زندگی زمانی زیبا و کامل میشود که شاخصهای خویش را در مهندسی عصمت بیابد؛ در محضر مکتبی که خیر مطلق و صواب همه جانبه است و نسخههای شفابخش و اندیشههای کامل کننده دارد.
با این باور است که در حدیث خوانی رضوی سویههای نو بهترزیستن را میکاویم و میجوییم تا میرسیم به این حدیث راهبردی حضرت امام رضا (ع) که: عقل شخص مسلمان تمام نیست، مگر اینکه ۱۰ خصلت داشته باشد؛ اولین آن هم این است که «از او امید خیر باشد».
درباره امید خیر در چهارشنبه امام رضایی پیش نوشتیم و به ترسیم این بایستگی انسانی در رفتار پرداختیم و امروز دومین شاخص از شمار بایستگیهای ده گانه را به قلم میآوریم که حضرت فرمودند «از بدى او در امان باشند».
یعنی دستی دراز نداشته باشد در حق مردم، بلکه پندار بدی هم در ذهنش نقش نبندد. باید این بیت شعر قدیمی را که میگوید «من از بازوی خود دارم دلی خوش/ که زور بنده آزاری ندارم» را چنین بازسازی کرد که زور را به خدمت بندگان خدا در آوریم. دستی اگر گشاده داریم، نه در بستن گره به کار دیگران که در بازکردن گره و بازسازی آوار زندگی دیگران به کار گیریم. نداشتن زور در بازو نه تنها ارزش نیست، بلکه میتواند بی قیمت هم باشد.
مسلمان و انسان به خلق انسانی باید زور داشته باشد، اما زور نگوید، بلکه برای بهترکردن روز و روزگار مردم به کار گیرد. اگر «آقاتختی» نامی بلند دارد و اگر «پوریای ولی» در درازنای تاریخ همچنان قامت رشیدش به چشم میآید، به این دلیل است که هم زور داشتند و هم آن را به خدمت خلق خدا در آوردند. آبرو داشتند و به کف گرفتند تا آبروی دیگران را بخرند.
سنت گلریزان، ترجمه تاریخی «امید به خیر» است و پوشیده کمک کردن و آبروداری برای دیگران نیزهم. اینان چنان سرشار از خوبی اند که بدی در رفتارشان یافت نمیشود که کسی را بیازارد. این فقط حکایت پهلوانان ورزشی نیست، که پهلوانان معرفتی هم سلوکی چنین دارند و افراد و جامعه در پناه آنان احساس امنیت میکنند.
یک نمونه از این افراد یک آیت ا... است به نام پرشکوه سیدعبدا... فاطمی نیا که امروز زمین و زمان داغدار ثلمهای است که با مرگ او ایجاد شد. او نگاه خیر داشت و چه خیری بهتر از نورافشاندن به زوایای تاریک ذهن و چه خدمتی بهتر از گرفتن دست مردمان در وادیهای فکری؟ او «خیر» بود و نیکی مستمر.
نورانیت وجودش از هر ستاره دنباله داری بیشتر بود. او را تجسم احادیث رضوی میتوان شمرد که در رفتارش ترجمهای درس آموز داشت. او دوستی را در ما توسعه میداد و ما را در دوستی با خویش تقویت میکرد. هم بر دشمن ما میتاخت و هم ما را به شجاعت هجوم به دشمن توانمند میکرد. این سخن امام رضا (ع) است که «دوست هرکس عقل او و دشمنش جهل اوست».
آیت ا... فاطمی نیا برای عقلانیت و توسعه آن در ساحتهای گوناگون زندگی جهدی مجاهدانه و تلاشی مجتهدانه داشت. جهاد او برای مبارزه با جهل، و خرافه زدایی، بسان تیغ نهادن در لشکر تاریکی بود. او دشمن قلم به دست و زبان ناطق برای جنگ با دشمن ما بود و بی مزدومنت هم این کار را میکرد.
به تأسی از مقام نبوت و ولایت، «طبیب دوار بطبه» بود و شهربه شهر میرفت و با بیان حقیقت ها، حق را تبیین و حریم بانی میکرد. جای او خالی است این روز ها، اما راهش روشن و رسمش ماندگار است. با رفتار به قاعدهای که او برایمان مهندسی کرد، میتوانیم بازهم او را پیش روی حرکتهای معرفتی خود داشته باشیم.