الهام ظریفیان | شهرآرانیوز؛ شهرام نوشیر متولد ۱۳۴۶ در آبادان و ساکن تهران است. او دارای مدرک درجه ۲ هنری در رشته کارگردانی است و تاکنون در بیش از هفتاد اثر نمایشی و پرفورمنس در مقام نویسنده، بازیگر، پرفورمر و طراح صحنه و نور حضور داشته است. بیش از بیست دیپلم افتخار، لوح تقدیر و تندیس از جشنوارههای استانی، ملی و بین المللی دارد و هنرمند برگزیده جشن تئاتر ایران در سال ۸۸ و مدیر هنری برگزیده همین جشن در سال ۹۲ است. او در سی سال سابقه اجرایی اش چندین سال معاون مرکز هنرهای نمایشی، مدیر تئاتر خیابانی ایران، دبیر شورای امور هنرهای قرآنی ایران و هم چنین مدیر اجرایی، مشاور هنری، داور، کارشناس، مدرس، ناظر و دبیر جشنوارههای هنری مختلف بوده است.
او در سال ۹۶ به عنوان داور به جشنواره استقبال از بهار فیروزهای مشهد پیوست و از آن سال تاکنون در مقام داور و مدرس این جشنواره حضور داشته است. او در جشنواره هنرهای شهری در بهار ۱۴۰۲ نیز به عنوان داور و مشاور در کنار هنرمندان هنرهای نمایشی و تئاتر خیابانی حضور دارد و قرار است تا پایان این جشنواره آنها را همراهی کند. به مناسبت آغاز داوریها و انتخاب طرحهای برگزیده، با او درباره روند داوری، انتخاب و اجرای آثار نمایشی این جشنواره گفت وگوی کوتاهی داشتیم که در ادامه میخوانید.
حدود ۱۶۰ کار در مرحله اول انتخاب کردیم. از هنرمندان خواسته شده بود ایده هایشان را مطابق محورهایی که برایشان تعریف کرده بودند بفرستند. در بیشتر مواقع، هنرمندان شرکت کننده در جشنوارهها بیش از آنکه در ارائه ایده توانمند باشند در اجرا توانمندند. این مشکل را در بخش صحنهای تئاتر هم داریم. یعنی بیش از آنکه متون فاخری داشته باشیم اجراکنندههای خوبی داریم. در بخش تئاترهای محیطی و فضای باز، ایدهای که نویسنده مینویسد میتواند دو خط یا حتی یک خط باشد، اما بیشتر عزیزان به توضیح خلاصه صحنه و شیوه اجرایی شان اکتفا میکنند. کم پیش میآید که با نویسندهای طرف باشیم که ایده نمایشی را بشناسد و آن را بنویسند.
همه آثار خوانش و نظر هر سه داور لحاظ میشد. آثار یا مشروط میشدند یا در اولویت قرار نمیگرفتند یا مورد قبول واقع میشدند. بعد از آن، مرحله بسط و گسترش ایده است. به این ترتیب، به آثار منتخب زمان داده میشود ایده شان را گسترش بدهند و رویکرد اجرایی شان را بگویند. آثار انتخاب شده بین داوران تقسیم شدند که داوران آنها را تا مرحله نهایی شدن راهنمایی کنند. در این مرحله، مواردی را که مدنظرمان است و به محورهای مورد تأکید جشنواره، محتوا و فکر اصلی نویسنده برمی گردد به هنرمندان میگوییم.
سادگی و عام فهم بودن، انسجام و سیر منطقی رویدادها، نحوه ارائه اطلاعات، به کارگیری انواع شیوههای روایتی، طراحی شخصیت ها، شیوههای اجرایی متناسب با طرح و ایده برای ما خیلی مهم است. ما به خلاقیتها و نوآوریهایی نگاه میکنیم که طراح نمایش طی این مدت توانسته است روی ایده اش ارائه بدهد. اگر کار آیینی است یا بر اساس یک پژوهش انجام شده است، از او میخواهیم منابع مورد استفاده اش را ارائه کند. در مرحله آخر، تعدادی برای عقد قرارداد و اجرا انتخاب میشوند.
این را باید دبیر مشخص کند. سالهای گذشته، تا زمان اجرا در کنار دوستان بودیم و به لحاظ کیفی تأثیر میگذاشتیم. خوشبختانه جشنواره دارد به یک بالندگی میرسد. اوایل احساس میکرد تا مراحل پایانی باید کنار هنرمند باشیم. میخواست خاطرجمع شود چیزی که در خیابان اجرا میشود به لحاظ کیفی دارای استانداردهای خاصی که مدنظرش است باشد. آثار همین طور که کار دارد پیش میرود آموزش را هم به شکل حرفهای دارد پیش میبرد.
هر بار حرفه ایتر نگاه میکند و آن مقاطعی را که گذرانده است تکرار نمیکند. پلههای روبه رشد را کم کم برمی دارد و یکدفعه پرشهای هیجانی ندارد. کاری نمیکند که سال قبل زیربنای آن را نچیده باشد. امسال ایدهها را در کنار رزومه اعضای تیم پذیرفته است. یعنی ممکن بود ایدهای را بعد از بررسی مشروط کنیم، اما با بررسی رزومه متوجه میشدیم این آدم میتواند به مرحله بعدی بیاید و ایده را گسترش بدهد. این طور نبود که طرح را فقط بر اساس ایده کنار بگذاریم.
رزومه افراد خیلی مهم بود، چون امکان دارد طرح و ایده اولیه خیلی منسجم و کامل نباشد، ولی کسی که آن را ارائه داده است تجربه کاری بسیاری دارد. تجربه میتواند در اجرا به کمکش بیاید و کار را به آن نقطه کیفیای که مدنظر جشنواره است برساند. هرچند این شیوه نوعی ضعف است، ولی جشنواره دارد این ضعفها با نوع فراخوان و داوری همراه با مشاوره پوشش میدهد.
نتیجه اش در سالهای آینده این میشود که رزومه را خیلی وارد قضیه نکنند. فرصتها به صورت حرفهای و آموزشی در اختیار هنرمندان قرار میگیرند. یعنی صرفا نمیخواهیم یک رقابت باشد. میخواهیم رقابت به گونهای باشد که نتیجه آن برای تماشاگر رضایت بخش باشد. اگر این رویکرد تداوم داشته باشد، مطمئن هستم سالهای آینده جشنواره شکوفاتر میشود، هم چنان که امسال در مقایسه با سالهای پیش بوده است.
هنوز در بخش ایده هستیم و به لحاظ اجرایی به هیچ وجه نمیتوانیم الان قضاوت یا مقایسهای داشته باشیم. هنوز نمیدانیم دوستان طرحها را به چه شکلی اجرا خواهند کرد.
نگاه حرفهای گری خیلی بر این رویکرد مؤثر است. این نگاه روی کاغذ شدنی است. در فراخوان هم اشاره شده و میشود از هنرمندان درخواست کرد، اما این کار بسیار سختی است که بخواهند دو پارامتری را که جنسشان با هم متفاوت است، نه اینکه مخالف هم باشند، بخواهید با هم کار کنید.
من به عنوان یک هنرمند میگویم که طرح کردن آن روی کاغذ و انتظار ایجاد آن از سوی غیرتئاتریها یعنی مسئولان و سیاست گذارانی که هنرمند نیستند، خیلی ساده است، اما در پیکره این سیستم، آدمهایی هستند که هم مسئول اند هم هنرمند از جمله دبیر جشنواره. این آدمها خودشان میدانند این کار بسیار سخت است و هنرمندان اگر بخواهند این دو را در یک اثر لحاظ کنند، باید خیلی هوشمندانه کار کنند، اما شدنی است. اما اگر بخواهم به عنوان داور نظر بدهم، میگویم همه آثاری که برای مشاوره انتخاب شدند تمام تلاششان را کرده بودند بتوانند خود را به این دو موضوع نزدیک کنند و پاسخ گوی فراخوان باشند. ما در مشاورهها خیلی روی محورهای مورد نظر فراخوان تأکید داشتیم.
باید خیلی خلاق باشند که بتوانند قابلیتهای اجرایی متفاوتی را کنار هم بچینند. امیدوارم چنین اجراهایی در فرایند پایانی جزو آثار منتخب باشند.
بله، قطعا به تنوع موضوعات توجه کردیم. برای مثال، اگر آثاری درباره کودکان انتخاب شدند، آثاری هم در مورد زندگی شهری انتخاب شدند. اگر یک کار آیینی کردستان انتخاب شده، یک کار هم از فولکور خراسان شمالی یا جنوبی انتخاب شده است. در مرحله انتخاب، تلاشمان این بود کاری تکرار نشود.
وقتی آثار برای اجرا بروند، بر اساس استقبال مخاطبان، میتوان بهتر قضاوت کرد، ولی تا اینجا در مقایسه با سالهای پیش خوب بوده است و دارد خوب جلو میرود. مسئله این است که تکلیف هنرمندانی که شرکت میکنند دارد با اهداف و محورهای محتوایی جشنواره روشن میشود. سال به سال که جلو میرود، از حاشیههایی که معمولا جشنوارهها به آن دچار میشوند دور میشود. خودش را تعریف دقیق کرده است و دارد با گامهای آرام و صبور جلو میرود. همه اش به گسترش طرحها بستگی دارد.
من به عنوان مدیر، ناظر، مدرس و داور در جشنوارههای مختلفی بوده ام. به تجربه دیده ام برای موفقیت یک جشنواره، تداوم یک فکر مشخص در آن خیلی مهم است. یعنی باید بتوانند برنامه ریزی چندساله کنند نه اینکه اهداف کوتاه مدت یک یا دوساله داشته باشند.
بعد آدمهای مرتبط را سر کار بگذارند و اجازه بدهند اینها کار کنند. با تغییرات مدیریتها یکدفعه یک سری آدم نروند و یک سری آدم بیایند و آتش از نو اختراع شود. براساس تجربه ام میگویم اگر تداوم این حرکت حفظ شود، در سالهای آینده جشنوارهای به مراتب پیشروتر از آنچه اکنون داریم خواهیم داشت.