شهرآرانیوز؛ شعر آیینی به اشعاری گفته میشود که با درونمایه مذهبی و دینی جهت ارائه الگو و توصیف باورهای آرمانی-دینی سروده شود. در شعر آئینی ارائه الگوی دینی از منش و بینش برجستگان مکتب اسلام مورد توجه قرار میگیرد.
درواقع شعر میآید که به تبیین آنچه در یک مکتب زیسته شده است مدد برساند. امروزه شاهد فعالیت بسیاری در عرصه شعر آیینی هستیم و به نوعی در محافل و گعدههای شعری هرروز شاهد گشایش در سرودن شعر آئینی برای شناخت قلههای مکتب فرهنگی اسلام هستیم.
علی محمد مؤدب شاعر مطرح کشور در مصاحبه با خبرنگار شهرآرانیوز در پاسخ به این سوال که نقش شعر آئینی در تبیین الگوهای دینی چگونه است میگوید: شعر نزدیکترین هنر به جوهر دین اسلام است، چون معجزه حضرت خاتم (ص) کلمه است و دین ما دینی است که بر کلمه استوار شده است. از آنجایی که شعر از جنس کلمه است نزدیکترین هنرها به دین میتواند باشد. برای تبیین عالم غیب نیز شعر کاملترین ابزار هنری در دسترس شعر است. یعنی اگر ادراکی که ما از طریق وحی و معارف دینی به دست میآوریم بخواهد در سخن تبیین شود، شعر قطعا مناسبترین و متناسبترین گزینه برای کار هنری در معارف دینی شمرده میشود.
مردم با روبروی آیینه شعر قرارگرفتن تربیت میشوند
مودب ادامه داد: مهمترین بخش معارف دینی اسوهها، حضرات معصومین و سبک زندگی آلالله است. اسوههایی که تبیین آنها میتواند جهانشمول باشد و در این صورت اگر بخواهیم کاری ماندگار و ابدی انجام دهیم به سراغ هنر و اگر بخواهیم هنری ماندگار داشته باشیم به سراغ شعر میرویم. به عبارتی ما در شعر فرصت داریم حرفهایی برای ابدیت بزنیم. تا هر زمان که زبان و اهل زبان هست شعر قابل فهم و قائل خوانده شدن است. در تمام صحنههای تاریخ، شعر حضور داشته است. وقتی به صفحات تاریخ شعرمان نگاهی بیاندازیم، میبینیم که شاعران و اهل سخن از همان ابتدا به ثبت و ضبط وقایع و اتفاقات پرداختهاند. به عبارتی ما میبینیم که در غدیر خم، عاشورا و وقایع مهمی از این قبیل ما شعر داریم. از اینرو، بخش مهمی از شعر ما به وقایع و بخش دیگر مثل شعری که فرزدق برای امام سجاد (ع) سرود به اسوهها پرداخته است. اینها معارف ما را تشکیل دادهاند و مردم را به نوعی با روبروی آینه خود قراردادن تربیت میکنند.
شعر اولین هنر در تبیین مکتب فاطمه زهرا (س) است
دستیار وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با نگاه به اینکه زبان شعر ظرافت و امکانات خاص خود را دارد گفت: درمورد معارف فاطمی هم همین ماجرا مطرح است؛ در باب حضرت زهرای مرضیه (س) که شب قدر معصومین است و تبیین گفتمان فاطمی، اولین هنر شعر خواهد بود؛ چراکه کلمه ظرفیت شگفتی برای حرف زدن از مفاهیمی دارد که با زبانهای دیگر تبیین حداکثریشان سخت خواهد بود. این به معنای انکار تاثیر دیگر زمینههای هنری نیست، بلکه به معنای قدرت شعر در نفوذ و توصیف کامل والا مقامی حضرات است. در کلمه دستمان برای سخن گفتن درمورد عالم غیب و افرادی که با غیب سر و کار داشتند باز است.
کلمه ظرفیت بیان دارد
وی تاکید کرد: کلمه ظرفیت روایات را کاملتر از باقی ابزارها دارد. علاوه بر این، برای تربیت و گفتار میان افراد، زبان شعر همواره زبان نزدیکی در فرهنگ بومی تربیتی انسانها داشته است. جامعه پیش از آنکه باقی هنرها را تحلیل و اتفسیر کند کلمه را آموخته است. به همین علت معجزه حضرت رسول (ص) کلمه است، به این مبنا که میخواهد تا ابد برای ما از عالم غیب بگوید. بر همین اساس، هنری که بخواهد نزدیکترین هنر به این معجزات باشد هنر کلمه است و هنر دیگری توانایی و ظرفیت شعر را برای بیان والامقامی و الگوها ندارد.
راههایی که هنوز نرفتهایم
این شاعر در ادامه اظهار داشت: در پیشینه شعر فارسی آئینی برای تبیین الگوی فاطمی کار بسیار شده است، اما نباید از این بگذریم که کارهای انجام نشده بیشتر از انجام شدهها هستند. به عنوان مثال وقتی به شخصیتی مثل حضرت امیر (ع) و جایگاه بزرگی که نزد پیامبر اسلام داشته است نگاه میکنیم این سوال مطرح میشود که تاریخ شعر فارسی چقدر درمورد ایشان کار کرده است؟ مثلا در آثار بزرگان این زبان چند ارجاع وجود داشته است؟ وقتی مقایسه بزرگی شخصیت افراد و میزان کارکرد شعر فارسی اتفاق میافتد خب برداشت ما این است که هنوز جای کارکردن بسیار داریم. آیا توانستهایم معارف فاطمی و معارف علوی را به خوبی معرفی کنیم؟ آیا در تبیین سبک زندگی ایشان به درستی و به اندازه وارد عمل شدهایم؟ در ادامه وقتی به قلههای شعر فارسی مثل فردوسی که نام حضرت را میآورد و مولانا که روایاتی بیان میکند یا به همین صورت دیگر بزرگان را میبینیم، نمیتوانیم بگوییم که زبان فارسی کار قدرتمندی درخور شخصیت نخستین امام شیعیان داشته است.
گشایش شعر آیینی پس از انقلاب
این شاعر، در آخر با اشاره به گذشته شعر آئینی و تغییراتی که در فضای این سبک شعری پس از انقلاب داشتیم گفت: بازه زمانی پس از انقلاب اسلامی، به نوعی یک گشایش بزرگ در عرصه شعر آئینی بود، این مسئله وظیفه ما را سنگینتر میکند که بتوانیم از این گشایش استفاده کنیم. ما میبینیم که تا چه اندازه بیشتر و آزادانهتر به شخصیتها و اسوههای زندگی پرداخته میشود، لذا نسبت به گذشته پویایی و کوشش بیشتری میطلبد.اما نه تنها کار برای انجام دادن بسیار پیشروی شعر فارسی آیینی است بلکه باید در این مسیر زبان و زیباییشناسیهای روز را برای معرفی معارف دینی و اسوههایمان توجه کنیم چرا که ما به شناخت آنها احتیاج داریم. این گیجی انسان مدرن با شناخت سیمای اسوهها در ادبیات خودمان برطرف خواهد شد. آن زمان است که ادبیات به عنوان یک شاهراه به مدد باقی عرصههای رسانه و هنر خواهد آمد و آنها را از سردرگمی میرهاند.