یازدهم ذى القعده سال ۱۴۸ هجرى، امام هشتم (ع) حضرت خورشید، به عنوان سرچشمه اى از نیکى و مهربانى و هدایت رخ نمودند تا پناهگاهى پدید آید که آزاداندیشان را درکنار خود گرد آورد. در سبک زندگی و رفتار امام هشتم (ع) آمده است که «ایشان بسیار مهربان و خوش برخورد بود. هرگز با گفتارش دل فردی را نرنجاند و به کسی اهانت نکرد. هیچ گاه به فردی ناسزا نگفت و به احدی دشنام نداد. هرگز سخن فردی را قطع نمی کرد و اجازه می داد که شخص، سخنانش را تمام کند و به آخر رساند. با کسی به درشتی سخن نمیگفت. روش ایشان این بود که صبر میکرد تا سخن گوینده تمام شود.
سپس نظر خویش را درباره سخنان او ابراز کند. پای خود را هنگام نشستن در حضور دیگران که مقابل یا اطرافش نشسته بودند، دراز نمی کرد. خوی نیکو، حلم و بردباری را از پدر بزرگوارش به ارث برده بود و در برابر افراد جاهل و گستاخ با بردباری مواجه میشد. در حضور دیگران به دیوار تکیه نمی زد و این را خلاف ادب و احترام حضار می دانست. با صدای بلند نمی خندید، بلکه خنده ایشان تبسم بود.
میهمان را گرامی می داشت و او را به کار وانمی داشت. وقتی سفره پهن می کرد، بردگان و خدمه و حتی دربانها و نگهبانان نیز با او بر سفره می نشستند. خوابش کم بود. کارهای نیک و صدقههای پنهانی فراوانی داشت و اکثر آنها را در شب تار انجام می داد. در برخورد با بردگان، خدمه، زیردستان، کنیزان و غلامان ارزشهای انسانی و اخلاقی را همواره مدنظر قرار میداد. یکی از وظایف مهم و حیاتی خویش را کمک به فقرا و محرومان میدانست و...».
برشمردن ویژگیهای اخلاقی حضرت، کار بسیار بزرگی است که از عهده چنین قلم و کلامی برنمی آید و این چند جمله تنها شمهای از سجایای اخلاقی و سبک زندگی امام هشتم (ع) بود که مورخان آن را نگاشته اند. علاوه بر آنچه ذکر شد، ایشان چند ویژگی بسیار مهم دارند؛ اول: راضی و رضا هستند؛ یعنی زود میگذرند. امام جواد (ع) میفرماید: «خدا پدرم را رضا نامیده؛ چون پسندیده خدا در آسمان بود و رسول خدا (ص) و ائمه هدی در زمین از او خشنود بودند».
پرسیدند: «آیا همه پدران گذشته شما، پسندیده خدا و رسول و ائمه نبودند؟». فرمودند: «بله بودند». پرسیدند: «پس چرا تنها آن حضرت «رضا» نامیده شد؟». فرمودند: «زیرا همان گونه که دوستان و موافقان ایشان از حضرت راضی بودند، دشمنان و مخالفان نیز از ایشان راضی بودند». چنین ویژگی برای هیچ کدام از پدران حضرت وجود نداشت و بدین سبب است که میان آنان، حضرت رضا نامیده شده اند. دوم: امام رأفت و مهربانی هستند. این لقبی است که بعد از شهادت امام به آن حضرت داده شده است و دلیلش، شهرت ایشان به برآورده کردن حوائج زائران است.
اولین بار درعیون اخبارالرضا این لقب آمده و بعد از آن توسط دیگران استفاده شده است. سوم: ایشان همچون نیاکان بزرگوارشان، از مقام علمی بسیار والایی برخوردار بودند، تاآنجاکه حضرت را عالم آل محمد (ع) لقب داده اند. بیست وچند سال بیشتر نداشتند که در مسجد رسول ا... (ص) به فتوی مینشستند. علمشان، بیکران و رفتارشان، پیامبرگونه و حلم و رأفت و احسانشان، شامل خاص و عام بود.
دورانی که، امام رضا (ع) در آن زندگی میکردند، عصر شکوفایی علم و سرازیر شدن علوم مختلف ملتها و تداخل فرهنگی مردمان آن روزگار بود. در این زمان، پیشرفت علوم باعث پیدایش افکار و عقاید انحرافی و مشربهای فکری گوناگون کلامی و فلسفی شده بود که همین امر، چالشی جدی در برابر عقاید و آموزههای ناب اسلامی و شیعی به شمار میرفت.
امام رضا (ع) با درک این خطرها و تهدیدها از فرصت پیش آمده نهایت بهره برداری را بردند و به روشنگریهای فراوان در زمینه تبیین عقاید اسلامی و نمایاندن راه مستقیم الهی دست زدند. مشهد مقدس، شهر شهادت، شهر عشق، ملجأ و پناهگاه شیداییان امامت و ولایت، مطاف و مهبط ملائک پروردگار است. اینجا مرکز بارش نور معرفت و اجلال معنویت است و این همه به خاطر وجود مبارک و الهی حضرت علی بن موسی الرضا (ع) است که به این شهر قداست و ارزش بخشیده است. همسایگی و مجاورت ایرانیان با امام مهربانیها و عالم آل محمد (ع)، توفیق و نعمتی است که بی شک خداوند متعال از چگونگی بهره مندی ما از این فرصت در روز قیامت سؤال میکند.
مگر نه این است که براساس آموزههای دینی ما، همسایه بر همسایه حقی دارد که باید برای ادای آن اهتمام ورزد؟ پس اکنون که ایرانیان در بهره مندی از مجاورت بهترین همسایه توفیق داشته اند، باید فرهنگ و سبک زندگی رضوی را در همه ابعاد زندگی فردی و اجتماعی خود جاری سازند و خود را در محضر امام ببینند و رفتار و گفتار و کردار خویش را با آموزههای رضوی، همسو و هماهنگ کنند و بر خود ببالند که امروز سایه امام هشتم (ع) بر سرزمین ایران و بر سر ایرانیان مستدام است.