به گزارش شهرآرانیوز در دوره نخست مجلس شورای اسلامی، افراد مختلفی با تنوع اندیشهای بهعنوان کاندیدا حضور پیدا کردند. اما نکته مهم در حوزه انتخابیه مشهد، حمایت علما از فهرستی پنجنفره بود که بسیاری از فقهای مشهور مشهد، زیر این فهرست را امضا کردند.
شکی در آن نیست که آنها از علمای ترازاول مشهد و استان خراسان و کشور و عبارت بودند از: مرحوم آیتا... میرزاجواد تهرانی، آیتا... فلسفی، آیتا... مروارید، آیتا... زنجانی و آیتا... شیرازی. اینها چهرههای شاخص و علمای بزرگ مشهد بودند. افزونبر این پنج نفر، تعداد زیادی از علما و روحانیان و ائمه جمعه و جماعات نیز امضاکردند..
در این میان، یک نام بسیار مورد توجه علما و مردم مشهد بود؛ عبدالحمید دیالمه؛ مردی که در مشهد، مجمع احیای تفکرات شیعی را تأسیس کرده بود و سالها در دفاع از اندیشههای ناب اسلامی تلاش میکرد.
کاندیداتوری دیالمه برای نمایندگی مجلس شورای اسلامی، دراصل پیشنهاد یاران او بود.
برخی به او گفتند که در این موقعیت زمانی، شرایط اقتضا میکند که وارد مجلس شورای اسلامی شود؛ بهخاطر اینکه خیلی از چهرههای ملیگرا و کسانی که درحقیقت انحرافی و التقاطی بودند، علاقه داشتند مجلس را در دست بگیرند، لذا از اینطرف نیاز مبرم وجود داشت که چهرههای انقلابی، متدین، اصیل متعهد و معتقد وارد مجلس شوند. درحقیقت شهید دیالمه رغبتی به این کار نداشت، ولی برای عمل به تکلیف شرعی، خود نامزد انتخابات شد. شهید دیالمه بعد از اینکه علما از او حمایت کردند و حجت شرعی بر او تمام شد، ثبتنام کرد.
یکی از چهرههای شاخصی که پشتوانه شهید دیالمه بود، مرحوم آیتا... علیاکبر نوغانی بود. او در مسجد شاهینفر نماز میخواند. این دو علاقه زیادی به یکدیگر داشتند. افزونبر آن، شهید دیالمه در همان جریانات بعد از انقلاب ارتباط صمیمانهای با شهید آیت داشت. او معتقد بود که شهید آیت، اطلاعات خوبی دراختیار دارد و با تیزبینی به جریانات کشور نگاه میکند.
شهید دیالمه در مجلس علم مبارزه با بنیصدر را به دست گرفت و همهجا اعلام کرد که من حاضرم با بنیصدر مناظره کنم؛ چون بنیصدر همیشه این شعار را میداد و به آن عمل نمیکرد. میگفت که من اهل مناظره و بحث آزاد هستم و هرکه میخواهد مناظره کند، اعلام آمادگی کند. شهید دیالمه چندبار به او گفت که بیا مناظره کنیم، ولی بنیصدر زیر بار نمیرفت.
روزی بنیصدر در دوران ریاستجمهوری، آمده بود در همین ورزشگاه تختی مشهد، سخنرانی کند و جمعیت زیادی هم حضور داشتند. شهید دیالمه چند سؤال از او کرد و او هم گفته بود که من به سؤالات شما پاسخ نمیدهم. یکی از سؤالات این بود که آقای
رئیسجمهور! شما که در مجلس خبرگان قانون اساسی بودید، چرا به ولایتفقیه رأی مثبت ندادید؟ چرا به اصل ۱۰۰ قانون اساسی رأی ندادید؟ ولی بنیصدر از پاسخگویی خودداری کرد و گفت که عدهای اینجا جمع شدهاند و میخواهند اغتشاش کنند. در دانشکده ادبیات دانشگاه مشهد هم یک نشست پرسشوپاسخ برگزار شده بود که شهید دیالمه همین سؤالات را مطرح کرد و از بنیصدر خواست به این پرسشها پاسخ دهد. وقتی بنیصدر دید نمیتواند پاسخ دهد، گفت اکنون وقت رفتن من به فرودگاه است و باید بروم و در جلسه بعدی به پرسشهای شما پاسخ خواهم داد. در حقیقت بنیصدر اهل غوغاسالاری و جوسازی بود.
وقتی انقلاب به پیروزی رسید، مردم طبیعتا بهدنبال افرادی انقلابی بودند؛ چون بعد از گذشت ۲ هزارو ۵۰۰ سال از حکومتهای ستمشاهی در ایران، حالا یک حکومت اسلامی شیعی و پیرو تفکرات اهلبیت (ع) بهوجود آمده بود و قصد داشت قوانین الهی و شیعی را در این کشور حاکم کند. شهید دیالمه برای همین هدف تلاش میکرد.
این روحیه و نشاطی که در پیگیری کارها داشت، همه را به وجد میآورد. زمانی که تبلیغات اولین دوره انتخابات مجلس برگزار شد، به یک عده پول دادند و گفتند بروید پوستر و عکس بچسبانید. برای تبلیغات انتخابات برخی نامزدها، هزینههای فراوانی صرف شد، ولی برای تبلیغات شهیددیالمه، جوانان اقشار فقیر جامعه و چهرههای ضعیف مردمی پای کار آمدند که اخلاص و اعتقاد او را شناخته بودند و با دل و جان کار میکردند.
مردم میدانستند که اگر شهیددیالمه به مجلس برود، یکی از احیاگران تشیع و مدافعان آرمانهای انقلاب اسلامی خواهد بود. میدانستند که او بهدنبال احیای قوانین الهی است. همه یاران و دوستانش هم صادقانه عمل میکردند؛ آنها مصداق «رجال صدقوا ما عاهدواا... علیه» بودند.
درحقیقت در دوره نخست مجلس شورای اسلامی، جریان اسلامی قوت زیادی برای حضور در انتخابات داشت و توانست کرسیهای مجلس را از آن خود کند.