر زندگی کردن افرادی با معلولیت‌های شدید، نیره را هم از کنج خلوت بیرون می‌کشد. ابتدا تحصیل را از سر می‌گیرد و بعد هم با کسب گواهی نامه پشت فرمان می‌نشیند. او حالا افتخار ایران است، اولین بانوی مدال آور پارالمپیک که در سه دوره پارالمپیک سیدنی، آتن و پکن در رشته تیراندازی برای ایران افتخارآفرینی کرده است. نیره عاکف مدتی دفتر خدمات مسافرتی داشت و امروز هم نمایندگی خودرو دارد. او هم برای شرکت در مسابقات و هم به صورت شخصی به بسیاری از نقاط دنیا و ایران سفر کرده است.

خوش نیت و تأثیرگذار
شاید خیرالنسا روزی که برای شرکت در اردوی دانشجویان ممتاز، شیروان را به قصد مشهد ترک می‌کرد، هرگز در ذهنش نمی‌گنجید این سفر به قیمت از دست رفتن دوپایش تمام شود. اما تصادف مینی بوس او را برای یک سال اسیر تخت و برای تمام عمر ویلچرنشین کرد. او تا وقتی در شهرستان است به دلیل نبود امکانات و البته نگاه دیگران، خیال می‌کند زندگی اش به پایان رسیده است، اما وقتی برای ادامه درمان به تهران می‌رود و آنجا با جمعی دیگر از معلولان آشنا می‌شود، کم کم زندگی او نیز روی غلتک می‌افتد. اول از همه رانندگی را می‌آموزد و بعد شروع به سایر فعالیت‌های اجتماعی می‌کند. چنانکه وقتی به شیروان بازمی گردد تصمیم می‌گیرد حالا او بر زندگی دیگران تأثیرگذار باشد. معلولان را دور هم جمع می‌کند به آنان رایانه آموزش می‌دهد و هرازگاهی هم همگی را سوار ماشین خود می‌کند و به بیرون شهر می‌برد. خوش نیت بعد از مدتی به مشهد می‌آید و با تشکیل انجمن ضایعه نخاعی‌ها که امروز ۸۳۰ پرونده با ۳۰۰ عضو فعال دارد، فعالیت‌های گردشگری، آموزشی خود را در ابعادی وسیع‌تر ادامه می‌دهد. او که پیش از تصادف بسیار اهل سفر بود، بعد از آن نیز با ویلچر به بسیاری از شهر‌های ایران و دنیا سفر کرده است.

مردی با روحیه مرمری
سفر نوروزی با تمام خوشی هایش به پایان رسیده و ماشین از جاده طبس در حال بازگشت به مشهد است، محمدصادق هم روی صندلی عقب، فارغ از دنیا به خوابی عمیق فرو رفته است، چشم که باز می‌کند می‌بیند ماشین چپ کرده و عده‌ای در حال بیرون کشیدن او از ماشین هستند. آن‌ها سپس مصدوم را با وانت به بیمارستان انتقال می‌دهند. شاید خود حادثه و شاید هم شیوه ناصحیح امدادرسانی، ویلچر را برای همیشه یار محمدصادق می‌کند. او نیز مانند دیگران چند سالی افسردگی می‌گیرد تا اینکه از طریق فضای مجازی با چند گروه از معلولان آشنا می‌شود. برخی از گروه‌ها صرفا گریه و ناله هستند، امری که خیلی با روحیه محمدصادق همخوانی ندارد. تصمیم می‌گیرد فضای مجازی را برای همیشه کنار بگذارد که ناگهان با گروهی آشنا می‌شود که هر سه شنبه در پارک ملت جمع می‌شوند. او هفتمین نفر است که از سال ۹۴ به این جمع می‌پیوندد و با شرکت در برنامه‌های هفتگی روحیه شاد خود را بازمی یابد.

سفر فقط با هواپیما و ماشین شخصی
اتوبوس برون شهری به دلیل پله‌های زیادی که دارد، وسیله مناسبی برای سفر معلولان نیست. معلولان از قطار نیز به دلیل راهرو‌های باریک که تردد ویلچر در آن ممکن نیست و همچنین کوپه‌های غیراستاندارد نمی‌توانند استفاده کنند. صادق مرمری با بیان این توضیحات می‌گوید: در واقع به جز یک کوپه در قطار مشهد-تهران، هیچ قطار دیگری در ایران مناسب تردد معلولان نیست. می‌ماند هواپیما و ماشین شخصی که هر دو وسیله تقریبا گران است و به همین دلیل بیشتر معلولان مجبور می‌شوند دور سفر را خط بگیرند. خیرالنسا خوش نیت البته سفر هوایی را هم بی اشکال نمی‌داند و توضیح می‌دهد: هواپیما‌های ایران آن طور که باید استاندارد لازم را ندارند، بالابر‌های آن‌ها معمولا بی حفاظ و خطرناک است، بالا نرفتن دسته برخی از صندلی‌های هواپیما نیز معلولان را مجبور می‌کند از دو نفر (معمولا آقا) برای بلند شدن و نشستن روی صندلی کمک بخواهند. او ادامه می‌دهد: با وجود سختی نشستن از روی ویلچر روی صندلی هواپیما با دسته خراب، ترجیح می‌دهم اینکار را به تنهایی انجام دهم و از آقایان کمک نخواهم.‌

نمی‌توانیم دورهمی خارج از شهر برویم
درباره دورهمی خارج از شهر که می‌پرسیم داغ دلشان تازه می‌شود. خوش نیت می‌گوید: مشهد حتی یک اتوبوس ندارد که معلولان بتوانند در قالب یک تور به خارج از شهر بروند. اتوبوس‌های بیرون شهر چندین پله دارند و برای معلولان مناسب نیستند. اکنون فقط مؤسسه توان یابان یک اتوبوس (خصوصی) ویژه حمل معلولان دارد که آن هم مخصوص تردد در داخل شهر است و استاندارد لازم برای رفتن به جاده را ندارد. با این حساب گرچه معلولان حاضرند خود نیز هزینه‌های سفر به خارج شهر را بپردازند، ماشینی برای تردد آن‌ها وجود ندارد.

پاراتور در مشهد نداریم
پاراتور با تمام کاستی هایش مدتی است در تهران باب شده، اما در مشهد هنوز خبری نیست. خوش نیت که تا کنون درخواست‌های فراوانی از سوی شبکه معلولان سایر استان‌ها و همچنین مشهدی‌ها برای شرکت در پاراتور‌های شهری، به دستش رسیده توضیح می‌دهد: هنوز به دلیل نبود اتوبوس حمل معلولان، پاراتوی در این شهر نداشتیم، در حالی که رواج این نوع تور‌ها در کنار تأثیرگذاری آن در روحیه معلولان، می‌تواند به اشتغال زایی معلولان شهر و همچنین چرخیدن چرخ صنعت گردشگری مان نیز کمک کند. عاکف با اشاره به آمار ۱۶ درصدی معلولان در ایران اضافه می‌کند: معلولان معمولا به تنهایی سفر نمی‌کنند، پس مجهز شدن شهر‌ها به استاندارد‌های گردشگری معلولان، دست کم به منزله سفر رفتن ۳۲ درصد جامعه است.

وقتی سفر با خانواده تعطیل می‌شود
به دلیل مشکلات فراوان برای سفر معلولان امروز بسیاری از آنان ترجیح می‌دهند اصلا سفر نروند یا دست کم با خانواده سفر نکنند. زیرا خیال می‌کنند با این کار سفر را به کام خانواده نیز تلخ می‌کنند. هر سه میهمان ما با خانواده به تخت جمشید سفر کرده اند، اما به دلیل نبود رمپ مجبور شده اند ۳ ساعت زیر آفتاب یا باران منتظر خانواده بمانند. خوش نیت هم در تعریف خاطره‌ای از سفر به همدان می‌گوید: خانواده می‌گفتند تو هم باید همراهمان بیایی وگرنه ما هم نمی‌رویم به همین خاطر تصمیم گرفتم بروم، اما وقتی با ویلچر سوار قایق شدم قایق چپ کرد و دسته ویلچرم شکست. مرمری هم از خاطرات شمال و گیرکردن چرخ‌های ویلچر روی ماسه‌ها گفت و با تعریف این خاطره سه نفر متفق القول گفتند به همین خاطر از سفر به شمال استقبال نمی‌کنند. عاکف می‌گوید: با بهانه هایی، چون کار داریم، یا سرمان درد می‌کند و... سعی می‌کنیم از زیر بار سفر با خانواده شانه خالی کنیم.

فرهنگ نوپای برخورد با معلولان در ایران
سوای همه امکانات معلول شهر و کشورمان، ناآگاهی از فرهنگ درست در برخورد با معلولان بزرگ‌ترین مشکل ماست. عاکف می‌گوید: در فرودگاه‌های خارج از کشور، همان ابتدا با احترام، معلولان را از صف جدا می‌کنند و کارهایشان را خیلی سریع انجام می‌دهند و اول نیز آنان را سوار هواپیما می‌کنند و قبل از پیاده شدن دیگران باز اول معلولان را پیاده می‌کنند تا زیاد معطل نشوند. اما متأسفانه در ایران برعکس است. یعنی همیشه آخرین‌ها نصیب معلولان می‌شود. خوش نیت هم اضافه می‌کند: در ایران معمولا وقتی دیگران ما را در مکان‌های گردشگری و تفریحی می‌بینند نوعی به ما نگاه می‌کنند که گویی با خود می‌گویند تو اینجا آمده‌ای چه کار کنی؟ برخی که این را به زبان نیز می‌آورند. مرمری این طرز برخورد را ناشی از تصور نادرستی که در میان مردم نسبت به معلولان ایجاد شده می‌داند و می‌گوید: متأسفانه در ایران این طور باب شده که معلولان افراد بیچاره‌ای هستند که نیاز به ترحم دارند. این باور باعث شده است گاهی در مراکز خرید هم چندباری قیمت کالا‌ها را به معلولان هشدار دهند یا حتی گاهی پزشکان نیز به جای پرسیدن مشکل از خود بیمار رو می‌کنند به همراه و دلیل بیماری را از او می‌پرسند.

وضعیت مشهد در مقایسه با سایر شهر‌ها
تخت جمشید، نقش جهان، بسیاری از پارک‌های شیراز، خانه‌های تاریخی تبریز و کاشان، کرمانشاه و بیستون، غارعلیصدر و... همه مکان‌هایی بوده که میهمانان ما به آنجا سفر کرده اند، اما نتوانسته اند وارد شوند و پشت در‌های آن ایستاده اند. آنان با اشاره به این فهرست معتقدند مشهد نسبت به بسیاری از این شهر‌ها وضعیت بهتری دارد، اما حجم خدمات مشهد به نسبت تعداد زائران آن بسیار کم است.

ایران در مقایسه با سایر کشور‌ها
به گفته عاکف «در کشور‌های خارجی از معلولیت ناراحت نمی‌شوی، چون به مشکلی برخورد نمی‌کنی؛ که حتی بسیاری از مشکلات هم حل می‌شود. اما وارد ایران که می‌شوی مشکلات شروع می‌شود. او که تا کنون به سفر‌های خارجی بسیاری رفته است می‌گوید: در سیدنی اتوبوس‌ها مجهز به ریل است و صندلی چرخدار خیلی راحت روی ریل قرار می‌گیرد، بیشتر مکان‌های گردشگری نیز مجهز به بالابر هستند چنانکه من در یونان به راحتی توانستم تا بلندترین نقطه آکرو‌پولیس بروم. به هرکجای آلمان که بروی، ولو قعر جنگل که حتی ممکن است سالی یک بار هم معلولی قدم به آنجا نگذارد، توالت مخصوص معلولان بسیار تمیز است، اما اینجا در فرودگاه بین المللی هم توالت معلولان را انباری کرده اند.»
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.