صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

درنگی در بایسته‌های ادبیات داستانی رضوی

  • کد خبر: ۱۱۱۶۱۸
  • ۱۹ خرداد ۱۴۰۱ - ۱۱:۵۵
بیشتر نویسندگان ادبیات داستانی رضوی، دست‌کم خیلی از آن‌ها بر اثر ضعف مطالعه یا تنبلی و خودداری از غور در ژرفای مفاهیم دینی - به‌ویژه معارف شیعی - علاقه دارند از شفایافتگان حضرت بنویسند. بدیهی است که لازمه فهم درست مفاهیم، صرف زمان بسیار و توجه دقیق و البته شیفتگی به موضوع و سوژه است.

سیدوحید حسینی | شهرآرانیوز - یکی از راه‌های ترویج مفاهیم والا، پوشاندن جامه هنر بر آن است. مطلب پیش رو، بر سه پیش‌فرض تکیه دارد: نخست؛ اینکه زندگی و سیره و شخصیت اهل بیت (ع) والاترین سرمشق‌ها را در اختیار مخاطب می‌گذارد، دوم؛ اینکه داستان‌نویسی (اعم از نگارش داستانک و داستان بلند و کوتاه و رمان) از تأثیرگذارترین و گاه پرمخاطب‌ترین هنرهاست و سه دیگر؛ آنکه پرداختن به موضوعات و سوژه‌های مربوط به تنها امامی که مزارشان در ایران است، شایسته‌ترین دست‌مایه‌ها را برای نوشتن داستان دینی و مذهبی فارسی در اختیار نویسنده قرار می‌دهد. اما آیا ادبیات داستانی ما در این زمینه گام‌های محکمی برداشته است؟ تا آنجا که نگارنده خوانده و می‌داند، پیش از انقلاب آثاری در این زمینه به نگارش درآمده که بینشان از رمان تاریخی تا بازنویسی داستان‌گونه روایت‌های تاریخ اسلام مشاهده می‌شود.

رمان تاریخی اسلامی در ایران شاید متأثر از جرجی زیدان، نویسنده و پژوهشگر عرب مسیحی است که آثار متعددی درباره تاریخ اسلام از جمله شهادت امیر مؤمنان (ع) و واقعه کربلا نوشته و پیش از انقلاب اسلامی کارهایش در ایران با اقبال روبه‌رو می‌شد. این آثار داستان‌هایی ساده و بنا به عرف رمان‌های تاریخی جهان، روایتگر حوادث تاریخی در ضمن رویداد‌هایی ماجراجویانه و عاشقانه (ریشه‌گرفته از واقعیت یا تخیل نویسنده) بود. برخی نویسندگان نیز از میان منابع گوناگون، حکایت‌هایی آموزنده را بر می‌گزیدند و به زبانی همه‌فهم بازمی‌نوشتند.

کتاب داستان راستان به قلم مرحوم آیت‌ا... مطهری از نمونه‌های مشهور در این عرصه است که داستان‌گونه‌هایی کوتاه را با محتوای تعلیمی اسلامی - از جمله کار‌هایی درباره روزگار حضرت رضا (ع) و دیگر ائمه معصوم (ع) - پیش روی مخاطب می‌گذارد. با نگاهی گذرا به آثار داستانی رضوی که پیش از انقلاب منتشر شده، چنین برداشت می‌شود که اگرچه گام‌های نخستین ستودنی و لازم بوده، در برابر عظمت موضوع، حرکت‌هایی ناچیز است آن‌چنان‌که امروز کمتر کسی می‌داند در آن مقطع، چه رمان یا رمان‌هایی درباره امام هشتم نوشته‌اند و بازنویسی‌های کوتاه حکایات تاریخ اسلام هم بیشترشان از لحاظ هنری کار‌های ماندگاری نبوده‌اند. پس از انقلاب اسلامی، در حوزه ادبیات دینی و مذهبی کودک و نوجوان گام‌های بیشتری برداشته شد و نه‌تن‌ها آثار تاریخی که داستان‌هایی اجتماعی و بر بستر زمان کنونی به رشته تحریر درآمد. اما گویا در سال‌های اخیر است که این اقدامات بیشتر از هر زمان جدی گرفته شده.

از سویی جشنواره‌های داستان‌نویسی با موضوع سیره رضوی برگزار می‌شود که گویا هدف‌گذاری آن بیشتر جذب نویسندگان جوان بوده است و از سوی دیگر، تشویق نویسندگان شناخته‌شده و حرفه‌ای و چاپ آثارشان در این زمینه شمار آثار یادشده را افزایش داده است. زنده‌یاد سعید تشکری، مظفر سالاری، حمیدرضا شاه‌آبادی و دیگران از نویسندگانی هستند که برای یا درباره امام هشتم (ع) نوشته‌اند. بااین‌همه، اگر در عرصه چندیِ کار، پیشرفت‌ها محسوس است، در چونیِ قضیه، هنوز راه بسیار در پیش داریم. شاید مهم‌ترین مسئله، لزوم دوری از ساده‌انگاری در نوشتن این داستان‌ها باشد. برای نمونه، اتفاقات خارق عادت -‌به‌ویژه مقوله شفای بیماران و معلولان لاعلاج‌- از نخستین سوژه‌هایی است که نویسنده آسان‌گیر سراغش می‌رود.

این رویکرد چند ایراد اساسی دارد؛ اول؛ اینکه تکرار بیش از اندازه، پای کلیشه را به میان می‌کشد و ممکن است اثربخشی محتوا را کاهش دهد و نیز این داستان‌ها برای برخی از مخاطبان خردگرای محض باورکردنی نباشد، همچنین کسب اطمینان از وثوق و سندیت رخداد‌های شگفت‌انگیز، فرایند دشواری است و چه‌بسا همیشه با موفقیت همراه نباشد. این در حالی است که اگر نگوییم بیشتر نویسندگان ادبیات داستانی رضوی، دست‌کم خیلی از آن‌ها بر اثر ضعف مطالعه یا تنبلی و خودداری از غور در ژرفای مفاهیم دینی - به‌ویژه معارف شیعی - علاقه دارند از شفایافتگان حضرت بنویسند. بدیهی است که لازمه فهم درست مفاهیم، صرف زمان بسیار و توجه دقیق و البته شیفتگی به موضوع و سوژه است. ما داریم نویسندگانی که از زوایای تازه به قضیه نگریسته و درباره‌اش نوشته‌اند.

برای نمونه، سیدعلی شجاعی کوشیده است به حضرت رضا (ع) از دریچه ذهن شخصیت منفی داستان یعنی مأمون عباسی بنگرد (کتاب «به بلندای آن ردا»). اما بایسته است بیش از این به تازگی و نوآوری و خلاقیت در نوشتن داستان رضوی - و طبعا هر داستانی - بها داده شود. نکته دیگر، لزوم و اهمیت پرورش منتقدانی است که هم‌زمان آگاه به دین و مذهب و معارف اسلامی و شیعی و نیز مطلع از ادبیات و داستان‌نویسی باشند. این امر باعث می‌شود داستان‌هایی بهتر و گیراتر و شاید ماندگارتر در حوزه ادبیات رضوی خلق شود، داستان‌هایی پیشکش آستان تنها امام معصومی که در ایران آرمیده است.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.