در علم منطق ذاتیات شیء را به جنس و فصل تقسیم میکنند. جنس به ذاتیاتی میگویند که بین آن شیء و سایر هم نوعان آن مشترک است و فصل، نقطه افتراق آن شیء با دیگران را ارائه میکند.
حالا اعتقاد شیعی هم ذاتیات و جنس و فصل دارد که آنچه در این میان بین ما و سایر مسلمانان مشترک است، شامل اعتقاد به کعبه و پیامبر خاتم (ص) و قرآن است و دقیقا این موضوعات، از موضوعات غریب در شیعه است که به هیچ وجه به عنوان مسائلی که مسلمانی یک مسلمان به آن وابسته است، درمیان بزرگداشتهای ما و بروز و ظهورهای مذهبی مان، وضعیت شایستهای ندارد.
برای آنکه قدر شیعه بودن خود را بدانیم، دلسوزانی وابستگی به اهل بیت (ع) را در ما زنده کرده اند، اما تمام شأن اهل بیت به این است که شاگردان مکتب پیامبر (ص) هستند. تمام شأن اهل بیت (ع) به این است که جانشینان پیامبر هستند. مگر میشود از جانشین گفت، ولی اصل را فراموش کرد؟
متأسفانه گاهی دیده میشود که در فضای فکری و ذهنی به بروز خارجی برگزاری مراسم برای پیامبر اعظم، آن چنان که باید اهمیت داده نمیشود. همین روزها با مناسبتهای دهه آخر صفر و ایام رحلت پیامبر خدا روبه رو بودیم. خودتان ببینید آیا مراسمی که برگزار شد و آنچه گفته و شنیده شد، در شأن اول شخص عالم اسلام و اصل و ریشه این درخت، یعنی پیامبر گرامی اسلام بود؟ بی شک نبوده و نیست. شأن و جایگاه قرآن و کعبه نیز درمیان ما، چیزی نظیر همین وضعیت غم انگیز است.
از طرف دیگر به نظر میرسد که ما در شادیهای اهل بیت (ع)، کم میگذاریم و برعکس در غم ایشان، سنگ تمام میگذاریم که این هم یکی از انحرافات ماست. حالا باید گفت بزرگترین شخصیت عالم اسلام، پیامبر اعظم است و همچنان که ماه صفر به دلیل وقوع رحلت ایشان برای مسلمانان ماه عزاست، ماه ربیع را به علت ولادت این مبارکترین مولود هستی، ربیع المولود میگویند و این ماه به خاطر وقوع این مبارکترین اتفاق سال، ماه شادی مسلمانان است.
رهبر معظم انقلاب درباره زیبایی حلول این ماه میفرمایند: «بعضی از اهل معرفت و اهل سلوک معنوی، معتقدند که ماه ربیع الاول، به معنای حقیقی کلمه، ربیع حیات است، ربیع زندگی است؛ زیرا در این ماه، وجود مقدس پیامبر گرامی و همچنین فرزند بزرگوارش حضرت «ابی عبدا... جعفربن محمدالصادق» ولادت یافته اند و ولادت پیغمبر، سرآغاز همه برکاتی است که خدای متعال برای بشریت مقدر فرموده است.
ما که اسلام را وسیله سعادت بشر و راه نجات انسان میدانیم، این موهبت الهی مترتب بر وجود مبارک پیغمبر است که در این ماه اتفاق افتاد. حقیقتا باید این میلاد عظیم را مبدأ همه برکاتی دانست که خدای متعال، جامعه بشری را، امت اسلامی را، پیروان حقیقت را به آن سرافراز کرده است».
در بیانات دیگری نیز با صراحت، حلول این ماه پربرکت را تبریک میگویند و میفرمایند: «حلول ماه مبارک ربیع الاول را که ماه ولادت نبى مکرم اسلام، حضرت محمدبن عبدا... و یکى از مقاطع تاریخى بزرگ براى کل بشریت است، تبریک عرض میکنیم. در روز اول ربیع الاول، هجرت پیغمبر واقع شده است؛ از مکه به مدینه که مبدأ تاریخ هجرى مسلمانان است. این ماه هم ربیع المولود است، هم ربیع الهجرت است». (۲۲ /اسفند/ ۱۳۸۶)
از طرف دیگر باید به تاریخ سازیهایی که یک عده افراد برای ایام اول ربیع انجام میدهند، مشکوک بود؛ چون این ایام با اسناد و شواهد تاریخی دقیق، اصلا ایام هجوم به خانه وحی نیست و طبق نظر صحیح، این ایام حدود پنجاه روز بعد واقع شده است، پس چرا یک عده اصرار میورزند در این ایام دهه سازی کنند؟ افرادی که پیوسته دچار افراط وتفریط هستند که یا پس از دو ماه عزاداری، دهههای دیگر میسازند و با تاریخ سازی عزاداری عمومی، اعلام میکنند یا در ایام نهم ربیع، آن کارهای ناشایست را به نام شادی حضرت زهرا (س) و فرح الزهرا (س) به راه میاندازند.
درهرصورت باید از این افراط وتفریط که در خوش بینانهترین حالت ناشی از جهل است، پرهیز کنیم و به اهل آن تذکر دهیم و نهیب بزنیم و برای تجلیل از ذاتیات مسلمانی مان، بیشتر تلاش کنیم و قدردان شأن پیامبر گرامی اسلام و قرآن عزیز باشیم تا بتوانیم به شفاعت ایشان امیدوار باشیم. ان شاءا...!