صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

مردم نگـاری

شیوع بورس بازی/ من و بورسِ روی بورس!

  • کد خبر: ۳۰۶۷۷
  • ۲۷ خرداد ۱۳۹۹ - ۰۸:۲۱
خرده‌روایت‌هایی از مردم و تجربه حضورشان در بازار سرمایه که این روز‌ها همه‎گیر شده است
یلدا مهدوی/ شهرآرانیوز - خبری از خلوتی کارگزاری‌های بورس نبود، حتی با وجود آنکه از تب‌وتاب سهام عدالت کاسته شده است، کارگزاری‌های بورس در این ایام کرونایی شلوغ و پرازدحامند. برخی دنبال گرفتن کد بورسی هستند، برخی درپی راه‌ورسم بورسی شدن. عده‌ای هم دل به دریا زده‌اند و پول و سرمایه‌شان را با همه شنیده‌های جمع‌های خانوادگی و کاری در چند ماه اخیر، وارد بورس کرده‌اند. خرده‌روایت‌هایی که می‌خوانید، آن چیزی است که مردم از بورس می‌دانند و می‌خواهند.

بورس؛ نوعروس امروز
بازنشسته تامین اجتماعی
گفتم از قافله عقب نمانیم. حتما یک چیزی هست که همه به آن روی آورده‌اند. همین کارگزاری را نگاه کنید چه جمعیتی داخل، منتظر هستند. خب معلوم است یک چیزی هست که مردم این همه به آن روی آورده‌اند؛ هرچند خودم شخصا از الان چشمم آب نمی‌خورد که آخر و عاقبت این ماجرا خوش باشد. من ۵ یا ۶ میلیون بیشتر در بورس نمی‌گذارم. کم می‌گذارم تا اگر اتفاقی افتاد، پس‌فردا کاسه چه‌کنم چه‌کنم دستم نگیرم و دنبال پولم نیفتم.
مشهدی‌ها از این دست تجربه‌ها زیاد دارند. چند سال قبل شرکت پدیده آمد و تعداد زیادی از مردم مشهد، سهام این شرکت را خریدند، اما چه شد؟ نمی‌گویم بورس مثل پدیده است، اما خب، مارگزیده از ریسمان سیاه‌وسفید می‌ترسد. می‌دانید حال‌وهوای الان بورس شبیه چیست؟ به نظر من، بورس، نوعروس بازار اقتصادی کشور است. چندوقتی همه تحویلش می‌گیرند و به آن توجه می‌کنند و همه‌جا صحبت از آن است، اما چند ماه که بگذرد و یک عروس دیگر وارد بازار اقتصاد شود، بورس از مد می‌افتد.
این حرف‌هایم از روی تجربه‌ای است که دارم. شاید تجربه کار با بورس را نداشته باشم، اما ۳۰ سال کارمند تامین اجتماعی بودم و تجربه این مدت کار کردن به من می‌گوید که بورس، زمانی موفق است که کارخانه‌ها و شرکت‌های عرضه‌کننده بورس در بازار حقیقی، بتوانند کالا تولید کنند و بفروشند. آن زمان من هم به‌عنوان سهام‌دار، سود می‌برم. اوضاع اقتصادی الان کشور را همه می‌دانند چندچند است. در این اوضاع اقتصادی که تولیدکننده‌های ما مشکل دارند، واقعا امیدی به بورس نیست.

تکان بورس با حرف‌های سر صبح مسئولان
زرگر- بازنشسته فرهنگی
سی‌وخرده‌ای سال، کارم درس دادن به بچه‌های مردم بود و حالا بازنشسته آموزش‌وپرورش هستم. پای درددل هرکدام از بازنشسته‌ها که بنشینید، کلی حرف از گرانی‌ها و حقوق بازنشستگی دارند. با این گرانی‌ها همه مردم هشتشان گرو نه است، چه برسد به ما که در خانواده یک بیمار هم داریم و هر ماه حدودا ۲ میلیون تومان برای دارو‌های او هزینه می‌کنیم. پاداش بازنشستگی را که دادند، مدتی به‌عنوان سپرده بلندمدت در بانک گذاشتم تا با پول ماهیانه‌ای که بانک پرداخت می‌کرد، بخشی از مخارج زندگی را جبران کنم، اما هرروز پول ما بی‌ارزش می‌شود. چند نفر از همکارانم پیشنهاد دادند که پولم را به‌جای بانک در بورس سرمایه‌گذاری کنم. حدودا ۱۰۰ میلیون تومان بود که از بانک بیرون کشیدم و در بورس سرمایه‌گذاری کردم. چون خودم وارد نبودم، کار خریدوفروش را به یک صندوق سپردم و قرار شد این صندوق، سالانه ۲ درصد سود به‌عنوان دستمزد بردارد. حدودا یک ماهی می‌شود که پولم را به این صندوق سپرده‌ام. این پول همه داشته زندگی من است و قطعا استرس هم دارم. قبول دارم که کار اقتصادی، پرریسک است. یک روز سود دارد، یک روز ضرر. اما بیشترین استرس من، سر حرف‌های مسئولان است. مسئولان، صبح بیدار می‌شوند و حرفی می‌زنند که کلا بازار و بورس را به‌هم می‌ریزد. از این می‌ترسم.

گوشی‌به‌دستان بورسی
فرزانه شاکری-همسر یک آزاده
چند سال قبل ستاد آزادگان، سهام چند شرکت را به آزادگان داد. همسر من نیز ازجمله آزادگانی بود که به او سهام چند شرکت را دادند. آن زمان هیچ‌کس مثل الان از سهام و بورس اطلاعی نداشت. سال ۹۵ بود که به یک مشکل مالی برخورد کردیم و تصمیم گرفتیم یکی از سهام‌ها را بفروشیم. یک کارگزاری کار خرید سهام را انجام داد و برای خرید یکی از سهام‌هایمان ۵ میلیون تومان به ما داد. حالا که بورس این همه خواهان پیدا کرده است، گفتیم سری بزنیم تا از اوضاع چند سهام دیگرمان باخبر شویم. اما به ما گفتند شما دیگر سهامی ندارید. گفتند که آن کارگزاری، همه سهام شما را فروخته است. ما هم که بی‌خبر بودیم و اصلا نمی‌دانستیم چی به چیست. الان این کلاهبرداری نیست؟
هرچه می‌کشیم، از سر ناواردی ماست. بورس خیلی خوب است، به شرط اینکه کارکشته باشی. همه الان در بورس سرمایه‌گذاری کرده‌اند. چندوقت قبل به یک مهمانی خانوادگی رفته بودیم. بعد شام همه با گوشی‌هایشان اوضاع بورس را بررسی می‌کردند. آن شب تا برادرم گفت سود کرده است، کل مهمان‌ها سین‌جیمش کردند که سهام کجا را خریده و چقدر سود کرده است.

بورس و اعصاب‌خردی‌هایش
حکم‌آبادی- خیاط
۱۸ سال قبل یکی از همسایه‌ها گفت سهام پتروشیمی گرفته است و به من هم گفت که پتروشیمی آینده دارد. من ۱۸ هزار تومان سهام پتروشیمی خریدم و گفتم برای آینده بچه‌ها کنار می‌گذارم. این چندوقت که حرف از بورس شده است، دنبال سرنوشت سهام افتاده‌ام. جز اعصاب‌خردی، سودی برایم نداشته است؛ چون چیزی بلد نیستم. بورس به درد جوان‌هایی می‌خورد که شب و روز سرشان توی گوشی است. تکلیف این سهامم که مشخص شود، می‌فروشم. واقعا حوصله ندارم.

بورس‌باز‌ها و بازی بورس
محمدرضا کیان-کارشناس آی‌تی
من تازه‌وارد نیستم (باخنده). از چند سال قبل کار خریدوفروش سهام را انجام می‌دادم. سال‌های اول در بورس فارکس فعال بودم. نمی‌دانم چقدر از این بورس خبر دارید؟ فارکس بزرگ‌ترین بازار سرمایه‌گذاری جهانی است. حجم معاملاتی که در این بازار در یک روز ردوبدل می‌شود، حتی بیشتر از بودجه کل کشور آمریکاست. سال‌های اول در این بازار فعال بودم، اما به‌دلیل محدودیت‌هایی که ایجاد شد، امکان استفاده از آن برای ایرانی‌ها سخت شد.
با این شرایط وارد بورس ایران شدم. بورس و حضور در آن بدون اطلاعات و آگاهی یک کار هیجانی بی‌فایده است. در این مدت خیلی از اقوام و فامیل از من درباره بورس و اینکه چطور سهام خریدوفروش کنند، پرسیدند. من به همه گفتم که بورس، بازی سرمایه است. نباید با سود یا ضرر یک‌روزه تصمیم به فروش بگیرند. بعد هم گفتم حتی اگر بورس‌باز حرفه‌ای هستید و از چم‌وخم بازار‌ها خبر دارید، تمام سرمایه‌تان را وارد بورس نکنید. واقعا عجیب است که یکی از فامیل‌ها خانه خودش را فروخت و با رقم درشتی وارد بورس شد تا سود کلانی به‌دست بیاورد. به‌نظر من، باید پول یا سرمایه کناره را در بورس سرمایه‌گذاری کنید. منظورم از سرمایه کناره، پولی است که شما به‌عنوان پس‌انداز درنظر گرفته‌اید.
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.