صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

دستگیری دختر هجده‌ساله که در کمین مردان هوس‌ران بود

  • کد خبر: ۲۹۹۴۸۶
  • ۲۱ آبان ۱۴۰۳ - ۱۳:۰۱
دختری هجده‌ساله که وارد دنیای خلافکاران شده است، داستان زندگی‌اش را بازگو کرد.

به گزارش شهرآرانیوز، دختر هجده‌ساله‌ای که به‌خاطر همدستی در فروش لوازم و اموال سرقتی در سایت دیوار و با هوشیاری ماموران تجسس کلانتری سپاد مشهد دستگیر شده است، درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی گفت: ۱۲ سال بیشتر نداشتم که مادرم به خاطر ناراحتی‌های روحی‌روانی و بداخلاقی‌های پدرم خودکشی کرد و بدین ترتیب روز‌های تلخ زندگی من و خواهر کوچکم آغاز شد.

پدرم مردی پرخاشگر و زورگو بود و به همین خاطر وقتی یک سال بعد از مرگ مادرم با زن دیگری ازدواج کرد من دیگر نتوانستم با آن‌ها زندگی کنم چرا که حالا مادرم نبود تا از من حمایت کند!

از سوی دیگر هم نامادری ام مرا دختری مزاحم می‌دانست به همین دلیل به خانه پدر بزرگم پناه بردم تا با آن‌ها زندگی کنم، اما این رخداد‌های تلخ موجب شد تا به دختری گوشه گیر و افسرده تبدیل شوم.

در یکی از همین روز‌ها به منزل یکی از همکلاسی هایم رفتم تا با هم درس بخوانیم چرا که «مهین» نیز تقریبا سرنوشتی مشابه من داشت. پدر و مادرش از یکدیگر جدا شده بودند و «مهین» در حالی با مادرش زندگی می‌کرد که روز‌های سختی را می‌گذراندند، اما مادر او بسیار مهربان بود و جای مادر نداشته مرا هم پر می‌کرد.

به این دلیل رفاقت من و «مهین» خیلی صمیمی شد. مادر او مجبور بود برای تامین مخارج زندگی و پرداخت اجاره منزل در ۲ نوبت کار کند و من و «مهین» بیشتر اوقات را تنها بودیم.

آن روز‌ها فقط آرزو‌های بزرگ خود را مرور می‌کردیم و هر کدام دوست داشتیم به آن آرزو‌ها برسیم.

در این شرایط به پیشنهاد «مهین» و برای رفع نیاز‌های مالی به سراغ افراد هوسران رفتیم تا با فریب آنها پولدار شویم! خیلی زود برای خودمان لباس‌های شیک خریدیم و گاهی نیز اموال مردان هوسران را می‌ربودیم و آن‌ها را با مشخصات دروغین در سایت دیوار می‌فروختیم! هر بار که در فروش لوازم موفق می‌شدیم جرئت بیشتری پیدا می‌کردیم تا این که بالاخره من با جوانی به نام «احد» آشنا شدم.

او که در مشهد به صورت مجردی زندگی می‌کرد در زمینه فروش تلفن‌های همراه فعالیت داشت.

وقتی من ماجرای فروش اموال سرقتی در سایت دیوار را برایش بازگو کردم او خیلی مرا تشویق کرد و برخی اوقات گوشی‌های تلفن را به من می‌داد تا آنها را هم برایش بفروشم! از سوی دیگر هم پدرم سرگرم زندگی خودش بود و اصلا کاری به کارم نداشت.

در این شرایط پدر بزرگم بیمار شده بود و مادربزرگم نیز در بیمارستان به سر می‌برد و من هم در خانه مجردی «احد» زندگی می‌کردم.

حالا با یکدیگر همکار شده بودم و سود اجناس را که می‌فروختیم با یکدیگر تقسیم می‌کردیم ولی من، چون به او علاقه‌مند بودم و می‌خواستم زودتر به خواستگاری‌ام بیاید، همه پول‌ها را به او می‌دادم! ولی بالاخره ماموران کلانتری سپاد ما را ردیابی کردند و زمانی که مشغول فروش لوازم سرقتی بودم وارد خانه مجردی «احد» شدند و ما را دستگیر کردند.

آنجا بود که فهمیدم «احد» از مالخران حرفه‌ای گوشی‌های سرقتی است، اما‌ای کاش...

با دستور ویژه سرهنگ جواد یعقوبی (رئیس کلانتری سپاد مشهد) تحقیقات پلیس برای کشف دیگر جرایم دختر جوان و همدستش ادامه دارد.

منبع: خراسان

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.