به گزارش شهرآرانیوز، سوغاتی یکی از شیرینیهای سفر است، هم برای مسافری که میخواهد عزیزانش را در خوشی خود سهیم کند و هم برای آنهایی که چشم انتظار بازگشت او هستند. حالا چه برسد که سفر زیارتی باشد، آن وقت حس معنوی هم به همه آن حسهای خوب و شیرین اضافه میشود و آن سوغاتی به نشانهای تبدیل میشود تا زائر بگوید که به یاد همه آنهایی که آرزوی زیارت را در دل داشته اند و همسفر او نبوده اند، بوده است.
در کنار این حال و احوال، سوغات نقش مهمی در اقتصاد گردشگری دارد. برای مشهد هم که سالانه میزبان بیش از ۳۰ میلیون زائر است و بخش مهمی از حال وروز اقتصادی آن به حضور زائران گره خورده است، سوغات زیارت یکی از محورهای مهم در گردش اقتصادی این شهر به حساب میآید.
هر کالایی میتواند در زیرمجموعه سوغات جای بگیرد، اما معمولا در هر شهر یک یا چند کالا به عنوان سوغاتی مشهور آن شهر شناخته میشوند. در مشهد از نبات، زعفران، تسبیح و جانماز بگیرید تا انواع صنایع دستی مانند چرم، نقره، گوهرسنگ، منسوجات هرکاره و... همه در سبد سوغات قرار میگیرند. حالا به بهانه دهه کرامت و در آستانه ولادت شمس الشموس (ع) پای حرف پنج نفر از کسانی نشستیم که در بازار سوغات مشهد فعالیت میکنند. همه آنها یک حس مشترک دارند و آن افتخار خدمت به زائران امام مهربان و گره خوردن کسب وکارشان با زیارت است.
سالها نگینها را روی انگشتر نشانده و با رویی خوش به دست زائران بارگاه شمس الشموس (ع) رسانده است تا یادگاری باشد از مشهد امام مهربانیها بر دست زائرانش و سوغاتی شود برای چشمانی که در انتظار بازگشت زائرانشان از سرزمین خورشید هستند.
«سنگها روح دارند و هرکدام خواص مخصوص به خودشان.» این را علی مؤدب میگوید با آرامش و لبخندی که تا پایان گفتگو از او دور نمیشود. اکنون ۲۱ سال است که شاید بیش از هزاران زائر برای خرید انگشترهای نقره که با سنگهای رنگارنگ تزیین شده اند به این مغازه کوچک رفت وآمد دارند. البته او از هفت سالگی وارد این شغل شده و حالا بیش از پنجاه سال است که در این زمینه فعالیت دارد. باحوصله انواع و اقسام سنگها را نشانمان میدهد، از فیروزه و عقیق تا شرف الشمس، شجر و باباقوری.
ارزش، ویژگیها و خواصشان را برایمان توضیح میدهد. از نظر او حدود ۵۰ درصد سوغات مشهد بر محور نقره و سنگ میچرخیده، اما کاهش توان خرید مردم و افزایش قیمت نقره از این سهم کاسته است. او به خاطر دارد که پیش از اینها زائران ده تا ده تا انگشتر نقره کوچک برای بچههای فامیلشان میخریدند، اما حالا افزایش قیمتها تقریبا این سوغاتی را از سبد خرید زائران حذف کرده است. او میگوید: از پنجاه سال قبل نمیگویم، همین پنج ماه پیش، قیمت این انگشترها حدود ۵۵ هزارتومان بود، اما حالا بیش از ۱۳۵ هزار تومان شده است.
البته این قیمتها مربوط به مغازه اوست که خود دستی بر تولید دارد و کلی آنها را میفروشد، وگرنه همین انگشتر در مغازههای طبقه اول بازار رضا (ع) بیش از ۲۰۰ هزار تومان به فروش میرسد. نوع سنگ، طرح، میزان نقره استفاده شده و... همه بر قیمت نهایی زیورآلات مؤثر است، اما مؤدب درباره انگشتر که کار تخصصی اوست، میگوید: اکنون کمترین قیمت یک انگشتر نقره در کلی فروشی برای بزرگ سالان ۲۰۰ هزار تومان است.
او ادامه میدهد: در بین گوهرسنگها فیروزه نیشابور و زیورآلات به ویژه انگشتری که با این سنگ تزیین شده است، بیشترین فروش را در بین نقره جات دارد. تورم نقره و افزایش هزینهها به ویژه قیمت اجاره بها باعث شده است که فقط در همسایگی مغازه او پانزده نفر تولیدکننده و فروشنده نقره کارشان را تعطیل کنند و نسبت به سال قبل حدود ۵۰ درصد از تولیدات آنها کاسته شود، اما به قول این انگشترساز قدیمی انسان به امید زنده است. افزایش ارتباط با کشورهای منطقه میتواند حضور زائران عرب زبان را افزایش دهد و از سوی دیگر باتوجه به افزایش کیفیت تولید منسوجات نقره و گوهرسنگ در سالهای اخیر، بهبود در ارتباطات منطقهای بازار صادرات را نیز رونق خواهد بخشید. خواسته او تبلیغ ظرفیت مشهد در حوزه ساخت زیورآلات نقره و تراش گرهرسنگ هاست.
مؤدب میگوید: دُر نجف سنگ سخت تراشی است، عراقیها دُر را میآورند اینجا، گوهرتراشان ما برایشان تراش میدهند. در زمینه نقره نیز قبلا کارهای تایلند و ایتالیا روی بورس بود، اما حالا جوانان مشهدی و تحصیل کرده وارد این حوزه شده اند و خیلی باسلیقه زیورآلات را طراحی و تولید میکنند. مثلا ساخت زنجیر که کار بسیار سخت و ظریفی است، اکنون با همان کیفیت خارجی در اینجا تولید میشود.
«۸۰ درصد تسبیحهای پلاستیکی تولید داخل است و ۸۰ درصد تولیدکنندگان این تسبیحها در مشهد هستند.» اینها را حمید فیروزی میگوید و برادر بزرگ ترش مجید، دنباله حرف او را با این جمله که تسبیح فروشی و تسبیح سازی شغل آباواجدادی آن هاست و پدربزرگ پدر او اولین فروشنده تسبیح در مشهد بوده است، تکمیل میکند. داخل مغازه فیروزی در پشت بازار رضا (ع) تسبیحهای رنگارنگ، ریزودرشت کنار هم آویزان و تا سقف مغازه کشیده شده اند.
همین هم نگاهمان را جذب میکند تا برای گفتگو به سراغشان برویم. تسبیح به واسطه قرارگرفتن در مجموعه کالاهای مذهبی یکی از سوغاتیهای مرسوم در سبد زائران مشهدالرضا (ع) است. ارتباط با زائران و فضای زیارتی و مذهبی در این کار، این دو برادر را به سمت شغل خانوادگی شان کشانده است.
آنها علاوه بر حفظ کارگاه قدیمی به همراه عمو و عموزاده هایشان صاحب یکی از سه کارخانه تولید تسبیح پلاستیکی در ایران هستند. فیروزی میگوید: بخشی از تولیدات ما به کشورهای همسایه صادر میشود که اصلی ترینش عراق است؛ یعنی زائران ایرانی اگر از عراق تسبیح پلاستیکی بخرند، درحقیقت سوغاتی خریده اند که تولید ایران است. او درباره جنس، نام، کیفیت و میزان تقاضای هرکدام از تسبیحها با حوصله برایمان توضیح میدهد.
تسبیحهای آبی رنگ با دانههای استوانهای شکل که سالهای دور از ژاپن وارد میشده و حالا در ایران تولید میشود، ولی هنوز نام تسبیح ژاپنی بر آن مانده است. تسبیحهایی با مهرههایی با طرح ابروبادی چندرنگ که معروف به تسبیح ترکی است، تسبیح ام البنین (س)، شیشه ایهای وارداتی، شاه مقصودهای افغانستانی و... همه را یک به یک برایمان توضیح میدهد. به گفته فیروزی بازار فروش تسبیحهای پلاستیکی تولید داخل به دلیل قیمت و کیفیت مناسب خوب است.
از سال گذشته باتوجه به افزایش قیمت مواد اولیه و همچنین افزایش هزینههایی مانند حقو ق و دستمزد در سال جدید، قیمت تسبیحها حدود ۳۰ درصد افزایش داشته است. کمترین قیمت تسبیح پلاستیکی به طور کلی فروشی ۲۵۰۰ تومان است و گرانترین آن ۲۰ هزار تومان. البته همان طور که گفتیم این قیمتها مربوط به تسبیحهای پلاستیکی است. قیمت تسبیحهای شیشهای و برخی تسبیحهای سنگی و چوبی که وارداتی هستند، بر اساس قیمت ارز است.
وقتی از گرانترین تسبیح مغازه میپرسیم، فیروزی یک پارچه مخملی لوله شده را روبه رویمان باز میکند و میگوید: قیمتها متفاوت است، اما گرانترین تسبیح ما یک شاه مقصود صدتایی است که ۴۷ میلیون تومان ارزش دارد، البته همین کار ممکن است در بازار تا ۱۰۰ میلیون هم به فروش برسد، برای تشخیص سره از ناسره باید تسبیح شناس باشید. او ادامه میدهد: شاید خیلیها از کسادی بازار بگویند، اما کسب وکار ما پس از پشت سرگذاشتن دوره کرونا دوباره رونق گرفته است تا جایی که برخی تسبیحهای پرطرف دار مدام با کمبود موجودی روبه رو میشوند.
انواع و اقسام تابلوهای گل دوزی شده کامپیوتری با محتوای مذهبی قاب شده و تا سقف فروشگاه نصب شده اند. از آیههای قرآن بگیرید تا سورههای کوچک و اسامی ائمه اطهار (ع). یک در باریک فضای فروشگاه را از کارگاه پشتی جدا میکند. صدای چرخهای خیاطی که به طور خودکار در حال گل دوزی «یا شمس الشموس (ع)» روی مخملهای باریک هستند، نمیگذارد صدایمان به مرد پشت دستگاه برسد.
اما تکان دادن دستمان توجهش را جلب میکند و به سراغمان میآید. هادی بهرهمند از سال ۸۴ به طور حرفهای وارد بازار تابلوهای گل دوزی شده است. با حسرت میگوید که کاش نمایشگاهی داشتیم تا کارهایمان بیشتر دیده میشد. میپرسیم بیشترین بازار کارهایشان در چه زمینهای است؟ پاسخ میدهد سوغات و ادامه میدهد: زائران داخلی و حتی خارجی این تابلوها را برای سوغاتی میخرند. البته با اینکه برای حمل قابها بسته بندی مناسب تهیه کرده ایم، اما بیشتر به خرید پارچه گل دوزی شده بدون قاب تمایل دارند.
او سابقه کارش را این طور برایمان تعریف میکند: در گذشته این کارها با تنوع کم و خطهایی با زیبایی بصری کمتر، از سوریه وارد میشدند؛ اما حدود سال ۱۳۸۴ به پیشنهاد کسی که این تابلوها را از سوریه میخرید، وارد این شغل شدم. اکنون طرحهای مختلفی میزنیم، بعضی طرحها از پیش آماده میشود. بعضیها را هم مشتریها سفارش میدهند و طراح بنا به سلیقه آنها با متن یا تصویر موردنظرشان طراحی میکند و ما گل دوزی میکنیم. او حالا آن قدر در کارش ماهر شده است که از کشورهای همسایه هم سفارش قبول میکند.
برایمان یک پارچه مشکی یک دریک و نیم متری را باز میکند که تصویر بارگاه مطهر امام رضا (ع) در وسط آن گل دوزی شده است و در طرف چپ آن تصویر بارگاه نورانی امام موسی کاظم (ع) و در سمت راست بارگاه حضرت معصومه (س) نقش بسته است. این آخرین تصویر و نوشتار طراحی شدهای است که به مناسب دهه کرامت طراحی و دوخته شده بود. میپرسد: «نکته این طرح را متوجه شدید؟» کمی دقت میکنیم و چندتایی حدس میزنیم که همه را رد میکند. بعد به پرچم گنبدها اشاره میکند که دو گنبد امام موسی کاظم (ع) و حضرت معصومه (س) به سوی بارگاه منور رضوی دوخته شده است.
هرچند او هم از کسادی بازار، افزایش قیمتها و کاهش فروش میگوید و از اینکه یک تابلو ۵۰ در ۷۰ را ۱۰ سال قبل ۷ هزار تومان میفروخته است، ولی حالا همان تابلو ۲۰۰ هزارتومان قیمت دارد. باوجوداین شکرگزار خداست برای داشتن شغلی که هم با زائر امام مهربان (ع) در ارتباط است و هم با هنرش نقش ونگارهای مذهبی از آیات قرآن تا اسامی متبرکه و طرحهای مذهبی را به بازار سوغات روانه میکند.
رایحه هل مخلوط با بوی زعفران آن قدر مشام را پر میکند که چشم هم ناخودآگاه به دنبال بستههای کوچک و بزرگ این محصولات میرود. روی نیمکت باریک مغازه محمد مرادی که مینشینیم، تازه چشم میچرخانیم روی دیگر کالاها. از زرشک و نبات تا انواع ادویه و شکلاتهای پیچ پیچی زنجبیلی مشهدی همه قفسهها را پر کرده است.
حدود ۴۵ سال است که در حرفه خریدوفروش این محصولات فعالیت دارد و سی سالی میشود که در همین مغازه کوچک، اما پربار سبد سوغات زائران را با محصولات مرغوب پرکرده است. کلید موفقیت خود را ارائه بهترین محصولات به زائران بارگاه امام رئوف (ع) میداند و میگوید که محصول «فوق اصل» تحویل مشتری میدهد و در ادامه درباره این تعریف اختصاصی، یعنی فوق اصل بودن محصولاتش، این طور توضیح میدهد که محصولات خام را به بهترین شکل فراوری و بسته بندی میکند تا کالای باکیفیت به دست مشتری برسد.
برای او فرقی ندارد که یک مشتری برای اولین بار پا به مغازه اش گذاشته یا از قدیم سوغاتش را از او تهیه میکرده است، قانون برای همه یکسان است؛ رساندن محصول عالی به دست مشتری. همین میشود که مشتری هایش، حتی عصا به دست هربار که به پابوس امام رضا (ع) میآیند، خودشان را به مغازه او میرسانند تا سوغات متبرکشان را تهیه کنند. بازار این سوغاتیها نیز مثل بازارهای دیگر مشکلات خاص خود را دارد.
از پوشالهای زعفرانی که با رنگ به سرگل تغییر ماهیت میدهند تا نباتهای سادهای که با همان رنگ به نبات زعفرانی تبدیل میشوند، باعث شده است که مثال رنگ کردن گنجشک و فروش آن به جای قناری در این بازار کاربرد زیادی پیدا کند. البته در همه صنفها بد و خوب وجود دارد، اما باید تدبیری شود تا اعتماد در نگاه زائران علی بن موسی الرضا (ع) رنگ نبازد.
مرادی میگوید: این یکی از معضلات این بازار است. یک بازرس اتحادیه به تنهایی نمیتواند همه کسانی را که در زیرمجموعه صنوف مختلف زرشک، زعفران یا نبات میفروشند بررسی کند و این موضوع نیاز به یک اقدام چندجانبه دارد. آن طور که این کاسب قدیمی بازار میگوید، اصلیترین سوغات مشهد در زمینه کاری اش به ترتیب زعفران، زرشک و نبات است. بعد از آن هم میتوان به نخودوکشمش و ادویهها اشاره کرد، البته باید این نکته را اضافه کنیم که ۷۵ درصد ادویه جات خارجی هستند.
او هم در صحبت هایش از تورم و کوچک شدن سبد خرید مردم میگوید و برایمان مثال میزند که اگر یک مشتری قبلا بیست مثقال زعفران میخریده حالا بیست گرم میخرد، اما با وجود کاهش میزان خرید، پول بیشتری نسبت به قبل میدهد که این قانون تورم است. به قول مرادی در این وضعیت اقتصادی تنها کاری که از دست تولیدکنندگان و فروشندگان ساخته است، ارائه محصول باکیفیت به زائران رضوی است که با خود برکت مادی و معنوی به همراه دارد.
اسم هرکاره که میآید بیشتر تصویر دیگهای سنگی و پخت آبگوشت در ذهنمان نقش میبندد، اما حالا چندسالی است که ماجرا فرق کرده و سنگ هرکاره در دست هنرمندان مشهدی به انواع و اقسام ظروف و محصولات دکوراتیو تبدیل میشود. با توجه به وجود معدن این سنگ در مشهد، این محصولات هنری در سوغات این شهر جایگاهی پیدا کرده است که البته هنوز تا رسیدن به یکی از کالاهای محوری این سبد فاصله زیادی دارد. یکی از هنرمندان جوان و فعال در این حوزه حسین عطاریان است که از سال ۹۶ به طور حرفهای وارد این کار شده، اما پشتوانه این ورود، بیش از بیست سال فعالیت در حوزههای مختلف هنری بوده است. محصولاتش هیچ شباهتی به دیگ سنگی قدیمی ندارد و پر از خلاقیت است.
انواع و اقسام ظروف از پارچ و لیوان تا قهوه خوری و قوری آمیخته با هنرهای دیگری مانند تذهیب و نقاشی یک اثر هنری ایجاد کرده است که به گفته این هنرمند این محصولات کاربردی و سلامت محور میتواند در سبد سوغات جای خوبی داشته باشد. او همچنین در کنار این ظروف، آثار هنری دکوراتیو تولید میکند و دراین باره می گوید: به لطف حضرت رضا (ع) یک هنر جدید در این حوزه ایجاد کرده ایم که در طول قدمت حدود ۲ هزار ساله استفاده از سنگ هرکاره وجود نداشته که آن تولید مشبک سنگهای هرکاره است.
عطاریان درباره وضعیت بازار این سوغاتی میگوید: همه بازارها از نظر من در نقش تولیدکننده خوب است، اما شرط دارد؛ به روز بودن کار، قیمت منطقی، محصول خلاقانه و کاربردی و ارتباط مناسب با مشتری، همه باید در کنار هم قرار بگیرند تا کالا جایگاه خود را پیدا کند. مثلا همین حالا در زیرمجموعه ما چهل نفر مشغول به کار هستند، اما باز هم کمبود نیروی کار در این حوزه، یکی از معضلات ما در توسعه تولیداتمان است.
این حرف او، یعنی کارش رونق دارد. اما در میان صحبت هایش آنجا تعجب میکنیم و یک چرای کش دار میپرسیم که میگوید در مشهد هیچ فروشگاهی ندارد و برای آن چند دلیل دارد. اول اینکه از نظر زمان و سرمایه به این نتیجه رسیده است که فعلا به طور مستقیم به بازار خرده فروشی وارد نشود و دلیل مهمتر نیز تنگ نظری برخی مسئولان و نبود حمایت از او و سرازیرشدن حمایتها به چند نفر محدود در این حوزه است.
درددل او در زمینه نبود حمایت با وجود ظرفیت زیاد این محصولات برای قرارگیری در سبد سوغات زیاد است. عطاریان میگوید: اگر هر سوغات دیگر که به نام مشهد است بررسی کنید، پای شهری دیگر هم درمیان است. از فیروزه نیشابور تا زرشک، زعفران قاین و...، اما معدن سنگ هرکاره در مشهد است که متأسفانه توسط عدهای و بدون هیچ خلاقیتی فقط از آن دیگ سنگی تولید میشود با اینکه میتواند با کمی خلاقیت و حمایت به یک سوغاتی مخصوص مشهد تبدیل شود. به گفته او برخی مسئولان متولی به هیچ عنوان دلشان برای صنایع دستی و سوغات مشهد نمیسوزد و بیش از آنکه در سختیها کنار ما باشند، فقط به دنبال جمع کردن رزومه برای خود هستند.
با وجود همه این مشکلات، تولیدات عطاریان اکنون در دوازده نمایندگی در شهرهای مختلف کشور مانند شیراز و اصفهان به فروش میرسند و در صورت حمایت از این هنر، تولیدات او و همکارانش ظرفیت نشستن در قفسه سوغات مشهد و تبدیل شدن به یکی از کالاهای محوری را دارند.