به گزارش شهرآرانیوز، تحقیقات جنایی برای کشف راز قتل مدیر یک شرکت که پیکر خون‌آلودش در خیابان سپهبد قرنی کشف شده بود، بازداشت شریک او را در پی داشت.
ماموران کلانتری ۱۰۷ فلسطین ساعت چهار و نیم بامداد ۱۲ آذرماه به بازپرس کشیک قتل تهران اطلاع دادند که مردی در یکی از بیمارستان‌های محدوده استحفاظی آن کلانتری جان خود را از دست داده است.
ماموران پلیس به بازپرس موسی رضازاده در مورد جزئیات مرگ این مرد گفتند، ساعتی قبل پیکر خون‌آلود او به بیمارستان انتقال یافت و با وجود تلاش‌های کادر درمانی و پزشکان بر اثر جراحت چاقو و خونریزی جان خود را از دست داد.
با شروع تحقیقات جنایی مشخص شد پیکر نیمه جان این مرد را رهگذری در خیابان سپهبد قرنی پیدا کرده بود. فرد رهگذر موضوع را به کارکنان کافی‌شاپی که در نزدیکی آنجا بود، خبر داده و کارکنان کافی‌شاپ بودند که مرد مجروح را به بیمارستان انتقال دادند.
کارکنان کافی‌شاپ در ادامه تحقیقات گفتند مقتول ۵۳ ساله را می‌شناسند. او مدیرعامل شرکتی در نزدیکی محلی است که خون‌آلود روی زمین افتاده بود. یکی از کارکنان کافی‌شاپ گفت: این مرد از مشتریان ثابت ما و کافه ما پاتوق او بود و هر روز بعد از خوردن صبحانه و وقت گذراندن در اینجا به محل کارش می‌رفت.
در ادامه بررسی‌ها، خودروی هیوندایی در همان نزدیکی پیدا شد که در صندوق عقب آن خونی بود. با بررسی دقیق‌تر خودرو مشخص شد در ماشین باز و فرمان و صندلی راننده نیز خونی است و مقداری خون هم کف ماشین ریخته است.
با به دست آمدن این نتایج، فرضیه آشنایی قاتل یا قاتلان با مقتول قوت گرفت. بر اساس این فرضیه قوی، فرد یا افرادی داخل ماشین مقتول با او درگیر شده‌اند و پس از مجروح کردنش از محل گریخته‌اند.
بعد از رفتن ضارب یا ضاربان، مرد مجروح پایین آمده و دستش را به در و بدنه ماشین گرفته تا خود را به سختی به جایی برساند که کمک بگیرد، اما صد قدم آن طرف‌تر روی زمین افتاده و در نهایت در بیمارستان فوت شده است.
بازپرس جنایی در پایان تحقیقات اولیه، دستور انتقال جسد به پزشکی قانونی، بازبینی تصاویر دوربین‌های مداربسته اطراف محل خودرو و ثبت اظهارات خانواده مقتول را صادر کرد.
با ادامه تحقیقات از کادر درمان و افرادی که بالای سر مقتول بودند، مشخص شد او در آخرین لحظات اسم مردی را برده است.
به این ترتیب، تحقیق در مورد اسم مورد نظر آغاز شد و با این سرنخ که مقتول به طور غیرمستقیم به پلیس داد، تحقیقات به سمت یکی از شرکای مقتول هدایت شد.
به این ترتیب، شریک مقتول بازداشت شد و در بازجویی‌ها گفت: ما اختلاف مالی داشتیم. جریان شراکت ما به هشت سال قبل برمی‌گردد و در کارخانه ریسندگی با هم شریک بودیم. اما سه سال قبل دچار اختلاف شدیم و هر دو از هم شکایت کردیم.
منبع: اعتمادآنلاین