مریم قربان زاده | شهرآرانیوز؛ زیارت اگر استمداد از امام برای ارتقای فهم ما زندگی باشد که هست و اگر راهی برای رشد و کمال عقیده و عمل ماست، باید این بهره ما از رشد و کمال در افکار و گستره زندگی مان ملومس باشد.
سالانه میلیونها نفر از همه جای جهان برای بهرهمند شدن از خرمن علم و کمال به زیارت امام رضا (ع) میآیند تا برکت زندگی شان را بیشتر کنند و با دستی پر و روحی تازه به کشورشان برگردند.
ساک و چمدانشان پر میشود از زعفران و نقل و ترمه و فیروزه، اما حیف و صد حیف که جای یک شیء گران بها و یک سوغات ارزشمند در سبدهایشان خالی است به نام کتاب، آن هم کتابی به زبان خودشان، اردو، عربی، ترکی، انگلیسی یا چینی.
برای برنامه دیدار با تولیت آستان قدس به حرم دعوت شدم. در نظر داشتم مباحثی از خانواده بگویم. در صف نماز با خانمی از بحرین هم سخن شدم. با کلمات محدودمان هم سخن شدیم. از خفقان و دیکتاتوری در بحرین گفت و اختناق شدید دولت برای شیعیان.
وقت وداع، خواستم کتابم را تقدیمش کنم. با شرمندگی زیاد و پوزش طلبیدنهای مداوم نپذیرفت. گفت: ممنوع است. نمیتوانم با خودم به بحرین ببرم. یک کتاب فارسی خطرناک است! خواستم گوشه کتاب را امضا کند تا به یادگار برایم بماند. او برای زیارت آمده بود، مثل همه زائران غیرایرانی که در کنار زیارت به درمان و سیاحت هم میپردازند.
همه مسلمانان عرب، ترک، پاکستانی، هندی، آفریقایی و اروپا برای زیارت به مشهد میآیند و با خود خاطراتی از طرقبه و شاندیز و موجهای آبی و جراحی بینی و عمل چشم و ... هم میبرند. این همه نتیجه سفرشان به قلب ایران است.
زبان مشترکمان با آنها در ادعیه و آیات قرآن خلاصه میشود و میراث مکتوب ایرانی مان در این تبادل کم رنگ جایی ندارد. دیدن کتابهای دفاع مقدس در قفسههای کتب ادعیه و قرآن کریم اتفاق مبارک و ابتکار درخور تقدیری است. مخاطب فارسی زبان تفسیر آیات جهاد و صبر و مقاومت را در این کتابها میبیند و لذت میبرند، اما مخاطب و زائر غیرایرانی چرا دستش از تاریخ پرشکوه ایران اسلامی خالی باشد؟
ظرفیت بی پایان حرم رضوی برای یک مبادله فرهنگی که کفه اش به سمت ایران اسلامی سنگین باشد بی بدیل است. شرح افتخارات و فرازوفرودهای مردم و کشور ما برای همه کشورهای مسلمان امیددهنده و حرکت آفرین است.
سبک زندگی مادران صبور و زنان پرتلاش و مردان قهرمان و رزمنده ایرانی راه تغییر را در دیگر کشورها کوتاهتر میکند. امثال «دا»، «دختر شینا»، «دریادل» و مردان شهیدشان در سرتاسر امت اسلام که میتوانند راهگشا باشند، چرا ترجمه نشده اند؟
زبانهای اردو، عربی، ترکی و ... برای ترجمه کتابهای دفاع مقدس یا کتابهای پیشرفت و علم یا اشعار شاعران معاصر فارسی زبان حتی از زبان انگلیسی مهم ترند.
گفت وگوی ما با این ملتها در حد خرید و فروش و ارائه خدمات پزشکی باقی مانده است. آیا فقط باید به زائران خارجی به عنوان کیف پول نگاه کرد و تنها فروشندگان، تاکسی داران، هتلداران، پزشکان جراح زیبایی و منشی هایشان و پرسنل بیمارستانها زبان زائران را یاد بگیرند و خدماتشان را بفروشند؟ نباید برای ترویج و عرضه فرهنگ ناب دفاع مقدس در همه وجوه نظامی و علمی و سیاسی اش کاری کرد؟
روزگاری دانشمندان و نویسندگان ایرانی برای ثبت و ترویج آثارشان از زبانهایی غیر از فارسی استفاده میکردند. اکنون هم وقت ترجمه آثار ایرانیان برای زائران است. سالانه چندین میلیون زائر به مشهد میآیند و سوغاتی به برازندگی کتاب در سبد خریدشان نیست. بازارهای سوغات کتابی برای عرضه ندارند، چون کتاب ترجمه شدهای ندارند و از انگشت شمار کتابهای ترجمه شده دفاع مقدس بی خبرند. شاید هم هنوز به صرافت آن نیفتاده اند!
گستره اثرگذاری بین المللی ایران و مشهد از زعفران و ترمه و گز بسیار فراتر است. سایر ملل برای دانستن و شناختن روح ایرانی تشنه اند و ما جز آموختن کلماتی کوتاه و اسامی خوراکیها چیزی به آنها نمیدهیم. ترجمه کتابهای خوب دفاع مقدس در سیراب شدن آزادگان جهان گام مهمی است. زائران غیرایرانی میتوانند طعم زعفران و گز را در فروشگاههای کشور خودشان هم بچشند و با یک خرید ساده اینترتی همه چیز را دریافت کنند، اما فرهنگ ایرانی را که اصل و پایه است جز با کتابهای ترجمه شده نمیتوانند بیاموزند و بشناسند.
اینکه ناشران از این بخش تولید کتاب غافل اند جای تعجب دارد و اینکه نهادهای دولتی و وزارت خانههای مربوط به این مهم توجهی ندارند جای تأسف.
سفارت خانههای ایران در کشورهای مختلف در روز فرهنگ ایرانی جز موسیقی و غذاهای متنوع و سوغاتیهای رنگارنگ به ترجمه کتابها هم فکر کنند! سالانه هزاران عنوان کتاب از زبانهای مختلف به فارسی ترجمه میشود. چند کتاب از نویسندگان ایرانی به زبانهای دیگر ترجمه میشود؟ چه تعداد از این کتابها با موضوع پیشرفت و علم یا دفاع مقدس است؟
ولع برخی ناشرها برای ترجمه از زبانهای دیگر به فارسی آن قدر زیاد است که حاضر نیستند نمونهای فارسی از یک نویسنده ایرانی را در همان موضوع نشر دهند یا کتابهای خوب فارسی را برای مخاطبان بین المللی ترجمه کنند.
مشهد به کتابهای خوب ترجمه شده نیاز دارد، چون مخاطب تشنهای دارد که همیشه دست خالی برمی گردد. زائران غیرایرانی سفیران بی مزد و مواجب فرهنگ ما هستند، نه فقط کیفهای پول برای کاسبان اقتصادی.
امید میرود نهصت ترجمه کتابهای انقلاب اسلامی، دفاع مقدس، علم و پیشرفت، تاریخ و سیاست و داستان و رمان ایرانی در کشور آغاز شود و بسته سوغات زائران خارجی از کتاب خالی نباشد.