صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

درس و ضددرس

  • کد خبر: ۱۸۹۴۳
  • ۰۷ اسفند ۱۳۹۸ - ۱۰:۳۰
عباس عبدی رئیس انجمن صنفی روزنامه‌نگاران
متأسفانه شیوع کروناویروس موجب شد که ماجرای انتخابات مجلس و درس‌آموزی‌های آن و نیز تحلیل جزئیات این رویداد به حاشیه برود. حتی وزارت کشور و شورای نگهبان نیز با انتشار ناقص آمار (برخلاف همیشه) کوشیدند که اجازه ندهند ابعاد این رویداد تحلیل شود، ازجمله انتشار دیرهنگام آرای کل تهران و کشور و از آن‌ها مهم‌تر انتشار ندادن آمار آرای باطله. همه این‌ها موجب شده است که سایه ابهام بر نتایج افکنده شود. وزارت کشور باید آمار کامل همه استان‌ها، حوزه‌ها و صندوق‌ها را در اختیار افکار عمومی قرار دهد. متأسفانه ترس دست‌اندرکاران از شفافیت نه‌تن‌ها کم نشده است که هر روز بیشتر نیز می‌شود و حتی داده‌هایی را که در گذشته منتشر می‌شد، اکنون منتشر نمی‌کنند و از دسترس مردم دور می‌دارند. این ترس از واقعیت، دیر یا زود درک مسئولان از جامعه را غیرواقعی‌تر از پیش خواهد کرد. با وجود این، از همین داده‌های موجود می‌توان یافته‌هایی را آموخت. در این یادداشت فقط به یک نمونه آن اشاره خواهم کرد. یکی از جالب‌ترین نتایج انتخابات این دوره در تهران رخ داد. مقایسه آرای ۳۰ نفر اول نتایج تهران در این دوره که همگی از یک لیست منسوب به اصول‌گرایان هستند با ۳۰ نفر دوره پیش آنان که رأی نیاوردند، نشان می‌دهد که در سال ۱۳۹۴، ۳۰ نفر آنان در حوزه انتخابیه تهران درمجموع ۲۲.۳میلیون رأی، یعنی به‌طور متوسط هرکدام حدود ۷۴۳ هزار رأی به دست آورده‌اند. این ارقام در سال ۱۳۹۸ برابر ۲۳.۷میلیون و متوسط هر نفر ۷۹۰ هزار رأی است که افزایش آن نسبت به سال۹۴ حدود ۶ درصد و معادل رشد تعداد واجدان حق رأی در تهران است. به عبارت دیگر، هر ۳۰ نفر آنان با رأی ثابت از رتبه ۳۱ تا ۶۰ در سال۹۴ به رتبه یک تا ۳۰ در سال۹۸ ارتقا یافته‌اند، بدون آنکه حتی یک‌درصد نیز به آرای آنان اضافه شود. این اتفاق به ۲ دلیل می‌تواند رخ داده باشد، یا حذف اصلاح‌طلبان یا رویگردانی مردم از اصلاح‌طلبان، و البته ترکیب این دو راه هم قابل تصور است و به نظر می‌رسد که هر دو راه طی شده است، ولی هرچه باشد، یک نتیجه قطعی وجود دارد و اینکه اصول‌گرایان نتوانسته‌اند اضافه بر حامیان خود در سال۹۴ حتی یک‌درصد از دیگر مردمان غیر خود را جذب کنند. درس این است که از حذف یا ضعیف شدن پایگاه اصلاح‌طلبان آبی برای اصول‌گرایان گرم نمی‌شود. بله؛ می‌توان با چنین اقداماتی مجلس را گرفت، ولی واقعیت جامعه را نمی‌توان تغییر داد. این اتفاق در حالی رخ داده است که اصلاح‌طلبان در حضیض وضعیت سیاسی خود بودند. درواقع اگر قرار بود اصول‌گرایان یک فرصت برای یارگیری به دست آورند و طرف‌داران اصلاح‌طلبان را به خود جذب کنند، هیچ‌گاه بهتر از امروز نمی‌توانستند چنین هدفی را محقق کنند، ولی دریغ از یک گام حتی کوچک در پیشرفت به سوی این هدف. این تمام ظرفیت اصول‌گرایی است که حداکثر ۱۵ درصد مردم است. البته اگر کیفیت ویژگی‌های این افراد را از لحاظ سن، تحصیلات و ویژگی‌های شغلی و اقتصادی تحلیل کنیم، روشن می‌شود که از مجموعه افراد تأثیرگذار جامعه شاید کمتر از ۷درصدشان به این جناح نزدیک یا علاقه‌مند به آنان هستند؛ افرادی که جوان و تحصیل‌کرده و واجد توانایی‌های مشارکت‌جویانه باشند. بیشتر افراد گرو‌های تأثیرگذار در جناح مقابل اصول‌گرایان قرار می‌گیرند. این درس اصلی این انتخابات بود، ولی یک ضددرس هم دارد؛ اینکه اگر می‌خواهید به این شیوه ادامه دهید، از اینکه بتوانید دیگران را به سوی خود جذب کنید یا از طریق انتخابات مرسوم و شناخته‌شده پله‌های قدرت را بالا روید، ذهن خود را رها کنید. در این صورت بهتر است که با همین دست‌فرمان موجود جلو بروید. به نظر می‌رسد که میان این درس و این ضددرس، دومی برای اصول‌گرایان مطلوب‌تر و شنیدنی‌تر شده است.
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.