صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

امیرمسعود سهیلی: ما «سهیلی»‌ها مثل هم فیلم نمی‌سازیم

  • کد خبر: ۲۸۳۲۴
  • ۱۰ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۳:۲۱
تازه‌ترین فیلم کوتاهی که امیرمسعود سهیلی آن را ساخته موفق شده در بیش از ۱۰۰ جشنواره بین‌المللی حضور یابد.
غلامرضا زوزنی/شهرآرانیوز- «فیلمرغ» محصول مشترک ایران و افغانستان است که این فیلم‌ساز جوان مشهدی آن را در افغانستان تولید کرده و همچنان با این فیلم در حال درنوردیدن جشنواره‌های خارجی است. «فیلمرغ» ششمین فیلم سهیلی جوان است که بیش از فیلم‌های دیگرش، همچون «بچه‌های بهشت» و «چشم آبی»، افتخار آفریده است. از جمله جوایزی که این فیلم کوتاه کسب کرده می‌توان به جایزه جشنواره ملی فیلم کوتاه «حسنات» و جشنواره بین‌المللی فلامینکوی ایتالیا اشاره کرد.

امیرمسعود، برادرزاده سعید سهیلی، سینماگر نامدار مشهدی، و برادر امیراطهر سهیلی، فیلم‌ساز مشهدی است. او در خانواده‌ای رشد کرده که همواره سینما و تئاتر و فیلم‌سازی نقل محافلش و هنر جزو کار‌های روزمره آن بوده است.

او دقیقا یادش نمی‌آید از چه زمانی به فیلم‌سازی روی آورده، اما می‌گوید از همان کودکی با فضای فیلم و فیلم‌سازی آشنا بوده و با سینما بزرگ شده است. از اوایل نوجوانی به صورت حرفه‌ای فیلم‌سازی را پیش می‌گیرد و کارش را از دستیار کارگردانی آغـــــاز می‌کــند. بعــــد هـــــم که مثــل خیلی از علاقه‌مندان به تـــــولید فیلم، فیــــــلم‌های کوتاه می‌سازد.
با این حال، امیرمسعود سهیلی تحصیلاتش را تا مقطع کارشناسی در رشته حقوق در دانشگاه فردوسی دنبال می‌کند و بعد از آن به سراغ فیلم‌سازی می‌رود. بعد از اینکه فیلم‌های کوتاهش دیده می‌شود می‌تواند برای تحصیل در مراکز علمی بورسیه شود. دوسالی است که از مدرسه فیلم بوسان در کره جنوبی فارغ‌التحصیل شده و پنج سال پیش هم در دانشکده هنر اندونزی سینما خوانده است. به بهانه حضور موفق و چشمگیر فیلم کوتاه تازه‌اش در جشنواره‌های خارجی گفت‌وگویی با او ترتیب داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

شرایط و محیط خانوادگی سهیلی‌ها چه تأثیری بر علاقه‌مند شدن شما به فیلم‌سازی داشت؟
دوره کودکی هم نسل‌های من این‌طور نبود که دوربین و امکانات این‌چنینی در اختیار همه باشد. حتی یک زمانی ویدئو داشتن هم جرم محسوب می‌شد. دوربین عکاسی و فیلم‌برداری در هر خانواده‌ای نبود. منتهی این چیز‌ها برای اعضای خانواده ما بیشتر فراهم بود. اعضای خانواده ما با دوربین عکاسی، فیلم‌برداری، تئاتر و فیلم غریبه نبودند.
 
این تصور وجود دارد که اگر پدر و مادر یک خانواده پزشک باشند احتمال اینکه فرزند یا فرزندان آن خانواده هم پزشک شوند زیاد است. یا همه فکر می‌کنند اگر یک نفر نجار شود تأثیر این است که پدرش نجار بوده است. این‌ها همه ممکن است اتفاق بیفتد. شرایط و محیط خانوادگی و امکانات در خانواده افرادی که مثال زدم به این طرف رفته که آن‌ها را نیز به مشاغل والدینشان سوق دهد. شرایط در خانواده ما هم همین طور بود؛ اما شرایط خانوادگی لزوما در افراد و اعضای خانواده علاقه به کاری را به وجود نمی‌آورد، این تنها یک بستر است.
 
البته که وجود این بستر هم عامل مهمی است و این بستر برای ما فراهم بود. این را هم بگویم فیلم‌سازی و سینماگری از آن کار‌هایی است که اگر فرد علاقه نداشته باشد، هرقدر هم امکانات و شرایط خانوادگی برایش فراهم باشد باز هم در این راه موفقیتی کسب نمی‌کند.

ظاهرا فضای موجود در خانواده شما بیشتر از تحصیلات دانشگاهی‌تان بر شما تأثیر داشته است. رشته تحصیلی هیچ‌کدام از شما برادران فیلم‌ساز ارتباط مستقیمی با فیلم‌سازی ندارد؟
همین‌طور است. امیراطهر، شیمی خوانده است. من فارغ التحصیل رشته حقوق هستم و برادر دیگرم کمیل هم در رشته مطالعات اجتماعی در دانشگاه تهران تحصیل کرده است.
 
عقبه تحصیلی‌مان به هنر ارتباطی ندارد. هرچه کسب کردیم تجربی بوده است. این‌طور نبوده که من اول درسش را بخوانم و بعد شروع به فیلم‌سازی کنم. بعد از اینکه به فیلم‌سازی روی آوردم و چند فیلم ساختم تحصیلات دانشگاهی را در سینما دنبال کردم. اتفاقا در تحصیلات آکادمیک سینما خیلی جدی بودم. در مدرسه فیلم بوسان در کره جنوبی که جزو ۱۵ مدرسه فیلم برتر دنیاست سینما خوانده‌ام.

چقدر از تجربه بزرگ‌تر‌های خانواده، مثل پدر یا عمو و برادرتان در ساخت فیلم‌هایتان کمک می‌گیرید؟
خوب است که به این موضوع اشاره کردید. جالب است بدانید در خانواده ما درست است که همه به هنر و سینما روی آورده‌اند، اما مدل کاری این طور نیست که از هم در کار‌ها کمک بگیرند. اساسا مدل کار، نوع و فضای کار ما با هم کاملا متفاوت است. به همین دلیل هم خیلی با هم کار نمی‌کنیم. کمک در حد مشورت و هم‌فکری است. فیلم‌سازی‌هایمان مستقل است. اساسا مدلی که امیراطهر فیلم می‌سازد با سبک کاری من متفاوت است و کار‌های کمیل با ما فرق دارد. باز شما می‌بینید که فیلم‌سازی همه ما با عمویم سعید سهیلی متفاوت است.
 
فضا، فکر و سلیقه ما را نمی‌شود در یک الگوی واحد قرار داد. فیلمی که برادر دیگرم می‌سازد را هرگز من نمی‌سازم و سوژه‌های من را هم هرگز برادرانم به سراغش نمی‌روند. می‌بینید که عمو سعید فیلم‌های گیشه‌ای سینمایی می‌سازد. خیلی هم خوب است. امیراطهر سینمای هنری خودش را دارد. کمیل بیشتر علاقه به مستند دارد. من هم به فیلم کوتاه علاقه دارم. فیلم‌های ما را نمی‌شود کنار هم گذاشت. اما درباره فیلم‌نامه‌ها با هم صحبت می‌کنیم، گاهی شده همکاری‌هایی را هم با یکدیگر داشته‌ایم، اما این‌طور نیست که لزوما با هم کار کنیم.

واقعیت این است که بسیاری فکر می‌کنند موفقیت‌هایی که نسل جدید خانواده سینمایی سهیلی به دست می‌آورد به دلیل تلاش‌ها و موقعیت نسل پیشین آن‌هاست.
کار هنر مانند بساز بفروشی نیست. من بگویم پدرم هزار متر زمین داشته و ساخته و به ثروت رسیده، حالا بخشی از آن ثروت متعلق به من است. هنر این‌طور نیست. من اگر فیلم خوب نسازم و در کارم موفق نشوم مردم من را پس می‌زنند. کسی نمی‌آید آثار من را دنبال کند. شما دیده‌اید افرادی در همین سینما حضور دارند که پدرانشان فیلم‌ساز‌های بزرگی بوده‌اند، اما خیلی از آن‌ها که به این هنر ورود کرده‌اند موفق نشده‌اند و حتی پدرانشان هم از آن‌ها در فیلم‌های خودشان استفاده نکرده‌اند. من ادعایی ندارم که بگویم به جایی رسیده‌ام.
 
نمی‌خواهم تأثیر فضای خانوادگی‌ام را هم بر پیشرفتم منکر شوم؛ اما اگر من نتوانستم روی پای خودم بایستم و نتوانم فیلم خوب بسازم کسی برایم اعتباری قائل نیست. شما می‌دانید، توفیقاتی که در زمینه فیلم‌سازی داشتم بیشتر خارجی هستند. در جشنواره‌های خارجی کسی دنبال این نیست که من عضو کدام خانواده‌هستم. آن‌ها کارم را می‌بینند. اگر خوب باشد می‌پذیرند اگر خوب نباشد ردش می‌کنند. حتی می‌بینید اگر یک فیلم یک فیلم‌ساز از باقی آثارش ضعیف‌تر باشد، مردم آن را پس می‌زنند.

حضور‌های متعدد بین‌المللی شما با فیلم‌هایتان به دلیل همین برداشت‌ها و سوء‌تفاهم‌هاست یا، چون حرف فیلم جهان‌شمول‌تر است آن‌ها را به جشنواره‌های خارجی ارائه می‌کنید؟
من به تولید مشترک و رایزنی‌های فرهنگی با دیگر کشور‌ها نیز علاقه دارم. اما حضورم در جشنواره‌های گوناگون به دلیل این است که متأسفانه تنها جای عرضه فیلم کوتاه جشنواره‌ها هستند؛ و جشنواره‌های خارجی هم بخشی از آن است. من فیلم می‌سازم که مخاطب آن را ببیند. همه دوست دارند فیلمشان دیده شود. مطمئنا کسی برای خودش یا چند نفر دوروبرش فیلم نمی‌سازد. دلش می‌خواهد تا جای امکان تماشاگر داشته باشد. این هدف هر فیلم‌سازی باید باشد که فیلمش را تعداد بیشتری از افراد ببینند. اصلی‌ترین جا و بازار فیلم کوتاه هم جشنواره است.
 
تلویزیون کشورمان که کلا فیلم کوتاه پخش نمی‌کند. اگر هم پخش کند، حق و حقوقی برای آن قائل نیست. سینما هم که به طرف اکران فیلم کوتاه روی‌آورده بسترش خیلی محدود است و صف‌های طولانی برای اکران فیلم کوتاه پدید آمده است. از طرف دیگر من فیلم‌ساز اگر بخواهم تولید فیلم را ادامه دهم باید آن‌ها را به جشنواره‌ها بفرستم تا از نظر مادی برای کارهایم سرمایه جذب کنم. به دلیل چرخش همان چرخه‌ای که گفتید ما به جشنواره‌ها نیاز داریم.

این شائبه پیش می‌آید که شما برای جشنواره فیلم می‌سازید؟
نه؛ من برای جشنواره فیلم نمی‌سازم. اما جای دیگری برای عرضه فیلم کوتاه غیر از جشنواره وجود ندارد. اساسا فیلم‌سازی برای جشنواره اشتباه است. فیلم‌ساز باید فیلم خودش را بسازد. منتهی بازار ما همانجاست. تنها جایی است که ما می‌توانیم آثارمان را عرضه کنیم و دیده شویم.

بعد از موفقیت‌ها و حضور‌های بین‌المللی متعدد «فیلمرغ»، توقع‌ها از شما خیلی بالا رفته است. با این توقعات چه می‌کنید؟
(می‌خندد) فکر نکنم کسی از من خیلی توقع داشته باشد. اما سعی می‌کنم اگر توقعی هم هست به خودم نگیرم و کارم را انجام دهم. همیشه دنبال کسب تجربه تازه و خطرپذیری هستم. همین «فیلمرغ» که به آن اشاره کردید خودم فکر نمی‌کردم اثر خوبی از آب دربیاید.
 
اما همین تلاش برای کسب تجربه و پذیرفتن خطرپذیری‌اش آن را موفق کرد. فیلم کوتاه دیگرم، «چشم آبی» که شروع موفقیت‌هایم در جشنواره‌ها با آن فیلم بود، را وقتی به تدوینگر سپردم، گفت چیزی ازش در نمی‌آید. اما خودم نشستم و آن را تدوین کردم تا به آن نسخه‌ای که مورد توجه قرار گرفت تبدیل شد. اساسا فکر کردن به اینکه «من باید توقعاتی که دیگران از من دارند را برآورده کنم»، فیلم‌ساز را منفعل می‌کند و جلوی ادامه کار او را می‌گیرد.
 
انجام دادن کار‌هایی که قبلا انجام ندادم برایم خیلی مهم است. این همه فیلم در کشور ما ساخته می‌شود که خیلی‌هایش موفق نیستند. تقریبا همه آن‌ها شبیه هم هستند. این به دلیل این است که کسی دنبال تجربه کردن و دنبال ساختن فیلمی که دوست دارد نمی‌رود. همین هم باعث شده بسیاری از ژانر‌ها در سینمای ما از بین برود یا به وجود نیاید. همه ما داریم یک مدل فیلم می‌سازیم. فکر می‌کنم اگر هر کسی به موضوعی که علاقه دارد در فیلم‌سازی بپردازد موفقیتش بیشتر از کسی است که در فیلم‌سازی به کپی‌کاری روی آورده است.
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.