حمیده ذاکری | شهرآرانیوز؛ روز پنجم ماه صفر است؛ روز شهادت بانویی خردسال، اما بزرگوار که در هر مجلس عزا و روضه نامی از ایشان به میان میآید، شأن عزاداری و ارزش روضههای بیمقدار ما را در محرم و صفر افزایش میدهد و ترقی میبخشد. با وجود همه بحثهای علمی و غیرعلمی که در سندیت شواهد تاریخی و درباره اصل وجود دردانه حضرت سیدالشهدا (ع)، بانو رقیه (س)، ذکر میشود، ما شیعیان سالروز شهادت ایشان را به عزا و ماتم مینشینیم که نهتنها به وجود ایشان و مصائب رفته بر این کودک سهساله که در کوچکی مادرش را از دست داده است، اعتقاد و باور داریم، بلکه از پای روضههای ایشان نیز حاجتروا شدهایم. در ادامه مروری کردهایم بر آرای گوناگونی که درباره حضرت رقیه (س) و شأن و جایگاه ایشان در تاریخ شیعی آمده است.
رقیهخاتون یا فاطمه بنت حسین (ع)، معروف به فاطمه صغری، آخرین دختر امامحسین (ع) از مادری به نام اماسحاق بنت طلحةبنعبدا... تیمیه بود. بعضی مورخان درباره وجود تاریخی حضرترقیه (س) سعی در شبههپراکنی دارند، اما با توجه به مستندات تاریخی که در کتاب «منتخب التواریخ» نقل شده است، میتوان به همه این شک و دودلیها پایان داد. ولادت حضرترقیه (س) در مدینه بود و در سن سهسالگی یا بیشتر در محرم ۶۱ قمری با پدر بزرگوارش به کربلا آمد. پیش از روز عاشورا بارها مورد تفقد و دلجویی حضرت اباعبدا... (ع) قرار گرفت تا آنجا که آن حضرت به خواهرشان حضرتزینب (س) درباره او سفارش کردند.
رقیه (س) پس از شهادت امامحسین (ع)، اهلبیت (ع) و اصحاب ایشان در صحرای کربلا، همراه با اسیران به کوفه و شام برده شد و در مسیر چهل منزل راه شهر شام، رنجهای فراوانی دید. در شام پس از دیدن سر نورانی پدر با پیشانی شکسته در خرابه، از شدت اندوه به ملکوت اعلا پیوست. مقبره حضرترقیه (س) در دمشق قرار دارد و چندینبار تعمیر شده است. شیخبهایی در سال ۱۰۳۰قمری حرم آرامگاه را تعمیر کرد. اینک حرمى بزرگ و باشکوه براى آن دختر خردسال بزرگوار وجود دارد که زیارتگاه دوستداران اهلبیت (ع) است.
بر اساس مقاتل، در وداع امامحسین (ع) با حضرت زینب (س) و فرزندان خویش، اینطور آمده است که وقتی حضرت (ع) وارد خیمه شدند، اول به سراغ امامسجاد (ع) رفتند. امامسجاد (ع) توصیف میکنند: «وقتی پدرم نزدیکم آمد، نفس که میکشید، از حلقههای زره خون میجوشید. مرا در آغوش کشید و در گوشم دعای مادرش حضرتفاطمه (س) را زمزمه و پس از آن خداحافظی کرد.»
همه خویشاوندان امام شهید شده بودند. امام خون محاسنشان را پاک کردند. (آبی هم نبود که به صورت بزنند.) در این حالت صدا زدند: «یا اختاه!» اول حضرتزینب (س) را صدا زدند. اولین کسی که از خیمه بیرون آمد، دخترشان رقیه (س) بود. این توصیف را در وداع دوم امام (ع) گفتهاند. امام (ع) او را در آغوش کشیدند و به سینه فشردند.
حضرت رقیه فرمود: «ابتا! العطش العطش، فان الظما قد احرق قلبی»؛ «پدر! خیلی تشنهام. تشنگی قلبم را آتش زده است.» وقتی اشکهایش جاری شد، امام (ع) اشکهایش را پاک کردند و فرمودند: «لا تحرقی قلبی بدمعک حسرة مادام منی الروح فی جثمانی»؛ «تا زمانی که جان در بدن دارم، مرا با اشک حسرتبار خود مسوزان.» در این دو وداع نام حضرترقیه (س) و حضرتسکینه (س) مطرح شده است.
علامه اربلی در کتاب «کشف الغمة» و ابن صباغ مالکی در کتاب «الفصول المهمة» بیان کردهاند که امامحسین (ع) دارای چهار دختر بودهاند که فقط به نام سه نفر از ایشان تصریح شده و نام چهارمین دختر مجهول مانده است؛ بنابراین میتوان گفت احتمالا چهارمین دختر آن حضرت (ع)، همین دختری باشد که در میان مردم به نام «رقیه» معروف شده است.
امامحسین (ع) در اشعاری که سرودهاند، نام حضرترقیه (س) را ذکر کردهاند. زمانی که حضرت (ع) خواستند به میدان بروند، فرمودند: «الایا زینب یا سکینه! ایا ولدی! / من ذایکون لکم بعدی/ الا یا رقیه! یا امکلثوم! انتم ودیعة ربی/ الیوم قد قرب الوعد»
شیخمحمدهاشم خراسانی در ضمن شمارش بانوان اسیر، بیان میکند: «آن دختری است که در خرابه شام از دنیا رحلت فرموده و شاید اسم شریفش «رقیه» بوده و از صبایای خود حضرت سیدالشهدا علیهالسلام بوده. چون مزاری که در خرابه شام است، منسوب است به این مخدره و معروف است به مزار رقیهخاتون.»
سند تاریخی بعدی مربوط به حضرتصادق (ع) است. امامصادق (ع) مجلس برگزار میکردند و شاعران نزد ایشان شعر میخواندند. یکی از این اشعار را سیفبنعمیره خوانده است: «من کسی هستم که عبد عبد عبد قنبرم (غلام امیرالمؤمنین (ع))/ و سکینه همان کسی که به فراق پدرش به چه رنجها دچار شد/ و رقیه که دشمنان هم بر حال او دلسوزی کردند/ همان سکینه و رقیه که با حسرت و آه جگرسوز بر پدرشان گریه میکردند» این اشعار در کتاب «منتخبالتواریخ» و جلد اول «دایرةالمعارف الاسلامیة» شیعه ذکر شدهاند.
منبع بعدی که مفصلتر درباره حضرترقیه (س) سخن گفته است، کتاب کامل بهایی است. در این کتاب عمادالدین طبری (قرن هفتم) از کتاب «الهاویه» که متعلق به یک قرن پیشتر است، نقل میکند و به شخصت حضرترقیه (س) و ماجرای شام اشاره کرده است.
نام رقیه برگرفته از «رقی» به معنی بالارفتن و ترقی و دعاست. گویا این اسم، لقب حضرت (س) بوده و فاطمه نام اصلی ایشان بوده است. درباره نام ایشان که آیا رقیه بوده یا فاطمه صغری و… اختلاف است. از منابع کهنی که نام آن حضرت با لفظ «رقیه» یاد شده است، قصیده سیفبنعمیره نخعی کوفی از اصحاب امام جعفرصادق (ع) و امام موسی کاظم (ع) است (تقویم شیعه، عبدالحسین نیشابوری). بیشتر محدثان دو دختر به نامهای سکینه و فاطمه برای امامحسین (ع) ذکر کردهاند، اما علامه ابنشهرآشوب و محمدبنجریر طبری، سه دختر به نامهای سکینه، فاطمه و زینب را برای آن حضرت برشمردهاند.
علامه حائری در کتاب «معالی السبطین» مینویسد: بعضی مانند محمدبنطلحه شافعی و دیگران از علمای اهل تسنن و شیعه مینویسند امامحسین (ع) دارای ۱۰ فرزند (شش پسر و چهار دختر) بوده است. سپس مینویسد: دختران او عبارتاند از: سکینه، فاطمه صغری، فاطمه کبری و رقیه. به این نکته باید دقت کرد که گاهی بعضی دختران دو نام داشتند. مثلا طبق قرائتی به احتمال قوی همین حضرترقیه (س) را فاطمه صغری میخواندند و شاید همین موضوع باعث غفلت از نام اصلی ایشان شده است.
آیتا... میرزاجواد تبریزی در سال۱۳۸۱ طی سخنرانی بیان کردند: مزار کنونى حضرت رقیه بنتالحسین علیهماالسلام در شام، از اول مشهور بوده است. گویا حضرت امامحسین علیهالسلام نشانى را از خود در شام به یادگارى سپرده است تا فردا کسانى پیدا نشوند که به انکار اسارت خاندان طهارت علیهمالسلام و حوادث آن بپردازند. این دختر خردسال گواه بزرگى است بر اینکه در ضمن اسیران، حتى دختران خردسال نیز بودهاند. ما ملتزم به این هستیم که بر دفن حضرت رقیه علیهاالسلام در این مکان شهرت قائم است. حضرت علیهاالسلام در این مکان جان سپرده و دفن شده است. ما به زیارتش شتافتیم و باید احترام او را پاس داشت.
مشهور و معروف است دختری کوچک از امامحسین (ع) در خرابه شام از دنیا رفته و مرقدش اکنون زیارتگاه مؤمنان است.
همینجا که بهعنوان مرقد حضرت رقیه (س) مشهور است، مرقد اوست و تشکیککردن یک ظلم است، آن هم ظلم به بچه مظلوم امامحسین (ع) و همین شهرت درباره مرقد مطهر حضرتزینب (س) نیز وجود دارد و تشکیک در آن ظلم به حضرتزینب (س) است و ظلم به حضرتزینب (س) گناهش خیلی بزرگ است و ما در اینگونه موارد نظیر سیادت اشخاص و قبور بزرگان چیزی جز شهرت نداریم و این شهرت در نظر همه فقها حجت بوده و هست.
طبق بعضی کتب مقاتل و تاریخ، حضرت اباعبدا... الحسین علیهالسلام چنین فرزندی داشتهاند که در شام رحلت کردهاند. علاوه بر شهرت این موضوع، بهطور کلی مشاهد و مقامات مشرفه از جهت انتساب به اهلبیت علیهماالسلام مزار و مورد تجلیل و احترام است، چنانکه شهرت اشخاص به سیادت جایزالانکار نیست.
شهرت مثل این بارگاه مقدسه نیز مخصوصا با توجه به قرائن معتبر مورد انکار نیست. این مشاهد و روضههای مقدسه سادات عظام و مفاخر اسلام نیز از این جهت که از مراکز ذکر فضایل آن بزرگواران و تبلیغات اسلامی و ذکر دعاست، باید محترم باشد و این تردیدها بیجاست و سزاوار نیست.
وجود حضرترقیه (س) از مسلمات تاریخی است و اگر شبههای هم هست، در اصل وجود ایشان نیست و بعضی شبهات در نام مبارک او وجود دارد، ولی این مسئله که دختری از امامحسین (ع) در شام مدفون است، هیچگونه شکوشبههای در آن وجود ندارد و توصیه ما به کسانی که این شبهات را نسبت به معتقدات دینی مردم وارد میکنند، آن است که بدانند هیچگونه نفعی نخواهند برد و فقط آخرت خود را خراب کردهاند و خود را مورد غضب امامحسین (ع) قرار دادهاند و لذا خوب است که با اینگونه مسائل خود را درگیر ننمایند.