آمنه مستقیمی | شهرآرانیوز همانطور که بهار طبیعت زود میگذرد و تا به خود بیاییم سرسبزی و طراوات آن از دست میرود، جوانی هم تا به خود میآییم، تمام میشود و فقط عدهای از طراوت آن بهره میبرند و تا ابد نسیم روحبخشش را زیر پوست خود احساس میکنند. در اینباره با حجتالاسلام والمسلمین عبدالکریم پاکنیاتبریزی، استاد سطوح عالی حوزهعلمیه و پژوهشگر و مؤلف آثار بیشمار درباره سیره اهلبیت (ع)، گفتگو کردهایم که در ادامه با هم مرور میکنیم.
در منابع روایی از معارف اهلبیت (ع) درباره جوانان، نکات و آموزههای متعددی وجود دارد که میتواند الگوی عمل و تعامل با نسل جوان قرار بگیرد و فرصت استفاده بهینه از فصل جوانی را فراهم کند؛ برای مثال در این آموزهها بر حفظ نسل جوان و تعامل با آنها توصیه شده است؛ چنانکه امامصادق (ع) میفرمایند: «نوجوانان را با معارف ما آشنا کنید، قبل از آنکه گروههای منحرف، سبقت گرفته، آنها را از دست شما خارج کنند و بربایند».
استفاده از نظر و رأی جوانان، آموزه دیگری است که معصومان (ع) به ما آموزش دادهاند؛ چنانکه امیرالمؤمنین (ع) میفرمایند: «هرگاه به مشورت نیازمند شدى، نخست به جوانان مراجعه کن؛ زیرا آنان ذهنى تیزتر و حدسى سریعتر دارند. سپس نتیجه آن را به نظر میانسالان و پیران برسان تا پیگیرى کنند، عاقبت آن را بسنجند و راه بهتر را انتخاب کنند؛ چون تجربه آنان بیشتر است». (شرح نهجالبلاغه ابن ابیحدید، ج۲۰، ص۳۳۷).
سبک زندگی جوانان هم مدنظر اهلبیت (ع) بوده است و در اینباره به ما برنامه دادهاند؛ هشامبنحکم از شاگردان امامصادق (ع) با اینکه هنوز محاسن بر صورت نداشت، حضرت او را الگو معرفی کردند و فرمودند: «وی با قلب و زبان و همه وجودش به ما یاری میرساند». جوان باید همه وجود خود را وقف امام و، ولی زمان خود کند. جوان در دفاع از فضایل و معارف، باید پویا و فعال و خستگیناپذیر باشد و اینچنین، رضایت امامزمان (عج) را جلب میکند.
عاقبتبهخیری و خوشبختی جوانان، مرهون دعاهاست. نقل است که علامهمجلسی (ره) همه توفیقات خود را مرهون دعاهای قنوت پدرش میدانست. همین دعاها باعث شد چنان مرتبهای بیابد که در قرون اخیر، آثار وی محل رجوع علما باشد و بیاندازه به شیعه خدمت کند. امامزمان (عج) نیز در دعای معروف خودشان، در حق جوانان دعا میکنند و راه سعادت آنها را در بازگشت و توبه به درگاه الهی میدانند.
اما اینطور نیست که همه ظرفیتهای جوانی را دیگران فعال کنند، بلکه جوان خود نیز باید برنامه و عمل و فکر داشته باشد تا از این فرصت تکرارناشدنی، بهترین استفاده را ببرد؛ چنانکه پیامبر (ص) به ابوذر فرمودند: «قبل از میانسالی، جوانی را غنمیت بشمار». این یعنی جوانی گذراست و سریع میگذرد و اگر مراقب نباشیم، فرصتی گرانبها را از دست میدهیم؛ به همین دلیل کسب علم، فضیلت، جایگاه، شغل و تشکیل خانواده باید در این دوران زودگذر دنبال شود؛ وگرنه انسان دچار ضرر و پشیمانی میشود.
اهمیت توجه به فرصت جوانی به اندازهای است که پیامبر (ص) فرمودند: «انسان، در روز قیامت، قدم از قدم برنمىدارد، مگر آنکه از او درباره چهار چیز پرسیده مىشود: از عمرش که چگونه گذرانده است، از جوانىاش که چگونه سپرى کرده، از ثروتش که از کجا بهدست آورده و چگونه خرج کرده است و از دوستى ما اهلبیت (ع)». (خصال، ص۲۵۳).
جذب جوانان، رویکرد پیامبر (ص) و اهلبیت (ع) بود و آن حضرات به جوانان بها میدادند و همین باعث میشد که جوانانی مثل هشام تربیت شوند؛ برای مثال رسول خدا (ص)، عتاببناَسید را که جوانى بیستویکساله بود، به فرماندارى مکه منصوب کردند و به او فرمان دادند که امامت جماعت مردم را نیز بهعهده بگیرد.
یعنی نخستین فرماندار بعد از فتح مکه، یک جوان بود و او در این شهر، نمازجماعت برگزار کرد. رسول خدا (ص) به او فرمودند: «اى عَتّاب! مىدانى تو را بر چه کسانى فرماندار کردهام؟ تو را بر مردم شهر خداى عزوجل فرماندار کردهام و البته اگر فردی بهتر از تو سراغ داشتم، او را فرماندار آنان قرار مىدادم». آن حضرت سپس به اهل مکه نوشتند: «مبادا کسى در نافرمانى از او، به کمسن بودنش استدلال کند؛ زیرا بزرگتر، شایستهتر نیست، بلکه شایستهتر، بزرگتر است».
(بحارالانوار، ج۲۱، ص۱۲۳).
برپایه روایات، بردباری، حلم و مدارا اوصافی است که جوانان باید خود را به آنها آراسته کنند. اگر اعتقاد و دین جوانان تقویت نشود، ضرر میبینند. امامصادق (ع) فرمودند: «اگر به جوانی برخورد کنم که در دین تفقه و تأمل ندارد، او را تأدیب میکنم». این سخن، کنایهای است از اینکه در جوانی باید دین را فراگرفت و به آن عمل کرد. اگر در جوانی دینشناس نباشیم، امکان انحراف و گمراهی ما بسیار زیاد است.
اخلاق و معنویت از اوصافی است که برپایه آموزههای دینی، جوان باید آنها را در خود ایجاد و تقویت کند؛ امامصادق (ع) فرمودند: «دوست ندارم یکی از جوانان شما را ببینم، مگر در دو حال؛ یا دانا باشند یا یادگیرنده»؛ و این دقیقا نیاز امروز جامعه ماست؛ یعنی آراستگی جوانان به تعلیم و تعلم. اگر جوان دانا شود و دیگران را هم دانا کند، جامعه پویا و اثرگذار میشود؛ به همین دلیل هم جوان نباید از تعلیم و دانشافزایی، فارغ شود و باید همواره تلاش کند در رشتههای مختلف وارد شود، بیاموزد و استعداد خود را پرورش دهد.
دوستیابی در جوانی نیز مسئلهای مهم است؛ دوستان سه دستهاند؛ نخست دوستی که در هر زمان مثل غذا به او نیاز داریم. این دوست عاقل است. دوم دوستی که مثل بیماری، رنجآور است. این دوست احمق است و سوم دوستی که مایه آرامش است. جوانان باید در دوستی و رفاقت دقت کنند؛ چون دوست و رفیق میتواند مسیر زندگی ما را تغییر دهد.
جامعه باید فرصت تعمیق و تقویت معنویت را برای جوانان ایجاد کند. این معنویت با نماز آغاز میشود. در اینباره نباید سهلانگاری کنیم و اگر جوان فضای تنفس معنوی نداشته باشد یا عواملی او را از این فضا دور کند، امکان آسیبپذیری او افزایش مییابد. خودسازی جوانان و تقویت معنوی در این نسل، هم بسیار مهم است. یکی از راههای این کار، زیارت دوستان خوب و تقویت ارتباط با آنهاست.
انس با دعا هم برای جوانان بسیار مهم است. انسانهای باایمان با خدا انس دارند و جوان باید برای این انس، جای ویژه در سبک زندگیاش باز کند.
پایداری در راه هدف، دیگر ویژگی جوان است. جوان باید در راه هدف، استقامت کند و کوتاه نیاید. در روایت تصریح شده است اگر شیعیان در راه عقیده پایداری کنند، فرشتگان با آنها انس میگیرند. در ادامه روایت آمده است که ابرهای رحمت بر این افراد سایه میاندازد.
اندیشه شغل و کسب روزی حلال، به جوان در توفیق و کمال کمک میکند. اهلبیت (ع) به ما یاد دادهاند که لقمههایمان حلال باشد. موضوع دیگر، احسان و نیکی است که سبک زندگی جوان را متحول میکند. جوان نباید دربرابر دیگران و جامعه بیتفاوت باشد. این همه شهید اعم از مدافع حرم، امنیت و سلامت، همه در زندگی خود رسیدگی به محرومان و یاری دیگران را مدنظر قرار دادهاند و در اینباره مرام داشتهاند.
زندگی جوان باید برنامه داشته باشد. امامصادق (ع) میفرمایند: «خدا میداند که میتوانم به بهترین شکل، نان گندم تهیه کنم، اما دوست دارم خدا من را درحال برنامهریزی صحیح زندگی ببیند». جوان باید برنامه داشته باشد؛ چون سریع این سرمایه از دست میرود. روز جوان و الگویی همچون حضرت علیاکبر (ع) که با زندگی و شهادت خود تاریخساز شدهاند، به جوانان کمک میکند شیوه صحیح استفاده از این ظرفیت را یاد بگیرند و این دوران را به بهترین فرصت زندگی، چه دنیایی و چه اخروی، تبدیل کنند.
ازدواج و تشکیل خانواده از وظایفی است که دین برعهده جوانان گذاشته است، بهگونهایکه تکمیل نیمی از دین جوان، وابسته به این اقدام است. برای حفظ نصف دیگر آن هم باید تقوا پیشه کرد. آموزههای دینی برای تشویق جوانان به تشکیل خانواده، سازوکارهای تشویقی دیگری هم دارند؛ مثل اینکه دو رکعت نماز جوان متأهل، هفتادبرابر نماز فرد مجرد، ثواب دارد. تشکیل خانواده به زندگی جوان، هدف و برنامه میدهد و او را برای ادامه زندگی، تلاش بیشتر و تحمل سختیها امیدوار میکند.
جوان دارای خصوصیات عاطفی، جسمانی و روحی ویژهای است. تنوع رفتاری، هیجانات شدید، تمایلات بسیار به رفاقت، الگوپذیری از گروههای مرجع، تشخصطلبی، میل به آزادی و استقلال و افتخار به شخصیت، از ویژگیهایی است که در تعامل و تربیت جوان باید مدنظر باشد؛ به همین دلیل هم در روایات بر تربیت و تعامل با نسل جوان بسیار تأکید شده است، حتی برپایه روایات، فردی از دوستان امامصادق (ع) مخاطب حضرت قرار گرفت و به وی فرمودند: «بر شما باد تربیت نوجوانان و جوانان؛ زیرا خوبیها را سریع میپذیرند و در آنها بهتر میتوان تأثیر کرد».