صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

یک تجربه شخصی

  • کد خبر: ۱۵۰۳۹۹
  • ۲۶ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۱:۴۸
من جزو کسانی بودم که در انتخابات سال۸۸ به مهندس موسوی رأی دادم و بعد از اعلام نتایج، تقریبا متقاعد شده بودم در انتخابات تقلب شده است؛ اما بعد‌ها که غبار فتنه فرونشست و به دور از احساسات به واقعه نگاه کردم، با سند و مدرک دریافتم که در انتخابات هیچ تقلبی نشده و واقعا احمدی نژاد برای عامه مردم جذاب و واقعا پیروز انتخابات بوده است.

‌می‌گویند عاقل از یک سوراخ دو بار گزیده نمی‌شود. راست می‌گویند؛ حتی اگر یک شخص دوباره و چند باره یک اشتباه را تکرار کند، بسیار بعید است خرد جمعی یک ملت دو بار از یک سوراخ گزیده شود.
بگذارید از یک تجربه شخصی سخن بگویم. من جزو کسانی بودم که در انتخابات سال۸۸ به مهندس موسوی رأی دادم و بعد از اعلام نتایج، تقریبا متقاعد شده بودم در انتخابات تقلب شده است؛ اما بعد‌ها که غبار فتنه فرونشست و به دور از احساسات به واقعه نگاه کردم، با سند و مدرک دریافتم که در انتخابات هیچ تقلبی نشده و واقعا احمدی نژاد برای عامه مردم جذاب و واقعا پیروز انتخابات بوده است. پس چرا من و بسیاری از کسانی که به مهندس موسوی رأی داده بودیم، متقاعد شده بودیم که تقلب شده است؟

به سه دلیل:

اول اینکه ما با نگاهی محدود به ماجرا نگاه می‌کردیم و فقط حلقه اطرافیان خود را می‌دیدیم و گمان می‌کردیم همه جامعه متکثر ایران همین دوستان همخوان اطراف ما هستند و اصلا بقیه جامعه را نمی‌دیدیم. بعد‌ها فهمیدیم درست است که دل بیشتر قشر متوسط شهری با احمدی نژاد صاف نبود، اما توده‌های مردم او را از جنس خود دریافته و برگزیده بودند.
دوم اینکه ما به اشتباه خیابان و فضای مجازی را تنها محک میزان طرف داران دو طرف می‌دانستیم. حال آنکه اساسا طرف داران جناح حامی احمدی نژاد به لحاظ جامعه شناختی، از خانواده‌های سنتی بودند که معمولا بروز و ظهور خیابانی و مجازی بسیار کمتری داشتند. در مقابل بررسی جامعه شناختی بدنه مردمی جناح اصلاحات نشان می‌دهد که این طیف فکری بیشتر از خانواده‌های مدرن هستند که جلوه ظاهری بیشتری دارند.

دلیل سوم و از همه مهم تر، بازی‌های رسانه‌ای بود. اصولا در وضعیت بحرانی، اعتماد انسان معترض به رسانه‌های دولتی به حداقل می‌رسد. انسان معترض دوست دارد به رسانه‌های خصوصی یا بی طرف مراجعه کند تا حقیقت را دریابد؛ اما متأسفانه ما در ایران اصلا به چیزی به نام رسانه خصوصی اعتقاد نداریم. پس معترضان در سال۸۸ به هجمه خبری و تحلیلی رسانه‌های مجازی آن روز‌ها مثل فیسبوک و روایت شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی زبان پناه بردند که قاطعانه خبر از تقلب می‌دادند. اساسا فقدان رسانه‌های خصوصی در کشورمان، موجب شده در هنگامه بزنگاه‌های سیاسی و اجتماعی جریان انقلاب بازی رسانه‌ای را به رسانه‌های تحت امر دول متخاصم ببازد.

چند ماه که از وقایع سال۸۸ گذشت، این حقایق برای بسیار‌ی مانند بنده، معلوم و ملموس شد. بسیاری از ما پذیرفتیم که ناخواسته در یک مارپیچ خبری تحلیلی قرار گرفته ایم و بازی خورده ایم؛ بله، ما در سال۸۸ بازی خورده بودیم، اما عاقل از یک سوراخ دو بار گزیده نمی‌شود؛ بنابراین در فتنه امسال اغلب هم نسلان ما که یک بار فریب نقشه‌های بیگانگان و وطن فروشان را خورده بودیم، دیگر آبدیده شده بودیم و تکنیک‌های جریان رسانه‌ای دشمن را می‌شناختیم، لذا بیشتر متولدین دهه های۶۰و۵۰ و دهه‌های پیش نه تنها فریب دشمن را نخوردند، بلکه مقابل آن قد علم کردند.

اما برخی از جوان تر‌ها که در فتنه‌های پیشین کم سن و سال‌تر بودند و تجربه سیاسی نداشتند، طعمه جنگ ترکیبی دشمنان وجودی ایران شدند؛ چرا که دشمن باز هم از همان ترفند‌های تکراری استفاده کرد. دشمن باز هم فضای محدود مجازی را به جای تمام جامعه جا زد. باز هم آشوب عده‌ای اندک را جنبش عمومی نامید و باز هم با اخبار دروغ و ترفند‌های رسانه‌ای در آتش آشوب دمید.

حالا که باز هم غبار فتنه‌ای دیگر فرونشسته است، نسل جدید هم مانند نسل‌های پیشین دشمنان ایران و ایرانی و بازی‌های رسانه‌ای و جنگ ترکیبی آن‌ها را شناختند و تجربه‌ای به دست آوردند که ارزشمند است، اما بسیار گران و پرهزینه به دست آمد. اکنون نسل جدید هم با تمام وجود دریافته است که دشمن و عمله‌های دست پرورده اش یک هدف بیشتر ندارند: تضعیف ایران! محور غربی - عبری و جیره خوران آن‌ها به خوبی می‌دانند که جمهوری اسلامی ایران بیدی نیست که با این باد‌ها بلرزد؛ بنابراین تنها با هدف تضعیف ایران و باج گرفتن از ایران فتنه بر پا می‌کنند.

در آشوب‌های اخیر موضوع فرق می‌کرد، اما برای دشمن که دنبال بهانه‌ای برای ضربه زدن به ایران است، انتخابات و گرانی بنزین و گشت ارشاد توفیری ندارد. آن‌ها با دروغ‌های مکرر و تکنیک‌های کثیف رسانه‌ای هدف شیطانی خود را دنبال می‌کنند. هدف دشمن فقط به هم ریختن جامعه از طریق دمیدن در کوره خشم و خشونت است. این تجربه گران بار دیگر لزوم بازنگری در سیاست گذاری‌های کلان فرهنگی مانند ترمیم شکاف میان نسلی و اهمیت کنش‌های هدفمند رسانه‌ای را به رخ ما کشید. کاستی‌هایی که از همین امروز باید برای بر طرف کردنشان آستین همت را بالا بزنیم و مشفقانه بکوشیم و این تجربیات گران قیمت را به نسل‌های بعدی منتقل کنیم تا آن‌ها هم با همین ترفند‌ها دوباره و چند باره گزیده نشوند.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.