بر اساس اعلام سازمان امور اجتماعی کشور جمعیتی حدود ۱۱ میلیون نفر در محلات حاشیهنشین کشور ساکن هستند که میتوان گفت بخش بزرگی از آنها سهم حاشیه کلانشهر مشهد است و سهم عمدهای از حاشیهنشینان به منطقه ۶ شهرداری اختصاص دارند. از آنجا که در مشهد و استان خراسان آمار مبتلایان چشمگیر است، باید تمهیداتی هم برای مناطق حاشیهنشین آن از سوی مسئولان گرفته شود.
با گشتوگذاری در مناطق حاشیه شهر مشهد خواهید دید که زندگی و آمدوشد ساکنان در کوچهها و خیابانها چندان تفاوتی با قبل از بروز ویروس کرونا ایجاد نکرده است، برخی مغازهداران و حتی صنفهای غیرضروری همچون همیشه مشغول انجام فعالیت هستند. رفتهرفته بهتر شد، اما هستند افرادی که همچنان این مسئله را بیاهمیت و توهم میشمرند و به کار خود همچون گذشته ادامه میدهند. این موضوع ۲ نکته اساسی را دربردارد؛ نخست سلب اعتماد عمومی مردم از مدیران را نشان میدهد و از سوی دیگر تجلیگر پدیدهای بهعنوان دوگانگی فقر و کروناست.
آنچه باید به آن توجه داشته باشیم، آن است که مناطقی که بهعلت کمتوجهی به رعایت مسائل بهداشتی و بر اساس مطالعات، تجربیات و ساختار حاکم بر فضای زندگیشان میتوانند یکی از مستعدترین و در عین حال خطرسازترین کانونها برای شیوع و بروز این بیماری محسوب شوند، همین مناطق کمتر توسعهیافتههستند. چرا که این محلات از حداقلهای حقوق سلامت محیط و بهداشتی محروم هستند و همچنین تمرکز جمعیتی در مناطق حاشیهنشین زیاد است. در ۸پهنه حاشیه شهر مشهد نزدیک به
یک میلیون و ۳۰۰ هزار نفر در منازلی بعضا زیر ۵۰متر زندگی میکنند! که این امر خود معضلی برای شیوع کروناست و به حقیقت نمیتوان فاصله اجتماعی را بر آن متصور شد!
شهرداری مشهد و مناطق و شهروندان این محلهها که تعدادشان هم کم نیست، در حرکتهایی خودجوش و فوری آستین همت بالا زدند و اقدامات خوبی را برای گندزدایی معابر عمومی حاشیه شهر انجام دادند و همچنان انجام میدهند، اما باید بپذیریم بهداشت داخلی و کمبود آب و بعضا نبود آب سالم بهداشتی در نقاطی از حاشیه شهر مشهد درد کرونا را میافزاید. گام بعدی، اقتصاد شکننده حاشیهنشینهای مشهد است که کارشان یا خدمات هتلها تعطیل شده است یا متأسفانه کارگرهای روزمزد هستند که باید دولت و نهادهای حاکمیتی نگاهی ویژه برای اختصاص بستههای معیشتی بیش از آنچه در نظر گرفته شده است برای این عزیزان داشته باشند و این کمک تا رفع این شرایط و عبور از این بحران ادامه داشته باشد تا آنها همچون گذشته بتوانند به زندگی عادی خود بازگردند یا تسهیلاتی بدون پیچوخمهای اداری و بدون سود به آنها اعطا شود تا خود را بازیابی کنند. کمبود خانههای بهداشت و نبود آموزشهای لازم به میزان کافی در حاشیهشهر و بهویژه روستاهای مجاور مشهد میتواند گام دوم اپیدمی کرونا را بسیار خطرناکتر از گام اول ظاهر سازد که نیازمند فعالتر شدن مراکز بهداشتیدرمانی برای امداد به مناطق کمبرخوردار و تجهیزکردن این مراکز به امکانات و تجهیزات کافی است. در پایان باید گفت نرفتن به کمک حاشیهنشینان یعنی سرعتبخشیدن به کوتاهشدن عمر و تداوم و طولانیشدن شیوع ویروس کرونا، این قاتل ناآشنا در شهر و حاشیهشهرها.
انشاءا... نگاهی ویژهتر به محلات کمتر توسعهیافته از سوی مدیران و نهادهای مدنی و سازمانهای مردمنهاد ایجاد شود.