صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

قاسم، پسر ایران

  • کد خبر: ۱۳۵۹۴
  • ۱۴ دی ۱۳۹۸ - ۰۸:۲۵
غلامرضا بنی اسدی روزنامه نگار
بازو بدهیم به بازوی هم و بنیان مرصوص بسازیم در برابر دشمن که عظمت ما را تاب نمی‌آورد. خون شهید حاج قاسم سلیمانی، این فرزند برومند ایران اسلامی، باید همه ما را چنان تنگ در کنار هم بنشاند که نسیم هم راهی برای عبور پیدا نکند، چه رسد که وسواس‌های خناس بخواهد میان ما راه باز کند. مگر خون بهشتی ما را به وحدت حداکثری نرساند؟ مگر خون رجایی این وحدت را قوامی افزون‌تر نبخشید؟ مگر هر شهیدی که بر خاک افتاد، خونش اقتدار مضاعف نشد در بازوان ما؟ مطمئنم، به خدای سلیمانی مطمئنم اعجاز خون این مجاهد بزرگ، همدلی بزرگی‌آفرین را در ایران قوتی صدچندان خواهد داد، چه برای ایرانیان سردار سلیمانی فقط یک فرمانده نبود، هرچند در شمار استراتژیست‌ترین ژنرال‌های دنیا به حساب می‌آمد. او برای ایران، برای مظلومان جبهه مقاومت، یک «فرزندِ رشید» بود. او را با اسم کوچک می‌خواندند مردم، «قاسم» را پسر و برادر خویش می‌دانستند و به نام او بزرگی می‌کردند. او «حاج قاسم» بود و چند نفر را در خاطر دارید که مردم چنین صمیمانه به دل راه داده باشند و با هر گرایش و سلیقه‌ای و به جرئت می‌گویم با هر دین و مذهبی، همه آزادگان او را از خود بدانند؟ او بزرگ‌تر از آن بود که در جناح‌بندی‌های سیاسی تعریف شود. شمایی بود از پرچم ایران که همه با افتخار پای آن می‌ایستند. او بخشی احترام‌برانگیز از هویت تاریخی ستم‌ستیزی ایرانیان است که همواره با احترام از او یاد خواهد شد. او رستمی بود که از شاهنامه پای به بیرون نهاد و در جبهه دفاع مقدس هشت‌ساله بار‌ها تا مرز شهادت رفت و بار‌ها و بار‌ها اکوان دیو را در هیئت ژنرال‌های بعثی، کمر شکست. نفس او به رزمندگان غیرتی چنان می‌داد که در برابر جبهه کفر متشکل از ده‌ها کشور ایستادند و میهن خویش را آزاد و مستقل نگه داشتند. جنگ به پایان رسید در جبهه‌های ما، اما حاج قاسم با همه وجود ایستاد تا معنای تام و تمام مسلمانی باشد در لبیک به «وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلاً یُنَادِی یَا لَلْمُسْلِمِینَ فَلَمْ یُجِبْهُ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ.» او نمی‌توانست صدای کودکان مظلوم فلسطینی را زیر بمباران‌های صهیونیست‌ها تحمل کند. او نمی‌توانست مرگ را در کوچه‌های لبنان ببیند که از لوله تفنگ شیاطین شلیک می‌شود. نمی‌توانست ببیند که مردم بی‌گناه در افغانستان و سوریه و عراق و یمن، به تیغ تکفیر و ترور، سر بریده می‌شوند. او صدای فریاد استمداد مسلمانان و مظلومان جهان را نمی‌توانست بشنود و بر پای نخیزد. او را ایستاده در قاب چشم‌ها و دل‌ها باید نشاند. او را عمود باید دید بر خیمه مقاومت، حتی همین امروز که او را افقی در تابوت می‌گذارند. کاش می‌شد برای او تابوتی عمودی ساخت، هرچند مرد معرکه‌ها همواره ایستاده خواهد ماند. این درست که افقی در خاک خواهد خفت، اما در دل مردم، در دل تاریخ، ایستاده و قائم خواهد ماند مردی که معنای ایستادگی بود و معنای ایستادگی هست که شهادت نه پایان که آغاز نقش‌آفرینی متفاوت شهید است. نقشی که همه بمب‌های دنیا نمی‌توانند آن را خراش اندازند و یقین دارم قاسم سلیمانی که امروز، در بامدادِ جمعه، متولد شد برای دنیای کفر بسی پرخطرتر خواهد بود از سرداری که در محدودیت‌های این‌جهانی با دشمن رو‌به‌رو می‌شد. اگر خود او داعش را نابود کرد، شهید قاسم سلیمانی، ارکان ستم را هدف خواهد گرفت و دور نیست روزی که زلزله بپیچد در ارکان ستم. به آغاز سخن برگردیم. بازو بدهیم به بازوی هم و بنیانی مرصوص بسازیم در برابر دشمن که نتیجه خون شهید باید اقتدار و وحدت ما را صدچندان کند. چنین هم خواهد شد، به حرمت خونی که خدا انتقامش را سخت خواهد ستاند به دست بهترین بندگان خویش.
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.