صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

۴۰۰۰ نفر در مشهد صاحب لباس نو شدند

  • کد خبر: ۲۱۷۳۲۶
  • ۲۴ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۲:۵۶
در آستانه نوروز و با نیک اندیشی نیکوکاران بیش از ۴ هزار نفر صاحب لباس نو شدند.

به گزارش شهرآرانیوز «بیا از این طرف برویم. کفش‌های آن طرف قشنگ‌تر است. ببین رنگ آن روسری‌ها چقدر ملیح و ناز است!» این‌ها زمزمه‌هایی است که میان آن همه سروصدای خانواده‌هایی که برای تحویل لباس آمده اند به گوش می‌رسد. طبقه سوم ساختمان مؤسسه خیریه انصارالحجه (عج) این روز‌ها شلوغ و پر هیاهوست، شبیه یک بازار کوچک، اما پرجمعیت. بچه‌های مجموعه در تلاش اند تا همه آن‌هایی که میهمان امروز مجموعه هستند با رضایت خاطر اینجا را ترک کنند. جفت وجور و آماده کردن پوشاکی که امسال هم به رسم هر سال در آستانه نوروز، میان ۴ هزار و ۶۷۵ نفر توزیع می‌شود آسان نیست؛ به زبان آوردنش هم سخت است.   

توزیع لباس‌ها چند روز است که شروع شده و همه را هم درگیر کرده است. ذوق و اشتیاق بچه‌های کوچک از همه بیشتر است که بین آدم بزرگ‌ها می‌چرخند و پای هر میزی به تماشاکردن می‌ایستند. یکی از آن‌ها بدون اجازه عروسکی را برمی دارد، ‎اما خیلی زود با صحبت‌های مادرش می‌فهمد باید آن را برگرداند. بچه‌های مجموعه باحوصله یکی از عروسک‌هایی را که دوست دارد، به دستش می‌دهند و راهی اش می‌کنند. انگار دنیا را به او داده اند. با شادی می‌دود تا اسباب بازی را به دیگران نشان دهد.   

غرفه‌ها متعدد و زیاد ند؛ از توزیع نوشت افزار و اسباب بازی گرفته تا کت وشلوار و مانتو.... برخی سخت‎پسندتر هستند و به همین خاطر انتخابشان کمی طول می‌کشد.   

صافی قلب‌های آدم‌هایی که دل و جانشان برای این بچه‌ها می‌تپد به وضوح به چشم می‌آید، وقتی که باحوصله به همه حرف‌ها گوش می‌دهند و حتی برای انتخاب نوع و رنگ لباس کمکشان می‌کنند.   

بچه‌های مجموعه تقسیم شده اند. یک عده غرفه دارند و لباس‌ها را ارائه می‌کنند و برخی هم نقش راهنما را دارند و خانواده‌ها را راهنمایی می‌کنند که از کجا شروع کنند و چه چیز‌هایی به آن‌ها تعلق می‌گیرد.   
تنور احساسات که گر می‌گیرد، شوریدگی همه گیر می‌شود؛ نشان به این نشان که هیچ کس احساس خستگی نمی‌کند و همه بچه‌ها و دست اندرکاران مجموعه تلاش می‌کنند بچه‌های یتیم هم در سال جدید، نو بپوشند.   

همه با احترام تمام رفتار می‌کنند و هر کس هر جوری بتواند، بذل محبت می‌کند. بیشتر خوش و بش‌ها با کودکان است که از خوشحالی سر از پا نمی‌شناسند. آدم‌هایی که در این مجموعه خدمت می‌کنند، اعتقاد دارند هیچ کس نباید دغدغه تنگ دستی داشته باشد.   

چوب لباسی غرفه‌ها پر و خالی می‌شود و قفسه کفش‌ها هم. کودکان، نوجوان و بزرگ سالان، فرقی نمی‌کند، همه با سلیقه خودشان لباس انتخاب می‌کنند.

ذوق بچه ها

وسط این شلوغی و هیاهو، با برخی‌ها هم کلام می‌شویم. چهار روزگی طا‌ها برای مادرش یادآور تلخ‌ترین خاطره زندگی اش است؛ زیرا قلب همسرش ناگهان از کار می‌ایستد و برای همیشه آن‌ها را تنها می‌گذارد. یک زن جوان ۲۵ساله با یک بچه، نه توان کارکردن دارد و نه روی رفتن به خانه پدری و دست دراز کردن جلوی دوست و آشنا.   

مادر طا‌ها که در حین گفتگو با ما حواسش به انتخاب لباس طا‌های ده ساله هم هست، به سلیقه و انتخاب طا‌ها کوچولو احترام می‌گذارد. می‌گوید واقعا نمی‌دانم اگر این مجموعه و کمک‌های خدمتگزاران آن نبود، باید چه‌ می‌کردم.

بروبچه‌های خیریه که کاپشن مشکی را به تن طا‌ها می‌کنند، حسابی ذوق می‌کند. دلش نمی‌خواهد آن را بیرون بیاورد. مادرش می‌گوید بگذار عید بیاید با کفش و پیراهن تنت کنی. انگار قند توی دل بچه آب می‌شود.   

مثل طا‌ها خیلی‌های دیگر هستند. امیرمحمد و امیرحسین دو برادر هفت و ده ساله هستند که پدرشان را ازدست داده اند و حالا کنار مادرشان زندگی می‌کنند و با مهربانی بچه‌های مؤسسه زندگی خوب و آرامی دارند. آن‌ها دوست دارند همه چیز‌هایی که دارند رنگ و مدل مشابه داشته باشد. پیراهن و شلوار و حتی طرح و شکل جورابشان.   

زن هر بار روز‌های اول مرگ همسر و قصه یتیمی دو دخترش را به خاطر می‌آورد، دلش می‌لرزد؛ تعریف می‌کند: زمستان سختی بود. وقتی یک بیماری سخت غافل گیرمان کرد، دشوارتر هم شد. در یک ماه همه چیز تمام شد و من بی پشت وپناه شدم. تا مدت‌ها نمی‌خواستم باور کنم او برای همیشه رفته است، اما برای مرگ هیچ چاره‌ای نیست. شوهرم کارگر ساختمان بود و خرجی مان به کاری که آن روز می‌کرد بسته بود. پس از مرگ او تا مدتی شوکه بودم، اما به لطف روزنه‌ای که آشنایی با این مؤسسه به زندگی مان باز کرد، روزگار را‌ می‌گذرانیم.   

هیچ کس دست خالی از این مجموعه بیرون نمی‌رود. رفت وآمد از صبح زود شروع شده است و تا شب ادامه دارد.   

ماه رمضان، ماه نیکوکاری است. شاید روز‌ها و ایام دیگر سال آدم تکلیفش با خودش روشن نباشد یا بین روزمرگی‌ها کمتر فرصت فکرکردن به خوبی‌ها را داشته باشد، اما همه شما که کاری از دستتان برمی آید، حالا وقتش است که با یک تیر دو نشان بزنید؛ بهار قرآن و طبیعت همراه هم می‌آیند. نگذارید این فرصت طلایی از کف برود.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.