ملخ و هجوم آن، از بلاهایی است که از قدیم مورد هراس مردم بوده است. بلاهایی مانند زمینلرزه، آتش و سیل و نیز جنگ و در قدیم، هجوم اقوام غارتگر مانند مغول و تیمورلنگ، در یک ردیف شمرده میشدند.
شاید اگر دقیقتر نگاه کنیم، هجوم ملخها صدمات مهیبتری به محیطزیست و حتی انسانها، وارد میکند. به قحطی و گرسنگی که هجوم ملخها، برای انسانها بوجود میآورد فکر کنیم و حتی اگر برای انهدام آنان از سموم مهلک استفاده شود. فکر کنیم که این سموم، چه تأثیرات مخربی بر هوا، خاک و آب خواهند داشت و بالاخره توده عظیم لاشه ملخهای مسموم چه تأثیری بر محیط خواهند داشت. در موارد مشابه در جنوب ایران، توده پرندگانی که در اثر استفاده از ملخها به عنوان طعمه، جان خود را از دست دادهاند نمودار تخریب هرم غذایی و کشتار پرندگان باارزش به خصوص بازهای شکاری شده است.
از قرن هفدهم میلادی، برای شناسایی گیاهان و جانوران به آنها یک نام علمی تخصیص داده شد مثلا نام علمی انسان(و یا نام لاتین) Homo sepian sepian است که به معنی انسان اندیشمند داناست. دقت کنید که این نامها از زبان قدیمی لاتین گرفته شده که با زبان انگلیسی متفاوت است. این نامها نشانگر خصوصیات جانور است. براین اساس، نام علمی ملخ زمینی ملخ اجتماعی است. shislocerco gregaria نام فامیل ملخ گلهزی و یا اجتماعی است و تمایل آنها را به زندگی در دستههای بزرگ نشان میدهد. موجودات دستهزی و یا گلهزی دو نوع هستند.
نوع اول آنها که در دستههای بزرگ زندگی میکنند و افراد هر کدام وظیفه خاصی را بر عهده دارند مانند مورچهها و موریانهها. حتی ما انسانها هم در زمره این موجودات قرار میگیریم. دسته دیگر ظاهرا به این دلیل در دستجات بزرگ ظاهر میشوند که احساس امنیت میکنند و در صورت پیشآمدن خطر، شانس نابودی افراد در دستههای بزرگ کمتر است ولی در این دستهها، افراد نقشی ایفا نمیکنند مانند دستجات ملخها، سارها، آهوها و دستههای کل و بز و قوچ و میش به همین دلیل با هم جمع میشوند و به صورت دستههای بزرگ زندگی میکنند.
تصور کنید که در یک دشت چندین هزار ملخ به طور پراکنده زندگی میکنند. به خاطر حس امنیت که در حضور در گروهها وجود دارد، ملخها گرد هم جمع میشوند و جزیرههایی از دستههای کوچک ملخها در دشت به وجود میآید.
این دستهها در اثر تغذیه و نیز تولیدمثل،تعداد آنها زیاد میشود و دستههای کوچک به تدریج رشد و فضای بیشتری را اشغال میکنند تا اینکه به تدریج به دستههای دیگر میپیوندند. در نتیجه تعداد ملخها در دستهها زیادتر میشود و در اثر پیوستن این دستهها جمعیتهای پرتعداد از ملخ تشکیل میشود که هر کدام در روز به اندازه وزن خود تغذیه میکنند. یعنی 2گرم در روز! دستههای میلیاردی ملخ، به زودی همه گیاهان اطراف خود را مصرف میکنند و ناچارند برای یافتن غذای بیشتر دست به مهاجرت بزنند و هجوم آغاز میشود.
ملخها به سرعت مسافات بعید را طی میکنند. راهرفتن، جهیدن و پرواز کردن. رانهای ملخ نصف وزن او را تشکیل میدهند و برای جهیدن و راهرفتن ساخته شدهاند. دستههای ملخ گرسنه در روز حدود 150کیلومتر راهپیمایی میکنند. ممکن است چند روز را گرسنه طی طریق کنند ولی وقتی که به اولین مزرعه، باغ و یا بوستان برسند، تلافی آن را در میآورند! به معنی واقعی کلمه آروارههای آنان از بالا به پایین و از چپ و راست حرکت میکنند و گیاهان را خرد میکنند و میبلعند.
زمان لازم برای تجمع ملخها در یک دسته بزرگ مهاجم، 5 تا 7 سال و گاه بیشتر است ولی متأسفانه امسال در شرق آفریقا شرایطی به وجود آمد که ملخها زودتر دستههای بزرگ تشکیل دادند. این شرایط، باعث ایجاد بارندگیهای متناوب در شرق آفریقا و در کشورهای سودان، اتیوپی، سومالی،کنیا، تانزانیا، زامبیا و... بود که موجب تکثیر و رشد گیاهان و طغیان ملخها شد.
نگاهی به کشورهای صادرکننده ملخ، انسان را به یاد قحطی و گرسنگی میاندازد.
با وجود پیشرفتهای علمی و تکنولوژی راهی برای جلوگیری از این بلا فعلا وجود ندارد مگر آنکه در زمانی که ملخها به صورت جزیرهای و تعداد کم هستند با آنها مبارزه شود.
یعنی وسعتهای بسیار بزرگ از سمومی استفاده شود که برای محیطزیست مضرند. به فرموده سعدی: سرچشمه شاید گرفتن به بیل / چون پر شد، نشاید گرفتن به پیل