صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

حادثه در کمین بازار بلور و قماش

  • کد خبر: ۱۲۷۵۹
  • ۰۳ دی ۱۳۹۸ - ۰۸:۵۳
نیم‌نگاهی به تهدیدات پیش‌روی بازار‌های قدیمی منطقه
نجمه موسوی‌زاده
خبرنگار شهرآرا محله
پیشینه تاریخی کلان‌شهر مشهد نشان می‌دهد که بازار‌های قدیمی بسیاری در این شهر وجود دارد. بسیاری از این بازار‌ها از جمله بازارچه سراب، سرشور و... در منطقه ۸ شهرداری واقع شده است. اما یکی از بازار‌های قدیمی منطقه که قدمت آن به بیش از ۴۵ سال می‌رسد سرای بلور و بازار قماش است. این دو بازار علاوه بر اینکه بازار‌های نام‌آشنایی برای مشهدی‌ها به شمار می‌روند به دلیل نزدیکی به حرم مطهر رضوی و همچنین قیمت مناسب و کلی‌فروش بودن بیشتر آن‌ها، مشتریان شهرستانی بسیاری هم دارند. بعد از حادثه پلاسکو بود که توجه به ایمن‌سازی بازار‌های قدیمی کلان‌شهر‌ها مدنظر قرار گرفت، طراحی غیراصولی اماکن و معابر به همراه ارزش اقتصادی زیادی کالا‌های موجود در این بازار‌ها باعث شده است تا طی چند سال اخیر سازمان پدافند غیرعامل و مدیریت بحران شهرداری به موضوع وضعیت ایمنی بازار و ارائه راهکار‌های کنترلی برای جلوگیری از بروز حادثه ورود پیدا کند. در همین راستا برای بررسی موضوع و اقدامات لازم انجام شده به این بازار‌ها سر زدیم تا از نزدیک مخاطراتی که وجود دارد و همچنین ایمن‌سازی‌های صورت گرفته را رصد کنیم.

توقف مطلقا ممنوع!
نزدیک ظهر است و تازه به خیابان دانش و نزدیک سرای بلورفروشان رسیده‌ام. شاید در رکود اقتصادی کنونی که وضعیت بازار چندان مطلوب نیست نباید شاهد این همه رفت و آمد خودرو‌ها یا وانت‌بار‌هایی که بیش از حد مجاز بار دارند، بود، اما نخستین چیزی که نظرم را جلب می‌کند پارک خودرو‌ها در دو طرف خیابان است آن هم در صورتی که یک طرف خیابان تابلوی توقف مطلقا ممنوع به صورت متناوب نصب شده است. عرض خیابان چندان زیاد نیست و همین موضوع نیز باعث شده است تا خودرو‌های عبور با مکث و به‌سختی راه خود را پیدا کنند.
هنوز چند قدمی وارد بازار نشده‌ام که به دلیل تخلیه بار نیسانی که نیمی از خیابان و نیمی از پیاده‌رو را گرفته ناچار می‌شوم تا عبور از حاشیه خیابان را انتخاب کنم، اما وقتی دوباره می‌خواهم به پیاده‌رو بازگردم با حجمی از لوازم خانگی روبه‌رو می‌شوم که در مقابل مغازه گذاشته شده و به‌نوعی سد معبر ایجاد کرده است. جالب اینجاست که صاحب مغازه هنوز هم در حال آوردن اجناس بیشتر برای چیدمان در جلو در مغازه خود است.
وارد سرای بلور که می‌شوم حجم کارتن‌ها به حدی زیاد است که حتی جلوی ورودی مغازه‌ها را گرفته به طوری که نمی‌توان وارد مغازه‌ای شد. اولین چیزی که به ذهنم خطور می‌کند این است که شاید به خاطر اینکه مغازه‌های اینجا بیشتر کلی‌فروش هستند این‌گونه کارتن‌های اجناس را در سالن چیده‌اند، اما اگر حادثه‌ای رخ دهد آن وقت چه؟! آیا راه فراری برای آن‌ها وجود خواهد داشت؟

چیدمانی که نظم ندارد
برای بررسی وضعیت میزان ایمنی سرای بلور وارد یکی از مغازه‌ها می‌شوم. از ظاهر مغازه‌دار کاملا مشخص است که باید یکی از کسبه‌های قدیمی بازار باشد. او در حالی که سرش گرم حساب و کتاب مغازه است و صورت‌وضعیت فاکتور‌هایی را که مقابلش قرار دارد داخل سررسیدی وارد می‌کند، جواب سؤالاتمان را این‌گونه می‌دهد: «از سال ۵۵ این سرا ساخته شده است که در آن ۶۰ مغازه با ۴۵ دربند وجود دارد، چون برخی مغازه‌ها دو واحدی هستند.»
وی ادامه می‌دهد: «تاکنون استحکام این مکان با وجود قدمت زیادی که دارد، هیچ گونه مشکلی نداشته است فقط چندین سال پیش بود که به خاطر اتصالی سماور برقی یکی از مغازه‌داران، مغازه او آتش گرفت و، چون این اتفاق شب هنگام رخ داده بود خودرو‌های آتش‌نشانی به محل حادثه آمده بودند و حدود ۵ مغازه‌ای را که حریق به آن‌ها سرایت کرده بود خاموش کردند.» با دست اشاره‌ای به پل‌هایی می‌کند که در طبقه فوقانی وجود دارد و مغازه‌ها را به یکدیگر متصل می‌کند و سپس پی حرفش را این‌گونه می‌گیرد: «خوشبختانه آن زمان کارتن اجناس روی این پل‌ها نبود و همین موضوع باعث شده بود تا حریق به دیگر مغازه‌ها سرایت نکند، اما اکنون کارتن کالا‌ها روی این پل‌ها قرار دارد که احتمال خطر و بستن راه فرار را زیاد می‌کند.» وی می‌افزاید: «حادثه آتش‌سوزی قبل از واقعه پلاسکو بود و طی دو سه سال اخیر درست بعد از پلاسکو شهرداری سخت‌گیری زیادی برای ایمن‌سازی اماکن تجاری انجام داد و الزام کرد تا دستگاه‌های دتکتور یا کاشف دود در تمام مغازه‌ها نصب شود، همچنین سالن سرای بلور به کپسول‌های اطفای حریق و شیلنگ‌های فایرباکس مجهز شود تا در صورت بروز حادثه امکان مقابله با آن تا زمان رسیدن نیرو‌های امدادی وجود داشته باشد.» از او در ارتباط با راه فرار در صورت بروز حادثه مانند زلزله و... سؤال می‌کنیم، کمی به فکر فرو می‌رود و می‌گوید: «قطعا با وجود کارتن‌هایی که داخل سالن بازار گذاشته شده راه فرار بسیار سخت است و حتی اگر کسی اینجا محبوس شود نجات او سخت خواهد بود، اما با وجودی که هیئت مدیره و همچنین بازرسان شهرداری تذکراتی در این مورد داده‌اند، اما بیشتر کسبه همراهی لازم را ندارند و این همراهی‌نکردن شاید به دلیل نبود انبار لازم برای نگهداری اجناس آن‌ها باشد.»

اهرم فشار برای نصب کپسول اطفای حریق
از بازار بلور که خارج می‌شویم به سمت دیگر بازار قدیمی مشهد یعنی بازار قماش که محلی برای فروش پارچه است و بسیاری از مشهدی‌ها برای خرید پرده یا ملحفه و... به این بازار مراجعه می‌کنند می‌رویم. از ظاهر بازار به‌خوبی می‌توان پی به قدمت آن برد این بازار نیز گویا به خاطر اهرم فشار سازمان آتش‌نشانی مجهز به کپسول‌های اطفای حریق و شلینگ‌های فایرباکس و همچنین دستگاه کاشف دود است.
با یکی از مغازه‌داران این بازار که در حال متر کردن پارچه است چند کلامی هم صحبت می‌شویم، او می‌گوید: «سال ۵۰ ولیان، استاندار وقت، این ملک را به سرای امام جمعه واگذار کرد و سپس در این ملک مدرسه‌ای به نام اندیشه دایر شد به همین دلیل هم بازار قماش به بازار اندیشه نیز معروف است، تا سال ۵۲ که بازار با ۴۲ پلاک و متراژ ۱۸ متر در یک سمت ساخته شد و دور تا دور آن هم چند مغازه ۸ متری دیگر احداث و درمجموع ۸۰ پلاک مغازه در این مکان دایر می‌شود.»
او ادامه می‌دهد: «خوشبختانه بنای این مغازه‌ها از استحکام خوبی در برابر زلزله برخوردار است به طوری که در هر مغازه چندین تیغه آهن استفاده شده و از همان ابتدای ساخت در دهه ۵۰ برق‌کشی آن زمینی بوده است و ایمنی آن کاملا لحاظ شده ضمن اینکه تمام اسکلت است، چیزی که در ساخت‌و ساز‌های امروزی به چشم نمی‌خورد.» وی یکی از مشکلات اساسی که برای ایمن‌سازی این محدوده وجود دارد خودرو‌های پارک شده در دو طرف حاشیه خیابان بیان می‌کند و می‌افزاید: «بیشتر ماشین‌هایی که می‌بینید در حاشیه خیابان و حتی در زیر تابلو توقف ممنوع پارک کرده‌اند متعلق به زائرانی است که در هتل‌های اطراف مستقر هستند این بار ترافیکی متأسفانه حضور به موقع نیرو‌های امدادرسان را سخت می‌کند.»
این فعال بازار قماش با اشاره به اینکه گاهی برای تذکر و توقف در این مکان می‌آیند، اما برخورد جدی چندانی وجود ندارد، بیان می‌کند: «تمام سرای قماش بیمه است، اما بیمه اجناس داخل مغازه اختیاری است و اگر فردی بخواهد خودش می‌تواند کالاهایش را بیمه آتش‌سوزی یا حادثه کند.»

امکان امدادرسانی چگونه خواهد بود؟!
پاساژ‌های زیادی طی سال‌های اخیر در این راسته از خیابان ساخته شده است که مستأجر و مالکانی دارد و این محدوده را تبدیل به مکانی کاملا تجاری کرده است، اما باز هم خانه‌های قدیمی در اطراف و در کوچه‌های باریک وجود دارد. یکی از عابران پیاده همان‌طور که کلید خود را از در منزلش برمی‌دارد توجه ما را جلب می‌کند. او از کوچه باریکی که وانت باری تلاش می‌کند از آن عبور کند، بیرون می‌آید با گلایه و شکایت صحبت خود را آغاز می‌کند: «خانه‌ای که در آن زندگی می‌کنیم منزل پدری ماست و شاید از همان سال ۵۰ اینجا بوده‌ایم و با وجودی که ساخت‌و ساز‌های زیادی انجام شد و بافت این مکان به طور کلی تغییر کرد، اما پدر حاضر به فروش آن نشد.»
وی ادامه می‌دهد: «مشکلات که بسیار زیاد است یکی از آن‌ها همین عبور وانت‌بار است از کوچه‌ای که عرض آن به ۳ متر هم نمی‌رسد دیگری رفت و آمد و شلوغی بسیار آن است. بعد از حادثه پلاسکو این سؤال برای من و خانواده‌ام وجود داشت که اگر چنین اتفاقی در محدوده محل زندگی ما بیفتد واقعا امکان فرار و یا امدادرسانی چگونه خواهد بود؟! چون حادثه هیچ‌گاه خبر نمی‌کند و باید از قبل برای آن چاره‌اندیشی کرد.»

زمان حادثه خودم هستم
صاحب مغازه لوازم خانگی در حالی که بیشتر اجناس خود را در حاشیه خیابان چیده گرم صحبت با تلفن و دود کردن سیگار است. با نگاهی به داخل مغازه متوجه می‌شوم که
نه تنها دتکتور وجود ندارد بلکه کپسول آتش‌نشانی یا هیچ وسیله ایمنی دیگری نیز به چشم نمی‌خورد، او که خود صاحب مغازه است می‌گوید: «وسایلی که در حاشیه خیابان چیده است برای جلب نظر مشتری است نه سد معبر! نمی‌توان لوازم خانگی را در داخل مغازه گذاشت، چون مشتری زمانی برای خرید به داخل می‌آید که کالا را ببیند و نظرش جلب شود در غیراین صورت در وضعیت اقتصادی کنونی که فروش چندانی نیز نداریم همین فروش اندک را هم از دست می‌دهیم.»
وقتی از او درباره میزان ایمنی مغازه‌اش و نبود کپسول اطفای حریق سؤال می‌کنیم، برخورد بسیار جالبی دارد او جوابمان را این‌گونه می‌دهد: «اگر حادثه‌ای اتفاق بیفتد خودم اینجا حضور دارم، ضمن اینکه همسایه‌ها نیز برای کمک می‌آیند» و سپس از جواب دادن طفره می‌رود.

رسیدن خودروی آتش‌نشانی با مشقت بسیار
سرای اتحاد دیگر مکانی است که برای بررسی ایمنی به آن مراجعه می‌کنیم، طاقه‌های پارچه زیادی در سالن وجود دارد. یکی از کسبه می‌گوید: «رئیس ایستگاه آتش‌نشانی منطقه چندین بار برای نظارت آمده و بحث ضرورت ایمن‌سازی را مطرح و تذکراتی نیز در این رابطه داده است، اما با وجودی که آن‌ها تأکید بر جمع‌آوری طاقه‌های داخل پاساژ دارند، اما چون انباری وجود ندارد کسبه ناچار هستند که طاقه‌ها را در مقابل مغازه خود بگذارند.»
وی ادامه می‌دهد: «تاکنون مشکلی پیش نیامده است و هیئت مدیره اقدامات اولیه برای ایمن‌سازی را انجام داده‌اند مانند همان کپسول‌های اطفای حریق و... همچنین تمام مغازه‌ها ۵۰ میلیون بیمه شده‌اند و گفته شده است هرکس می‌خواهد خودش می‌تواند به‌طور جداگانه بیشتر از این مبلغ بیمه کند.»
یکی دیگر از مغازه‌داران نیز در ارتباط با میزان ایمنی این پاساژ اظهار می‌کند: «ماشین آتش‌نشانی به‌سختی و به‌کندی می‌تواند از این مسیر عبور کند، به خاطر دارم حریق کوچکی در یکی از پاساژ‌های روبه‌رو اتفاق افتاده بود که به دلیل پارک خودرو‌ها در دو طرف خیابان حتی با وجود تابلو مطلقا توقف ممنوع آتش‌نشانی با مشقت زیاد خودش را به محل حادثه رساند.»
وی ادامه می‌دهد: «سال ۹۶ که مشهد روی خط زلزله بود زمان وقوع زلزله تمام کسبه اول احساس کردند مدت زمان آن کوتاه است و زود تمام می‌شود، اما همین که کمی طولانی‌تر شد همه آن‌ها حتی از طبقه پایین با سر و صدا خودشان را به داخل خیابان رساندند و این طاقه‌ها مانعی برای حرکت سریع آن‌ها شده بود حتی برخی طاقه‌های داخل پاساژ به خاطر همان لرزش ریخته شده بود.»

مشکل انبار
او می‌افزاید: «وقتی از آتش‌نشانی برای بازدید آمده بودند گفته شده بود که برای ساخت انبار در پشت بام باید پایه‌های ساختمان قوی شود، اما این سرا متعلق به ۸۰ نفر است و باید رضایت همه آن‌ها کسب شود، بیشتر کسبه این مکان مستأجر هستند و ابتدا مقرر شده بود تا انبار یا کانکسی ساخته شود و این طاقه‌ها از داخل سالن پاساژ جمع‌آوری شود، اما چون با پهن شدن پایه‌ها مقداری از متراژ مغازه از دست می‌رود صاحبان آن‌ها اجازه چنین کاری را نمی‌دهند.»
وی ادامه می‌دهد: «شهرداری پیشنهاد داده بود تا این مکان به خاطر تردد زیادی که دارد جمع‌آوری شده و این صنف به منطقه دیگری از شهر منتقل شوند، اما بسیاری از شهرستانی‌ها از ما خرید می‌کنند و رضایتی برای رفتن به منطقه دیگری نداریم.»
یکی دیگر از فروشندگان که در پاساژ تازه تأسیس‌شده‌ای مغازه دارد نیز با اشاره به اینکه ساخت این بنا شاید ۱۰ سال باشد، می‌گوید: «در بیشتر پاساژ‌ها لوله کشی آب و... اجباری شده و از مغازه‌ها مبلغی دریافت کردند تا مجهز به امکانات ایمنی شود.»
وی ادامه می‌دهد: «در گذشته بالای پشت بام با ایرانیت انبار درست کرده بودند، اما شهرداری به‌دلیل استحکام بنا مرتب تذکر می‌داد و در نامه‌های ارسالی می‌گفت که در صورت جمع‌آوری‌نکردن آن‌ها خودش اقدام به تخریب می‌کند به همین منظور ایرانیت‌ها جمع‌آوری شد و دیگر انباری وجود ندارد و برخی کسبه کالا‌های خود را در سالن می‌چینند که راهبندان ایجاد می‌کند.»

ضرورت اجرای طرحی مدون و نیازسنجی شده
عرفانیان، نایب رئیس شورای اجتماعی محله سرشور، نیز با بیان اینکه یکی از موضوعاتی که برای اعضای شورا در اولویت قرار دارد سامان‌دهی و ایمن‌سازی بافت‌های فرسوده است، اظهار می‌کند: «همان‌طور که می‌دانید محله سرشور یکی از محلات قدیمی مشهد است و ساختاری تجاری دارد به همین دلیل هم دو نفر نماینده کسبه در شورای اجتماعی این محله کرسی دارند تا با پرداختن به مشکلات آن‌ها و موضوعاتی از این دست بتوانیم گام‌های مؤثری در این زمینه برداریم.»
وی ادامه می‌دهد: «بازار سرشور که یکی از بازار‌های قدیمی مشهد است با همت شهرداری طرح بازسازی آن با توجه ویژه به معماری ایرانی اسلامی کلید خورده، اما این بازسازی فقط به منظور جلوه دوباره معماری و بافت سنتی قدیمی این بازار نبوده است بلکه یکی از اهداف اصلی آن ایمن‌سازی بوده است، در همین راستا محوریت بازار مبنی بر پیاده‌مداری گذاشته شده و مسیر ویژه برای خودرو‌های امدادری از جمله آتش‌نشانی، آمبولانس و ... در این طرح دیده شده است.»
عرفانیان اضافه می‌کند: «در ارتباط با بازار قماش و سرای بلور نیز طرحی مد نظر قرار دارد که با اجرای آن مشکل تردد و ترافیک و حجم زیاد خودرو‌های این محدوده کنترل شده باشد، چون نمی‌توان این بازار را همچون بازار سرشور بر محور پیاده‌مداری گذاشت بسیاری از کسبه این بازار نیاز دارند تا خودرو‌های حمل بار اجناس آن‌ها را بیاورد.»
نایب رئیس شورای اجتماعی محله سرشور خاطرنشان می‌کند: «با در نظر گرفتن تمام زوایای بازار بلور و قماش و حجم ترافیک خیابان دانش و امام رضا (ع) طرحی باید مدون شود که نیازسنجی شده بوده و مشکلی برای کسبه نیز ایجاد نکند.»
وی با اشاره به اینکه برخی مغازه‌داران بازار سرای بلور و قماش با گذاشتن کالا‌های خود در راسته خیابان و پیاده‌رو به نوعی سد معبر ایجاد کرده‌اند که این موضوع خود مانعی در راستای ایمن‌سازی و هنگام فرار از زلزله و دیگر حوادث است، بیان می‌کند: «در ارتباط با این مسئله نیاز است تا فرهنگ‌سازی لازم شود و به کسبه گوشزد شود که اگر شهرداری تذکری برای سد معبر می‌دهد در راستای حفظ جان و مال آن‌هاست.»

میان‌بر از در هنرستان شهید باهنر
محمدزاده، عضو شورای اجتماعی محله سرشور و نماینده مدارس این محله، نیز با بیان اینکه چند مدرسه و آموزش و پرورش ناحیه ۲ در همین محدوده واقع شده است که خطرات خاص خود را برای دانش‌آموزان به همراه دارد، اظهار می‌کند: «متأسفانه اگر حادثه‌ای برای دانش‌آموز در مدرسه رخ دهد حضور خودرو‌های امدادی در این محدوده سخت خواهد بود به عنوان مثال سال گذشته یکی از دانش‌آموزان در هنگام ورزش و بازی فوتبال پایش پیچ خورد و دچار شکستگی شد خودروی اورژانس نتوانسته بود از پیچ بازار عبور کند و
به ناچار تکنسین‌های اورژانس برانکارد به دست تا محل مدرسه خودشان را رسانده بودند.»
وی ادامه می‌دهد: «دیدن این موضوع باعث شد تا از همان سال گذشته در دیگری از سمت خیابان دانش در هنرستان شهید باهنر باز کنیم تا امکان ورود خودرو‌های امدادی به داخل مدرسه وجود داشته باشد، یکی از پیشنهاد‌های من برای حل این موضوع و اینکه خودرو‌های امدادی بتوانند راحت‌تر به محل حادثه در این محدوده برسند، این است که در صورت موافقت آموزش و پرورش ناحیه ۲ از در خیابان دانش هنرستان شهید باهنر استفاده کنند.»
محمدزاده یادآور می‌شود: «متأسفانه در روز‌هایی که زائران بسیاری می‌آیند این مسیر شلوغ می‌شود. به دلیل هتل‌هایی که در این محدوده وجود دارد و زائرانی که برای خرید به بازار قماش یا سرای بلور که جزو قدیمی‌ترین بازار‌های مشهد به شمار می‌روند مراجعه می‌کنند بار ترافیکی به حدی افزایش می‌یابد که برای طی کردن شاید ۲۰۰ متر مسافت، یک خودرو باید تا نیم ساعت در ترافیک بماند حال تصور کنید با بسته بودن دو طرف خیابان به‌دلیل پارک غیرمجاز خودرو‌ها چگونه خودرو‌های امدادی باید به محل حادثه برسند، باید راهکاری اساسی اندیشیده شود تا قبل از وقوع حادثه بتوان راه چاره‌ای برای آن در نظر گرفت.»

انتقال سند در صورت اخذ تأییدیه ایمنی
رئیس گروه پدافند غیرعامل و مدیریت بحران شهرداری مشهد با بیان اینکه بسیاری از بازار‌های قدیمی مشهد سال‌ها پیش ساخته شده‌اند و امروز بیشتر آن‌ها جزو بافت‌های فرسوده با میزان ایمنی بسیار پایین تلقی می‌گردند، اظهار می‌کند: «با توجه به اینکه حضور مردم در این بازار‌ها پررنگ است در دو، سه سال اخیر پیگیری‌های زیادی برای رعایت نکات ایمنی در اماکن تجاری و بازار‌های قدیمی مشهد از جمله سرای بلور و بازار قماش انجام شد.»
وحید اکلملی با اشاره به اینکه تذکرات زیادی به صاحبان مشاغل این محدوده در ارتباط با ایمن‌سازی داده شده است، اما متأسفانه همکاری چندانی از سوی آن‌ها صورت نمی‌گیرد، بیان می‌کند: «سال ساخت سرای بلور و بازار قماش شاید به بیش از ۴۰ سال قبل برسد، اما برخی مجتمع‌های تجاری نیز در همین محدوده ساخته شده است که زمان زیادی از ساخت آن‌ها نمی‌گذرد، اما چون پایانکار خود را گرفته‌اند شهرداری دیگر نمی‌تواند از اهرم فشار برای ایمن‌سازی استفاده کند.»
وی ادامه می‌دهد: «اهرم دیگری که برای اقدام به به ایمن‌سازی وجود دارد، این است که بخواهیم ارائه خدمات عمومی از جمله برق، آب، گاز و ... آن‌ها را قطع کنیم که این کار به دور از رعایت مسائل اجتماعی است و بر روی فعالیت اقتصادی کسبه تأثیر سوء می‌گذارد.»
رئیس گروه پدافند غیرعامل و مدیریت بحران شهرداری مشهد با اشاره به اینکه طی بازدید‌های صورت گرفته از این بازار‌ها اقدامات اولیه برای ایمن‌سازی مانند نصب دستگاه‌ها دتکتور یا کاشف دود در تمام مغازه‌ها، نصب کپسول‌های اطفای حریق و شیلنگ‌های فایرباکس در راهرو‌ها انجام شد، خاطرنشان می‌کند: «این اقدامات از نظر ما کامل نیست و همچنان خطر وجود دارد به طوری که اگر حادثه‌ای مشابه پلاسکو رخ دهد امکان امدادرسانی سخت خواهد بود بنابراین ضرورت دارد تا راهکاری اساسی برای این موضوع اندیشیده شود در همین راستا نیز طرحی را آماده می‌کنیم تا به شورای شهر برای بررسی و تصویب ارائه دهیم.» اکلملی در ارتباط با این طرح توضیح می‌دهد: «طرح هنوز کامل نشده است، اما در نظر داریم مجوز‌های قانونی را کسب کنیم تا قابلیت انتقال در زمان فروش هنگامی برای مالکان میسر باشد که از لحاظ ایمنی مورد تأیید قرار گرفته باشد. چون اعتقاد داریم پیشگیری از حادثه از اهمیت فوق‌العاده زیادی برخوردار است.»
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.