به گزارش شهرآرانیوز؛ در بخشی از این بیانیه آمده است: «سقوط آزاد محسن چاوشی، طرفداران و دوستداران او را نگران کرده است. قطعه «شدت میدان» آنقدر ضعیف بود که حتی متعصبترین هواداران چاوشی، لب به اعتراض گشودند و از این آهنگ انتقاد کردند؛ اما آن چیزی که بیشتر هواداران را آزار میدهد، سفارشی خواندن و همکاری با افراد ناکارآمد است... آقای محسن چاوشی، هوادار دلش برای روزهایی که «ابراهیم» میساختید و «خوزستان» میخواندید، تنگ شده است.»
«محسن چاوشی» به این بیانیه پاسخی عجیب داد و نوشت: «تو و جد پدری و همچنین مادریتان شدّت میدان ندیدهاید. لطفاً وارد میدان شوید تا شدّت نشانتان بدهم. واپسگرایی را کنار بگذار... دوران سیاه و پوچ «دیوار بیدر» و «عمو زنجیرباف»، گذشته و جای خود را به سادگی و شعف داده. من آهنگساز همهی آنها هستم. از بنده بهتر نمیتوانید موشکافی کنید.»
آهنگ «شدت میدان»
در ماههای گذشته از سال، «محسن چاوشی» پنج قطعه با نامهای شرح الف، او، ضمیر خودسر، طاق ثریا و شدت میدان منتشر کرده که وظیفه سرودن شعر، ساختن ملودی و تنظیم تمامی این قطعات را خود برعهده داشته است. شعر دو قطعه نخست او در سال جدید با انتقاد برخی از شاعران کشور از جمله محمدعلی بهمنی همراه شد، به طوریکه بهمنی اشعار چاوشی را سخیف دانست.
دیگر حاشیهی محسن چاوشی در سال جدید جدال لفظی او با مهشید برومند (حامدی)، همسر «ابراهیم حامدی» اشاره کرد. اگرچه جدال میان این دو خواننده به پایان رسیده، اما همچنان ابعاد تازهای به خود میگیرد.
همه چیز از یک بیت شعر شروع شد؛ «محسن چاوشی» همزمان با شبهای قدر نوشت: «با یدالله و با تیغ علی ذوالفقار، سینهی گردنکشان اذن دهد میدرم» این بیت مربوط به آهنگی از این خواننده است که نیمه شعبان شد. پس از آن «مهشید حامدی» در صفحهی اینستاگرام خود به او تاخت و چاوشی در پاسخ به او گفت: «تعفن! رایحهی تخمیر است که قهقههزنان میپیچد به مشام و جیبهای بیگناه و البته بیچاره گوشهای عربدهخواه.»
او ادامه داده بود: «تعفن! کج فهمی است و روخوانی و هیجان لحظهای دیده شدن و البته شنیده شدن غیر جغرافیای بد مستِ پُرعربده و کفشهای طلا یادمان باشد آن دو جفت، دوازده اعدامی بود زیر پای شما به عربستان. اگر طلاست نعلینتان، ما هنوز رختمان عزاست. به سبزی و نان زندهایم؛ البته بدون بیخندانِ رفسنجان. عربده نکش شبه ماه! کمی آرام بتیغان بیا اینجا و کمی مزه کن پوستِ شیر را. کمی بخوان و اندکی گوش باش جای نوشیدن و چرخیدن.»
او در پایان اشارهای به «عارف عارفنیا» نیز کرد و دربارهاش نوشت: «من از تو داغ ترم، ادای داغ در نکن که شمشیرِ ذوالفقارِ من مست میدان است و آماده به گردنکشان، جیب بُران و عربده کشان… و البته یاد عربده کشی دیگر افتادم متعارف همان که پشیمان است «مثل سگ» و افتخار میکند به کاباره و شهامت تهران ندارد!»
اشارهی «محسن چاوشی» به اجرای نیمهی اسفندماه «ابراهیم حامدی» و چند خواننده خارج کشور در جشنواره طنطوره عربستان بود که تحتعنوان «موسیقی بدون مرز» اجرا شد. جشنواره زمستانی طنطوره که در شهر علا و در نزدیکی مدینهالنبی برگزار میشد، برای اولینبار میزبان خوانندگان ایرانی بود.
ماجرا به همینجا ختم نشد و او در کانال تلگرام خودش نوشت: «از حقِ علی نمیگذرم» و همین سبب شد تا این دعوای مجازی همچنان ادامه داشته باشد و «مهشید حامدی» در ادامه بنویسد: «این جوابِ سراپا خشم وغرور و بد دهانی جناب چاووشی است در جواب نوشته بنده. به واقع اینها فکر میکند چه کسی هستند؟ شاید دلخور هستند که حتی اسمشان را نیاوردم؟ اینها چه جور موجوداتی هستند که خودشان را تا این حد در اوج میبینند؟ و اینگونه وحشیانه به دار و ندارت میتازند؟»
او به ماجرای جمعکردن پول دیه توسط چاوشی برای کمک به اعدامیان نیز حمله کرد. این خواننده با راهاندازی کمپین نجات و جمعآوری مبلغ دیه به کمک هوادارانش موفق به نجات جان یک جوان محکوم به اعدام شده است. او تا کنون با همراهی هوادارانش و راهاندازی کمپین در صفحات مجازیاش بیش از ۳۰ جوان محکوم به اعدام را با پرداخت دیه از چوبه دار نجات داده است.
در این میان ویدیویی از «ابراهیم حامدی» که گفته میشود مربوط به چند سال پیش بود، در فضای مجازی منتشر شد. در این ویدیو، ابی به تمجید از چاوشی میپردازد و بخشی از آهنگ «امیر بیگزند» را میخواند.
ابعاد این مساله به شکلی شد که برخی رسانههای رسمی نیز به این مساله واکنش نشان دادند، برای مثال روزنامهی «فرهیختگان» نوشت: «قضیه از دعوای یک خواننده مشهور با همسر یک خواننده مشهور فراتر است و مسائل دیگری مطرح است. مسائلی که آغشته به سیاست و وطندوستی و کمی هم هنر است. نکته جالب اما این است که در ابتدا کسی به خواننده داخلی اعتراض میکند و او را حکومتی مینامد که احتمالا هنوز پولهایی که از عربستان گرفتهاند را کامل خرج نکردهاند. چاوشی متهم بهسکوت در برابر کاستیهای کشور از طرف کسانی است که در خاک سعودیها و با پول آنان کنسرت دادهاند.»
روزنامهی «صبح نو» نیز نوشت: «جدال محسن چاوشی با همسر یکی از خوانندگان لسآنجلسی، دوباره بازار برچسبها و برچسبزنیهایی از جنس «هنرمند حکومتی» را داغ کرده است؛ اما واقعا هیچ الگوی رفتاری روشنی در سالهای اخیر در میان هنرمندان وجود داشته که بتوان آن را مصداق چنین برچسبی دانست؟ آیا محسن چاوشی میتواند مصداقی برای چنین برچسبی باشد؟ محسن چاوشی در واقع با فردی طرف بود که فاقد هویت هنری و حرفهای است و صرفاً شهرت ضمنی به واسطه شوهرش دارد؛ پاسخ به یک عقیده شخصی را با ادبیات توهینآمیز و برچسبزنانه، تبدیل به یک جدال سیاسی-مذهبی کرده است؛ و البته باوجود تحلیل عامیانه و سطحیاش، دربردارنده مسائلی است که نمیتوان آنها را بیپاسخ گذاشت.»
اما از آخرین واکنشها، صحبتهای «محمدرضا حیاتی» -گویندهی خبر- بود که در یکی از گفتوگوهایش به این نکته اشاره داشت که: «ارادتمند ابی هستم و صدای چاوشی را هم دوست دارم.»
او البته چند روز بعد از آن در ویدیویی دیگر عنوان کرد: «مصاحبهای از بنده در فضای مجازی منتشر شد که در رابطه با جدال لفظی آقای محسن چاوشی از خوانندههای خوب کشورمان و یکی از خوانندههای ایرانی خارج کشور از من سوال شده بود. بنده هیچ اطلاعی از دلیل، محتوا و ریشهی این جدال لفظی بین این دو خواننده خوب کشورمان نداشتم و فقط ازخاطراتی که با آثار آن خواننده داشتم گفتم. همچنین بنده به صدا و ترانههای خوب آقای محسن چاوشی علاقه دارم و صرفا به ذکر خاطرات آن خواننده پرداختم. ذکر این نکته هم لازم و ضروری است که ما در سرزمین و کشوری متولد و بزرگ شدیم که همیشه یاد مولا علی (ع) و سیره و روش و منش مولا علیابن ابی طالب راه روش ما بوده و انتظاری هم غیر از این نیست.»
منبع: موسیقی ما