به گزارش شهرآرانیوز؛ با نگاهی به جایگاه زنان و دختران در سینمای ایران به این نتیجه می رسیم که اتفاقا نگاه با اصالت و انسانی سینمای ما به زنان فرصتی ایجاد کرده است تا پایگاه زن ایرانی با تعاریف مختلف از جمله مادری ، همسری، دختری و ... همراه با فداکاری های مرسوم زنانه محسوس است.
زنان و دختران در سینمای ایران نقش بسیار مهمی دارند. نقشی غیرقابل انکار و تاثیرگذاری که اهمیت آن در بسیاری از جشنوارههای سینمایی داخلی و خارجی هم ثابت شده است تولید فیلم هایی با موضوع زنان در سینمای کشور ایران بسیار پر شمار بوده است.
با یک بررسی ساده میتوان دید که از اواسط دهه هشتاد به این سو ساخت فیلمهایی با محوریت زنان افزایش چشمگیری پیدا کرداز اواخر دهه هشتاد و خصوصا در دهه نود اما این جریان نه تنها بیشتر از پیش شده ، بلکه پرداختن به زندگی دختران نوجوان هم باب شده است. هرچند از دیرباز کارگردانانی مانند رسول صدرعاملی فیلمهایی درباره دختران نوجوان مانند «من ترانه پانزده سال دارم» و «دختری با کفشهای کتانی» ساختهاند اما در دهه نود حضور دختران در سینمای ایران بسیار چشمگیر شده است. دخترانی که قهرمان فیلم هستند یا تاثیر بهسزایی در مسیر پیشروی قصه و درام در فیلمها دارند.
داریوش مهرجویی در فیلم «لیلا» سعی کرد که کلیشههایی که در مورد زنان وجود داشت را بشکند و تماشاگر را با زنی آشنا کند که سوژه گی دارد.
داستان فیلم در مورد لیلا و رضا است که در یک مراسم شلهزرد پزان همدیگر را میبینند و چندی بعد با هم ازدواج میکنند. آن دو، بعد از مدتی زندگی متوجه میشوند که لیلا نمیتواند فرزندی به دنیا بیاورد. هرچند این امر برای رضا اهمیتی ندارد اما لیلا در اثر فشارهای وارد شده برای رضا به دنبال همسر دومی است تا بتواند بچهدار شود.
فیلمی به کارگردانی رسول صدرعاملی که محصول سال ۱۳۷۷ است. این فیلم در مقایسه با دیگر آثار سینمایی مربوط به نوجوانان، جسارت ویژهای از خود نشان داده و موضوعی را که از نظر برخی غیرقابل توصیف و تصویر در سینما است ارائه کرده است.
این فیلم ساخته رسول صدرعاملی در سال ۱۳۸۰ است. ترانه دختر نوجوانی است که مادرش را در کودکی از دست داده و پدرش به دلایلی در زندان به سر میبرد. وی با وجود سن کم -آن طور که شعار فیلم است- در یک مغازه عکاسی کار میکند، مدرسه میرود و شاگرد اول است و به جای این که والدین از او نگهداری کنند، در واقع این اوست که از والدین خود -پدری زندانی و مادربزرگی ناتوان و بیمار- سرپرستی میکند
مهمترین فیلمی که پس از این سه فیلم درباره دختران فراری به نمایش درآمد. «بوتیک» به کارگردانی حمید نعمتالله ساخته سال ۱۳۸۲ است.
محصول ۱۳۸۳ و ساخته رسول صدرعاملی. فیلم درباره دختری به نام آیدا است که متوجه میشود پدرش با زن غریبهای رابطه دارد. این فیلم می خواهد وضعیت دختر نوجوانی را در شرایطی که در فیلم آمده، بسنجد و تحلیل کند.
فیلمی از رخشان بنیاعتماد که در سال ۱۳۸۵ ساخته شد. این فیلم داستان دختر معتادی به نام سارا را روایت میکند. پسر جوانی از آن سوی آبها او را عاشقانه دوست دارد و تا چند روز دیگر برای ازدواج با او به ایران میآید. سارا نمیخواهد خواستگارش از ماجرای اعتیاد او بو ببرد و خانواده اش نیز در تلاش اند تا سارا با ترک اعتیاد از شر گرفتاریای که در آن غرق شده، رهایی یابد.
«دیوار» را محمدعلی طالبی درسال ۱۳۸۶ ساخت. فیلم «دیوار» داستان دختر جوانی به نام ستاره درخشان است که همراه مادر و برادر جوانش زندگی ساده و در عین حال سختی را میگذرانند. پدر ستاره که در یک مرکز تفریحی به موتور سواری بر روی "دیوار مرگ" اشتغال داشته، چندی است که فوت شده و برادر وی به جای او این کار را انجام میدهد. ستاره با احساس مسئولیتی که نسبت به خانوادهی خودش دارد، سعی دارد تا دوست قدیمی پدرش را که مسئول این مرکز تفریحی است راضی کند تا او به جای برادرش کار موتور سواری بر روی دیوار مرگ را انجام دهد
یازدهمین اثر سینمایی رسول صدر عاملی فیلمی است در مورد یک دختر جوان به نام پرستو از خانوادهای متوسط. وی پس از گذشت مدتی از تحصیلش در دانشگاه، به دلیل یک مشکل انضباطی- اخلاقی از دانشگاه اخراج میشود. همین موجب تغییراتی در رابطه او با پدر و مادر مذهبیاش میشود. پرستو هم در این میان تصمیم میگیرد تا سبک زندگیاش را عوض کند. این فیلم که در سال ۱۳۸۷ ساخته شد در واقع به مشکلاتی که دختران جامعه با آن دست و پنجه نرم می کنند می پردازد.
محصول ۱۳۸۸ به کارگردانی قاسم جعفری. این فیلم روایت زندگی سه دختر دبیرستانی است که با مشکلات اجتماعی و خانوادگی روبرو هستند. آنها بجای فکر کردن به راههای مختلفی که برای فایق آمدن بر این مشکلات وجود دارد خودکشی را انتخاب میکنند. این فیلم هیچگاه مجوز اکران دریافت نکرد و فقط در سال ۱۳۹۱ به شکل ویدیویی منتشر شد.
این فیلم که در سال ۱۳۸۹ توسط محمدرضا داوودنژاد ساخته شد دربارهی مشکلات و مسائلی است که برای یک دختر معتاد پیش میآید. وی که به دلیل بدرفتاری پدرش از خانه فرار کرده، حاضر نیست برای تهیهی مواد به هر کاری دست زند. "مرهم" متذکر میشود که راجع به دختران و پسران جامعه خویش زود قضاوت نکنیم، مبادا آنها را از زندگی کردن طرد کنیم و دلشان را بشکنیم.
ششمین اثر سینمایی رضا میرکریمی که در سال ۱۳۸۹ ساخته شد پر از شخصیتهایی با ویژگیهای مختلف بود، اما در این بین برشخصیت دخترفیلم بیش از همه تاکید شده بود. این دخترکوچک که در یک خانواده پرجمعیت زندگی میکند قصد ازدواج دارد. ازدواج با شخصی که بیرون از مرزهای ایران است. در اثنای مراسم ازدواج، پدر خانواده –پدربزرگ دختر- فوت میکند و شادی تبدیل به غم میشود. فیلم حکایت صبردختر، تلاش او ورضایت او به قسمت وقضای الهی است.
این فیلم که در سال ۱۳۹۱ ساخته شد قصد داشت تحول شخصیت یک دختر را در کشاکش مشکلات زندگی به تصویر کشیده و پایانی ایدهآل را برای او رقم بزند.
این فیلم که ساخته ی پرویز شهبازی در سال ۱۳۹۱ است از آخرین فیلمهای ساخته شده با موضوع دختران جامعه است. کارگردان قصد دارد بگوید آن چیزی که باعث شده دختر، به فکر خارج رفتن بیفتد مشکلات اجتماعی و محدودیتهایی است که در جامعه برایش به وجود آمده است.
قاعده تصادف فیلمی به کارگردانی و نویسندگی بهنام بهزادی محصول سال ۱۳۹۱ است. در این فیلم کارگردان با رفتن سراغ بچههای هنری دهه هفتاد، جنبههایی از زندگی مدرن دهه هفتادیها و روابطشان با یکدیگر را به نمایش میگذاشت که پیش از این کمتر تصویری از آن در سینمای ایران ثبت شده بود.
کارگردان جمشید محمودی، ویژگی مهم دخترک معصوم و خوشخنده «چند متر مکعب عشق» در شخصیتپردازی و قصه متفاوت زندگیش با باقی دختران دهه نود است. به این شکل که عموم دخترانی که نقشهای مهم خلق کردهاند یک سوی عصیانگرانه و سرکش داشتهاند و داستانشان، داستان بلندپروازیها و استقلال فکریشان بوده است.
شاید «هیس! دخترها فریاد نمیزنند» مهمترین فیلمی باشد که زنان ایرانی باید تماشا کنند. فیلمی خوشساخت و درگیرکننده درباره تجاوز به زنان که ایده و روایت خوبی را برای بهتصویرکشیدن داستانش انتخاب کرده و تماشاگرش را محو جذابیتهای آشکار و پنهان خویش میکند. فیلم «هیس! دخترها فریاد نمیزنند» در سال ۱۳۹۲ اکران شد و در نهایت فروشی بیشتر از ۵ میلیارد تومان را ثبت کرد.
فِراری فیلمی به کارگردانی علیرضا داوودنژاد، نویسندگی کامبوزیا پرتوی و تهیهکنندگی جهانگیر کوثری و تولید سال ۱۳۹۴ است.
کارگردان سیدجمال سیدحاتمی، در «لاک قرمز» آنچه که دخترک ماجرا را بهیادماندنی میکند هم شخصیتپردازی او و هم بازی خوب پردیس احمدیه است. در فیلمی تلخ و دردناک که شرح حال یک خانواده تنگدست است، دختر نوجوان خانواده، ناگهان در موقعیتی قرار میگیرد که مجبور میشود در نبود پدر و مادر، زندگی خود و خواهر و برادرش را جمع و جور کند و راهی برای امرار و معاش بیابد.
دختر ۱۳۹۴
فیلمی به کارگردانی و تهیهکنندگی رضا میرکریمی و نویسندگی مهران کاشانی که آهنگسازی آن برعهده محمدرضا علیقلی بود و یکی از متفاوتترین درامهای سینمای ایران در چند سال اخیر است. صورت گرفته است.
پویا بادکوبه کارگردان، گلسا دختری ۱۶ ساله است که به همراه خانوادهاش در شهری کوچک در اطراف تهران زندگی میکند. او بیشتر اوقات خود را با گروهی از دوستانش میگذراند. یک روز آنها تصمیم میگیرند تا دست به اقدامی هیجانانگیز بزنند؛ اقدامی که پیامدهای غیرمنتظرهای در پی خواهد داشت و از کاری صرفاً سرگرمکننده و هیجانانگیز، به دردسری پیچیده تبدیل میشود. اتفاقاتی که رخ میدهد، از اساس دیدگاه گلسا نسبت به زندگی را تغییر میدهد.
نبات فیلمی ایرانی در ژانر درام به نویسندگی و کارگردانی پگاه ارضی و به تهیهکنندگی هوشنگ نوراللهی است که در سال ۱۳۹۸ به نمایش درآمد.
منبع: برنا