صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

زمانی برای شناخت بیشتر «زمان»

  • کد خبر: ۱۳۲۳۹۰
  • ۱۰ آبان ۱۴۰۱ - ۱۴:۴۸
آیا تاکنون شنیده اید یا خوانده اید که زمان فلان داستان خطی است، یا بهمان رمان پر از فلاش بک است؟

آیا تاکنون شنیده اید یا خوانده اید که زمان فلان داستان خطی است، یا بهمان رمان پر از فلاش بک است؟ از شکست زمان در داستان چیزی به گوش و چشمتان خورده است؟ گزاره‌هایی از این دست همگی از مفهوم «زمان» سخن می‌گویند و وجه اشتراکشان زمان است؛ مفهومی که در دین و دانش و فلسفه و هنر مورد توجه است و ذهن‌های بسیاری را به خود درگیر کرده است.

همه ما تا اندازه‌ای این مفهوم را درک می‌کنیم، بی آنکه لزوما تعریفی از آن را در فلسفه یا فیزیک یا ادبیات و... بدانیم. در این مطلب هم قصد نداریم سراغ چنین تعاریفی و پیچیدگی‌های تخصصی آن برویم. همین قدر باید اشاره کنیم که زمان از توالی و کوتاه وبلندی رخداد‌ها می‌گوید، گذشته تا اکنون ما و اکنون تا آینده مان را اندازه می‌گیرد و.... در داستان‌های خطی معمولا نگاه نویسنده به زمان، سرراست است.

یعنی رویداد‌های داستان از جایی (به فرض از بامداد شنبه) آغاز می‌شود و تا جایی دیگر (مثلا عصر سه شنبه) ادامه و پایان می‌یابد. درواقع در این داستان‌ها اتفاقات به همان شکل خطی و همان ترتیبی رخ می‌دهد که ما در تجربه‌های بیرون از ذهنمان سپری می‌کنیم. اما در برخی آثار داستانی، زمان شکسته می‌شود و نویسنده مثلا شگرد فلاش بک (بازگشت به گذشته) را به کار می‌گیرد. مردی با خانواده اش تندخویی می‌کند و آن‌ها را آزار می‌دهد. بعد ناگهان نویسنده چنین داستانی روند رویداد‌های داستان را متوقف می‌کند و برمی گردد به کودکی مرد.

در اینجا خواننده از گذشته رنج بار و تلخ مرد آگاه می‌شود که ریشه تندخویی‌های اکنون اوست. استفاده از چنین شگردی را فلاش بک می‌گویند. یا در داستان‌های نوشته شده به شیوه جریان سیال ذهن (مانند رمان مفصل و طولانی «در جست وجوی زمان ازدست رفته» اثر مارسل پروست) ذهنیات شخصیت داستان به شکلی بی نظم و با شگرد‌هایی مانند تداعی و مبتنی بر زمان ازهم گسیخته آورده می‌شود. به فرض زنی از کنار سینما می‌گذرد و با دیدن گیشه فروش بلیت به یاد پدر هم کلاس دبستانش می‌افتد که در سینمای شهرشان بلیت می‌فروخت.

در این داستان شغل پدر هم کلاس زن، تداعیگر شغل پدر خودش می‌شود که کارگر ساختمان است و ساختمان برای او خانه دایی اش را به یاد می‌آورد که بسیار مجلل است و این رفاه او را به یاد خاطره بی پولی اش می‌اندازد که اجازه نداد درسش را دنبال کند. می‌بینید که اینجا هم بحث زمان مطرح است، منتها زمانی که ذهنی است و اتفاقات در آن نظمی مانند زمان بیرون از ذهن ندارد. نگاه نویسنده به زمان و اینکه آن را خطی به کار ببرد یا با شکستن آن یا هر شیوه دیگر، فلسفه‌ها و اندیشه‌هایی برای خود دارد که در این مجال نمی‌خواهیم به آن بپردازیم.

فقط برای آنکه شما را با مفهوم زمان و چیستی آن بیشتر آشنا سازیم، فهرست وار چند کتاب معرفی می‌کنیم که در هر یک، کوتاه یا مفصل به این مفهوم پرداخته شده است: «هستی در زمان؛ خویشتن‌ها و راویان در فلسفه و ادبیات» (ژنویو لوید. برگردان فارسی منوچهر حقیقی راد. انتشارات دشتستان. ۱۳۸۰)؛ «زمان (از مجموعه قدم اول)» (کریک کلندر، رالف ادنی. برگردان فارسی گلبرگ زرین. انتشارات شیرازه. ۱۳۹۱)؛ «نظم زمان؛ رازگشایی معمای زمان» (کارلو روولی. برگردان فارسی مزدا موحد. انتشارات فرهنگ نشر نو. ۱۳۹۸)؛ «تاریخچه فلسفه زمان» (آدریان باردون. برگردان فارسی حسن امیری آرا. نشر کرگدن. ۱۳۹۵).

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.