صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

ترجمه رمان «همچون رعد» برای نوجوانان منتشر شد

  • کد خبر: ۲۰۷۳۷۵
  • ۰۱ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۱:۰۷
رمان «همچون رعد» نوشته جاسمین وارگا با ترجمه کیوان عبیدی آشتیانی توسط نشر افق منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش شهرآرانیوز رمان نوجوان «همچون رعد» نوشته جاسمین وارگا به‌تازگی با ترجمه کیوان عبیدی آشتیانی توسط نشر افق منتشر و راهی بازار نشر شده است. این‌کتاب دویست‌وپنجاه‌وسومین عنوان مجموعه «رمان نوجوان» است که این‌ناشر چاپ می‌کند و سال ۲۰۲۱ به‌عنوان برگزیده سال کتابداران آمریکا معرفی شده است.

جاسمین وارگا نویسنده این‌کتاب، متولد سال ۱۹۸۸ و نویسنده ادبیات کودک و نوجوان در آمریکاست. از این‌نویسنده پیش‌تر ترجمه رمان «قلب من و دیگر سیاهچاله‌ها» در ایران منتشر شده که اولین‌رمان منتشرشده از اوست و به ۲۰ زبان ترجمه شد.

«همچون رعد» سال ۲۰۲۱ منتشر شد. داستان این‌رمان درباره چندنوجوان است. کورا حامد پدری مسلمان و لبنانی دارد و خواهرش را در تیراندازی مدرسه از دست داده است. تیرانداز آن‌حادثه، پارکر برادر کوئین بهترین دوست کورا بوده است. کورا نمی‌تواند با ماجرای مرگ خواهرش کنار بیاید. دوستش را هم نمی‌تواند به‌خاطر کاری که برادش مرتکب شده ببخشد. در طرف دیگر، کوئین هم نمی‌تواند با این‌اتفاق کنار آمده و برادرش را ببخشد. او که به سفر در زمان فکر می‌کند، یک‌نقشه می‌کشد و ...

رمان «همچون رعد» در ۳۸ فصل نوشته شده است.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

فرصت نکرده‌ام به‌اندازه کافی برای مسابقه هوش آماده شوم. تا اینجا مربی پرلمن بیشتر به کلاس‌هشتمی‌ها توجه کرده، که کاملا درست بوده، چون مدرسه استریم‌وود تیم خوبی دارد و ما برای رسیدن به مرحله منطقه‌ای باید خیلی تلاش کنیم تا بتوانیم شکستشان دهیم.

هر مسابقه سه مرحله دارد. استریم‌وود در مرحله اول ما را شکست داده و به احتمال زیاد در مرحله دوم هم برنده خواهد شد. به همین دلیل مربی تصمیم دارد فرصتی به من و مایا بدهد.

مرا جای پیتر می‌گذارد و مایا را جای مولی. اُون همچنان در نیمکت دخیره است و تنها کلاس‌هشتمیِ باقی‌مانده یعنی نورا چنگ بین من و مایا می‌نشیند.

چند سوال مطرح می‌شود. دست نورا چند بار به‌طرف زنگ می‌رود، اما موفقیتی به دست نمی‌آورد. مایا با نگرانی نگاهم می‌کند و من با حالت عذرخواهی شانه‌هایم را بالا می‌اندازم.

می‌دانم که باید بیشتر تلاش کنم، اما دست خودم نیست و مغزم تمرکز کافی ندارد. شب گذشته تا ساعت دوی صبح مشغول گشت‌زدن در اینترنت بودم. هیچ اغراقی هم در کار نیست، چون تمام ویدئو‌های مربوط به کرم‌چاله‌ها، خیلی احمقانه‌ترین‌هایش، را روی یوتیوب تماشا کردم و تمام مطالبی را که دیدگاه‌های علمی داشتند، به‌اضافه تمام نظر‌های مخاطب‌ها، خواندم.

چشم‌هایم خسته‌اند و سرم درد می‌کند و هنوز به هیچ‌نتیجه‌ای نرسیده‌ام که کجای کار من و کوئین غلط بود. تنها چیزی که بعد از آن‌همه مطالعه کمی خیالم را راحت کرد خواندن مطالبی بود که در آن‌ها به زمان‌بَر بودن ظهور کرم‌چاله‌ها اشاره شده بود.

این‌کتاب با ۲۸۰ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۲۵۵ هزار تومان منتشر شده است.

منبع: مهر

برچسب ها: چاپ رمان ترجمه
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.