صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

نقش کم‌رنگ اسرای زن در سینما

  • کد خبر: ۱۲۱۵۹۱
  • ۲۶ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۳:۱۰
دکتر سمانه پورمحمد - پژوهشگر ارتباطات و رسانه

تاریخ ایران شاهد گویایی بر حضور همه‌جانبه و فعالانه زنان ایرانی در صحنه‌های گوناگون فرهنگی، دفاعی، رزمی، سیاسی و اجتماعی است. نقش زنان در سرنوشت یک جامعه اساسا انکارناپذیر است و نمی‌توان بر آن چشم پوشید. در هیچ پدیده سرنوشت‌ساز و برجسته‌ای نمی‌توان از یک جنس یعنی مردان سخن گفت، اما زنان را نادیده گرفت. البته متأسفانه و به رغم حقایق و وقایع این مسئله بار‌ها در طول تاریخ رخ داده است.

جنگ نیز مانند هر بحران دیگری، ورای جنس و جنسیت، همه را درگیر خود می‌کند. زنان در موقعیت‌های مختلف در کنار مردان تفنگ به دست گرفتند و در کسوت‌های مختلف در جبهه‌های جنگ حضور داشتند: فعالیت‌هایی، چون نیروی نظامی، فعالیت‌های امدادی، پزشکی و پرستاری، حفاظت از انبار‌های مهمات، تأمین غذا و شست‌وشوی لباس رزمندگان، حضور به‌عنوان خبرنگار، عکاس، راننده آمبولانس، کامیون و ....
درباره تعداد اسرای زن جنگ تحمیلی، آمار روشنی منتشر نشده، اما در برخی منابع از رقم ۷۱ و در برخی دیگر از ۱۷۱ اسیر زن در طول جنگ هشت‌ساله گفته شده است. این در حالی است که در روایت‌های رسمی اسم پنج زن اسیر شنیده می‌شود.

در شهر‌های مرزی که درگیر جنگ بودند زنان زیادی زندگی می‌کردند که اگر خود آن‌ها به جبهه نرفته بودند، جبهه به خانه آن‌ها نفوذ پیدا کرده بود. فیلم‌های سینمایی، عکس‌ها و تصاویر زیادی از سربازان، شهدا، جانبازان و آزادگان در دست است که نقش اول همه آن‌ها مردان این سرزمین هستند.

زن در سینمای جنگ تنها در حد عاملی برای پرداختن به زندگی خانوادگی رزمنده، البته در سطحی‌ترین شکل آن که شامل حضور زن در خانه، نگهداری از بچه‌ها و بدرقه رزمنده تا محل اعزام به جبهه و ... باشد مورد توجه قرار گرفته است.
شیدا، گیلانه، روبان قرمز، اشک سرما، برج مین، نجات‌یافتگان، بوی پیراهن یوسف، روز سوم، شیار ۱۴۳ و کیمیا فیلم‌هایی با محوریت زنان در ژانر دفاع مقدس هستند، اما هیچ رد پایی به‌وضوح از زنان رزمنده در این آثار مشاهده نمی‌شود.

شاید، چون فرهنگ مردمان شرق به‌ویژه ایرانیان و مسلمانان فرهنگی محجوب و پر از ملاحظه است، زنان در بیان خاطراتشان بسیار محتاط ترند. برای یک زن مسلمان ایرانی بسیار دشوار خواهد بود که بگوید در وسط خون و آتش چطور عاشق شده و یا اگر اسیر شده است در اسارت چه بر سر او آورده‌اند. برای زنانی که جنگ را دیده‌اند، جنگ هرگز به پایان نمی‌رسد، زیرا همواره رنج چشم‌انتظاری و زخم‌های روحی که برجا مانده، با آن‌ها هم‌خانه بوده و، چون تابلویی از دیوار دلشان آویخته است.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.