به گزارش شهرآرانیوز، مونا با مردی متاهل وارد رابطه و به رابطه نامشروع متهم شد. او میگوید عاشق نشده بود بلکه میخواست از مردانی که وارد زندگی دیگران میشوند انتقام بگیرد.
او از زندگی خانوادگیاش میگوید:
*چرا وارد رابطه با مردی متاهل شدی؟
چون از مردان متاهل کینه دارم.
*چرا از مردان کینه داری؟
چون یکی از همینها زندگی و بچگی من را خراب کرد.
*درباره زندگیات بگو. مشکل از رابطه پدر و مادرت بود؟
من ۶ ساله بودم که یک بار درگیری شدیدی بین پدر و مادرم شد و مادرم از خانه بیرون رفت. پدرم تا صبح تریاک کشید، مادرم دیگر به خانه نیامد، سه ماه بعد متوجه شدیم که مادرم با مردی رابطه دارد که آن مرد متاهل هست. مادرم میخواست طلاق بگیرد، اما پدرم گفت طلاق نمیدهد. بعد مادرم آشتی کرد و برگشت، اما رفتار غلطش را هیچ وقت ترک نکرد. تا اینکه وقتی ۱۰ ساله بودم پدر و مادرم از هم جدا شدند. آنها هر دو گناهکار بودند.
*جدایی پدر و مادرت چه ربطی به کارهای تو دارد؟
اگر آن مرد وارد زندگی مادرم نمیشد هیچوقت بدون مادر، بزرگ نمیشدم. همه آنها باید تنبیه بشوند.
*فکر نمیکنی نیاز به کمک داری و باید از یک روانشناس کمک بگیری؟ به نظر میرسد خیلی آسیب دیدهای.
نیاز به روانشناس ندارم. من نیاز به پدر و مادر داشتم و دارم. آنها من را ترک کردند، چرا من باید در بدبختی باشم و بقیه خوشبخت باشند.
*با مرد متاهل کجا آشنا شدی؟
بوق زد سوار ماشین شدم و اینطوری با هم آشنا شدیم.
*چه مدت رابطه داشتید؟
سه ماه.
*همسرش چطور متوجه شد؟
خودم به زنش زنگ زدم و گفتم دختری با شوهرت رابطه دارد، او هم پیگیری کرد و فهمید.
*فکر میکردی شناسایی شوی؟
نه. چون از تلفن عمومی زنگ زده بودم.
*میدانی جرمی که مرتکب شدهای تاوان دارد؟
من از دست پدر و مادر خودم عصبانی بودم و اشتباه کردم. این را میدانم.
*از خانوادهات کسی هست که کمک کند؟
من کسی را ندارم و تکفرزند هستم، پدرم که معتاد است و مادرم هم ازدواج کرده. البته من با کسی هم تماس نگرفتم.
*چرا تماس نمیگیری؟
هیچ وقت روی کمک آنها حساب باز نکردم.