به گزارش شهرآرانیوز شاید تجربه سالها روزنامه نگاری و حضور در مطبوعات بود که موجب شد تا رسول صدرعاملی زمانی که به حیطه فیلم سازی ورود کرد، بیش از هرچیز سوژههای اجتماعی را دستمایه آثارش قرار دهد. سوژههایی برگرفته از دغدغههای همیشگی جامعه که فارغ از زمان تولید، در هر دورهای درخور تأمل است.
او که در سالهای پیش از انقلاب اسلامی به کسوت خبرنگاری متمایل شده بود، هنگامی که برای ادامه تحصیل به فرانسه سفر کرد، وفادارانه و مستمر، در دوران تبعید حضرت امام (ره)، نوفل لوشاتو را برای انعکاس اخبار و فرمودههای امام خمینی (ره) ترک نکرد و تا هنگام بازگشت ایشان به خاک وطن، در کنارشان حضور داشت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز تا سال ۱۳۵۹ در روزنامه اطلاعات با کسوت گزارشگر، قصه نویس، دبیر سرویس حوادث و دبیر سرویس پارلمانی به فعالیت خود ادامه داد.
گذار از دوره روزنامه نگاری به روزگار فیلم نامه نویسی و کارگردانی، فصل تازهای از زندگی رسول صدرعاملی بود تا در قامت هنرمندی دغدغه مند، معضلات و چالشهای زمانه را این بار به شکل روایتهای داستانی بر پرده سینماها منعکس کند.
از این رو بیراه نیست اگر او را از جمله کارگردانان موفق در حوزه فیلمهای مرتبط با نوجوان بدانیم. «دختری با کفشهای کتانی» (۷۷)، «من ترانه ۱۵ سال دارم» (۸۰)، «دیشب باباتو دیدم آیدا» (۸۳) و «سال دوم دانشکده من» (۹۶) از جمله آثار اوست که مؤیدی بر این ادعاست، اما صدرعاملی که سینما را در آغاز راه، با سوژههایی متأثر از درام جنگ و دفاع مقدس از جمله «گلهای داوودی» آغاز کرده بود، در ادامه پس از تجربه فیلمهایی در ژانر اجتماعی، به سراغ سینمای رضوی رفت و مفهوم زائر را به معنای عام مورد بررسی قرار داد و در سه گانهای سینمایی با نامهای «هرشب تنهایی» (۱۳۸۶)، «شب» (۱۳۸۶) و «در انتظار معجزه» (۱۳۸۸) عرض ارادتی به ساحت مقدس امام هشتم (ع) داشت.
او که برای تولید این آثار ماهها زائر مشهد و حرم مطهر رضوی بود، در نهایت موفق به تولید آثاری شد که علاوه بر استقبال خوب مخاطب، توانست در میان تولیدات سینمایی با محوریت زائر و زیارت، استانداردهای فیلم سازی در این حوزه را به قابل قبولترین شکل ممکن رعایت کند. به این ترتیب بیننده این آثار، علاوه بر آنکه پس از تماشای فیلم، از روایت پرکشش و اثرگذار آن لذت میبرد، میتواند پا به پای شخصیتهای داستان در فضای حرم مطهر امام رضا (ع) قدم گذاشته و به لطف صدابرداری، تصویربرداری و کارگردانی موفق و حرفهای این آثار، خود را در حریم حرم احساس کند.
چنان که رسول صدرعاملی، ساخت موسیقی متن فیلم «هرشب تنهایی» را متأثر از نقاره زنیهای مرسوم در حرم مطهر به محمدرضا علیقلی واگذار میکند و در همان سال برای بهترین موسیقی متن در بیست وششمین جشنواره فیلم فجر، کاندیدای دریافت سیمرغ بلورین میشود.
آدمها در سه گانه صدرعاملی بر مبنای اصل «تغییر شخصیت در مسیر داستان»، تحولات عمیقی را تجربه میکنند که فارغ از طبقه، قومیت و جایگاه، هریک به گونهای در فرایند حضور در حرم، خلوت با خویشتن و درک احوالات معنوی، دریچه تازهای در زندگی خود تجربه میکنند که موجب ارتباط مؤثر و موفق با تماشاگر فیلم میشود. صدرعاملی هم اکنون مدیرعامل و سخنگوی خانه سینماست و پس از تأسیس مؤسسه بین المللی فیلمیران در سال ۱۳۸۴، میتوان از او به عنوان یکی از مطرحترین و اثرگذارترین چهرههای صنعت فیلم سازی ایران یاد کرد.
گروهبانی جوان مأمور به بازگرداندن یک خلاف کار باسابقه و فراری به زندان است، اما بارش شدید برف او را ناچار میکند تا شب را با مجرم در مشهد بگذراند. ولی با فرار مجرم، مسیر داستان تغییر میکند. عزت ا... انتظامی، خسرو شکیبایی و امین حیایی، بازیگران سه نسل سینمای ایران در این فیلم نقشهای اصلی را ایفا میکنند.
عطیه نویسنده و مجری یک برنامه خانوادگی رادیو ست که به تازگی متوجه شده است تنها چهارماه دیگر زنده خواهد بود. پس به پیشنهاد همسرش برای زیارت به شهر مشهد میروند. او افسرده و درگیر مناسبات خود و همسرش است، اما تجربه حضور در حرم امام رضا (ع) او را دچار تحولات روحی عمیقی میکند. حامد بهداد و لیلا حاتمی بازیگران اصلی این اثر سینمایی اند.
این فیلم درباره امیر و مهرانه، زن و شوهری است که دچار اختلافات شدید هستند در حالی که سه سال از زندگی مشترک آنها گذشته است و در تمام این سالها به سختی یکدیگر را تحمل کرده اند، اما بنا بر شرایط، ناگزیر میشوند یک شبانه روز را به همراه دخترشان در سفری به مشهد در کنار یکدیگر سپری کنند.