صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

نگاهی به مجموعه‌داستان «نیمۀ تاریک ماه» هوشنگ گلشیری

  • کد خبر: ۲۹۸۲۳۴
  • ۱۴ آبان ۱۴۰۳ - ۱۰:۵۴
داستان‌های گلشیری اغلب راوی‌های ملول و دل‌شکسته، رفت‌وبرگشت‌های ذهنی با زمان غیرخطی و نثری شعرگونه دارد و میان واقعیت و خیال می‌گذرد.

به گزارش شهرآرانیوز، طبعاً هر کسی که تنها کمی ذوق داستان‌نویسی در سرش پرورانده باشد، باید نام هوشنگ گلشیری را شنیده‌ باشد. گلشیری متولد ۱۳۱۶، معلم و بعد‌ها نویسنده و ژورنالیستی است که پیش از مجموعه داستانش او را با رمان «شازده احتجاب» می‌شناسیم؛ کتابی درباره زندگی رو به افول رفته و مرگ تدریجی شازده‌ای در امارت به ارث رسیده‌اش که همگی دچار بیماری سل شده‌اند و میان واقعیت و تخیل در رفت و آمد است؛ داستان بلندی که به عنوان اولین رمان گلشیری در سال ۱۳۴۸ به چاپ رسید و سبب شهرت او شد. این کتاب با تاثیر گرفتن از ویلیام فاکنر در سبکی بدیع و موجز حکایت چهار نسل از شازده‌های قجری را بیان می‌کند. پرش‌های تکنیکی در یک داستان غیرخطی با پس‌نگری و پیش‌نگری، تداعی‌های ذهنی، نثری تصویری و تودرتو از مهم‌ترین ویژگی‌های کتاب شازده احتجاب محسوب می‌شوند. به این ترتیب می‌توان این نویسنده را در زمره یکی از تاثیرگذارترین نویسندگان ادبیات معاصر و البته با مجموعه داستان پر و پیمان «نیمه تاریک ماه» شناخت.

گلشیری علاوه بر داستان، به جمع‌آوری شعر و فرهنگ فولکلور مناطق اطراف اصفهان پرداخت. اگرچه بعد‌ها این‌ها را رها کرد، اما در کنار داستان، مقاله‌هایی نیز در زمینه‌ی شعر و اصول داستان‌نویسی نوشت

در داستان «نیمه تاریک ماه»، که هر یک بنا به سبک و سیاق نویسنده در یک مجموعه جمع‌آوری شده، او به کاویدن لایه‌های ذهنی راوی و توجه به ذهنیت هر یک از شخصیت‌ها پرداخته است. داستان ابتدایی کتاب، «چنار»، اگرچه برای شروع و ایجاد کشش در خوانندگان برای خواندن باقی داستان‌ها چندان مناسب نیست، اما فرزانه طاهری، مترجم و همسر هوشنگ گلشیری، در توضیح آورده است: «داستان‌ها براساس تاریخ انتشارشان گرد آمده‌اند و چند داستان نیز بر طبعی که گلشیری آن را منتشر کرده افزوده شده‌اند.»

از میان این داستان‌ها می‌توان با خواندن داستان «نمازخانه کوچک من» به قدرت داستان‌نویسی گلشیری بیشتر پی برد. این داستان روایت مرد جوان شش‌انگشتی را بیان می‌کند که عیب کوچکش را از کودکی از دید همه پنهان کرده، اگرچه عاقبت روزی بر کسی عیبش نمایان می‌شود.

داستان‌های گلشیری اغلب راوی‌های ملول و دل‌شکسته، مرزهای ناپیدای واقعیت و خیال، رفت و برگشت‌های ذهنی، با زمان غیر خطی و نثری شعرگونه دارد. به طوری که مورّخان ادبی او را از تأثیرگذارترین داستان‌نویسان معاصر زبان فارسی دانسته‌اند. سرانجام گلشیری در سن ۶۲ سالگی بر اثر ابتلا به بیماری مننژیت در تهران درگذشت. او را در امامزاده طاهر شهر کرج به خاک سپردند.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.