صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

نقش‌های ماندگار شهاب حسینی، پرویز پرستویی و ترانه علیدوستی در فجر

  • کد خبر: ۳۱۱۴۶۰
  • ۳۰ دی ۱۴۰۳ - ۰۹:۴۹
در دهه سوم جشنواره فیلم فجر پرویز پرستویی، شهاب حسینی و ترانه علیدوستی از پرکارترین بازیگر‌هایی بودند که در چند فیلم نقش‌هایی ماندگار خلق کردند و برای آن نقش‌ها سیمرغ بلورین بهترین بازیگری را هم به خانه بردند.

به گزارش شهرآرانیوز، در ادامه مرور نقش‌ها و کارکتر‌های ماندگار جشنواره فجر و در آستانه برگزاری چهل و سومین دوره این رویداد، فیلم‌هایی از اصغر فرهادی، ابراهیم حاتمی‌کیا، رضا میرکریمی، پرویز شهبازی، داریوش مهرجویی، پوران درخشنده، کمال تبریزی، مجید مجیدی، تهمینه میلانی، کیومرث پوراحمد، کامبوزیا پرتوی و احمدرضا درویش بازخوانی می‌شوند که در دوره‌های ۲۱ تا ۳۰ جشنواره فجر به نمایش درآمدند.

در این فیلم‌ها نقش‌هایی خلق شدند که داستانشان با بازی‌های به یادماندنی بازیگران آنها در خاطر مانده است و به انحاء مختلف در فضای مجازی یاداوری می‌شوند.

در ادامه برخی ازا این کارکتر‌ها و فیلم‌ها مرور می‌شوند.

بیست‌ویکمین جشنواره فیلم فجر- بهمن ۱۳۸۱،

 ۱. کاراکتر: پیرمرد/ بازیگر: فرامرز قریبیان

فیلم: «رقص در غبار» / نویسندگان: اصغر فرهادی، محمدرضا فاضلی، علیرضا بذرافشان/ کارگردان: اصغر فرهادی

«رقص در غبار» نخستین ساخته سینمایی اصغر فرهادی و اولین حضور او به عنوان کارگردان است که در بیست‌ویکین جشنواره فیلم فجر ثبت شد. فرهادی در اولین تجربه خود توانست برای این فیلم جایزه ویژه هیئت داوران را بگیرد.

مفهوم «قضاوت» که در تمام کار‌های فرهادی به چشم می‌خورد در اولین فیلمش نیز نمود دارد. داستان درباره «نظر» و «ریحانه» بعد از تجربه عشقی پرشور است که باهمدیگر ازدواج می‌کنند، اما همه چیز به سرعت دگرگون می‌شود و به دلیل برچسب‌های درست و غلطی که به مادر ریحانه زده می‌شود و باعث بدنامی او شده، «نظر» در پی فشار خانواده و اجتماع اطرافش مجبور به طلاق دادن ریحانه می‌شود. نظر بعد از این اتفاق سرگردان می‌شود و به دل بیابان می‌زند و با پیرمردی که شغلش مارگیری است آشنا می‌شود. قریبیان در نقش پیرمرد روی دیگری از هنرنمایی خود را به رخ کشید. نکته جالب توجه درباره نقش پیرمرد این است که گزینه اول فرهادی برای این نقش پرویز پرستویی بود که او این پیشنهاد را رد می‌کند، اما سال‌ها بعد خود پرستویی با بازگویی ماجرا، برای عدم پذیرش این نقش پشیمان ابراز پشیمانی می‌کند.

۲. کاراکتر: قدرت/ بازیگر: حبیب رضایی

فیلم: «اینجا چراغی روشن است» / نویسنده و کارگردان: سیدرضا میرکریمی

قدرت، جوان عقب مانده و ساده دلی است که همراه با متولی امامزاده‌ای واقع در یک روستا زندگی می‌کند. متولی از این که مردم روستا نسبت به امامزاده بی اعتنا هستند ناراحت است و آن را به کم ایمانی مردم نسبت می‌دهد، اما مردم معتقدند امامزاده تا به حال نیاز‌ها و نذورات آنها را برآورده نکرده است. متولی موقتاً به شهر می‌رود و با توجه به اینکه هیچ‌کس حاضر نشده در این مدت رسیدگی به امور امامزاده را بپذیرد، قدرت را به جای خود می‌گذارد. قدرت که می‌تواند ارواح مردگان قبرستان کنار امامزاده را درک کند، متوجه مشکلات زندگی آدم‌های روستا می‌شود و از اموال امامزاده برای حل این مشکلات استفاده می‌کند و طولی نمی‌کشد که بنای امامزاده خالی از فرش و سقف و دیوار و پول می‌شود. یک شب دختر چوپان روستا، گله‌هایش پراکنده شده‌اند و قدرت که به او علاقه دارد، تمام شب را چراغ به دست می‌ایستد تا تمام گله به دور او و داخل امامزاده جمع شوند. صبح فردایش، قدرت با قطار عازم مقصدی می‌شود که از نظر او محل اقامت «آقا» است.

حبیب رضایی برای این نقش سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد را دریافت کرد.

۳. کاراکتر: آیدا/ بازیگر: مریم پالیزبان

فیلم: «نفس عمیق» / نویسنده و کارگردان: پرویز شهبازی

منصور و کامران در حالی که با ماشینی که دزدیده‌اند در خیابان چرخ می‌زنند با دختری به نام آیدا آشنا می‌شوند. منصور دلبسته او می‌شود. آیدا دختری پرشور و ظاهرا امیدوار به زندگی است. او برای مدتی باعث می‌شود منصور ناراحتی و مشکلات زندگی‌اش را فراموش کند و از حالت منفعلی که داشت خارج شود، اما سکوت و اندوه کامران و گرایش او به مرگ همچنان دغدغه منصور است. تا این‌که وضع جسمانی کامران به هم می‌ریزد و در بیمارستان می‌میرد. منصور این بار دچار ناامیدی کامل می‌شود. از سویی آیدا را که به رابطه‌اش با منصور پی برده‌اند از خوابگاه اخراج می‌کنند. او هم ناامید شده و می‌گوید قرار است برایش خواستگار بیاید، اما با پیشنهاد منصور به شمال می‌روند. در پایان به نظر می‌آید که ماشین آنها دچار تصادف شده و در سد غرق می‌شود. این در واقع همان نمای اول فیلم است، اما در نمای آخر، آنها با ماشین در جاده مه‌گرفته کوهستانی دور می‌شوند.

مریم پالیزبان برای این فیلم نامزد سیمرغ بلورین بهترین نقش اول زن شد.

۴. کاراکتر: حاج صفدر/ بازیگر: جمشید هاشم‌پور

فیلم: «واکنش پنجم» / نویسنده و کارگردان: تهمینه میلانی

«واکنش پنجم» یکی از فیلم‌های زنانه میلانی است که به در دورانی خاص به مسائل و مشکلات زنان پرداخت.

فرشته، معلم مدرسه، همسرش سعید را در یک سانحه تصادف از دست می‌دهد. پدرشوهرش حاج صفدر مردی ثروتمند و بانفوذ و صاحب یک بنگاه حمل و نقل است. او به فرشته می‌گوید حالا که سعید مرده، دیگر با خانواده آنها نسبتی ندارد و، چون حاج صفدر دو پسر مجرد در خانه دارد و فرشته هم به آنها نامحرم است باید خانه آنها را ترک کند. در ضمن او حاضر نیست سرپرستی دو فرزند سعید را به مادرش (فرشته) بسپارد، مگر اینکه با برادر شوهرش مجید ازدواج کند. فرشته نمی‌پذیرد و مجبور می‌شود بچه‌ها را ترک کند و به خانه پدرش برود. حاج صفدر اجازه می‌دهد فرشته فقط روز‌های پنج شنبه بچه‌ها را پیش خودش ببرد. در یکی از این روز‌ها پسر فرشته می‌گوید حاج صفدر قصد دارد آنها را به اصفهان پیش عمه‌شان بفرستد. فرشته مشکلش را با همکارانش که با هم دوره دیدار‌های ماهانه دارند، مطرح می‌کند. با همفکری آنها تصمیم می‌گیرد با بچه هایش به دبی فرار کند، اما در روز حرکت حاج صفدر که از قضیه مطلع شده جلوی آنها را می‌گیرد. فرشته مجدداً تصمیم به فرار می‌گیرد و با کمک دوستش ترانه به ویلای برادر دوستش در ساوه می‌روند. حاج صفدر که از غیبت فرشته و نوه‌هایش مطلع شده، عکس آنها را به راننده‌های کامیون‌هایش می‌دهد و عاقبت پیدایشان می‌کند. او از طریق کنترل راه‌های هوایی موفق می‌شود راه فرار فرشته را ببندد و از طرفی به کمک یکی از دوستانش اجازه کنترل تلفن‌های دوستان فرشته را به دست می‌آورد. فرشته و بچه‌ها از ساوه به شیراز فرار می‌کنند، در حالی که حاج صفدر در تعقیب آنهاست. از آنجا به بوشهر و خانه پیرزنی می‌روند که می‌خواهد آنها را از راه دریا به آن سوی آب‌ها بفرستد، غافل از اینکه حاج صفدر مخفیگاه فرشته و بچه‌ها را پیدا کرده و توسط آدم‌هایش آنها را زیر نظر دارد. فرشته بالاخره بازداشت می‌شود و مجید پسر حاج صفدر به پدرش اعتراض می‌کند که اگر او هم ازدواج کرد و مرد، با همسر و فرزندانش همین طور رفتار خواهد شد؟ حاج صفدر که متحول شده به سراغ فرشته می‌رود و می‌گوید اجازه می‌دهد به خانه برگردد و از بچه هایش مراقبت کند، ولی یک شرط دارد...

جمشید هاشم پور برای این نقش نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد شد.

۵. کاراکتر: روزبه/ بازیگر: پرویز پرستویی

فیلم: «دیوانه‌ای از قفس پرید» / نویسنده و کارگردان: احمدرضا معتمدی

معتمدی پس از ۲۰ سال از ساخت این فیلم با ابراز تعجب از سرکوب فیلم «دیوانه‌ای از قفس پرید» به دلیل بهره‌گیری از اقتباس گفت: دغدغه من همواره فلسفه بوده و با وارد کردن ضرب‌المثل‌های موجود در زبان به این فیلم تلاش داشتم تا اثبات کنم که ما در کشور، شاهد نوعی مدرنیته بی‌ریشه هستیم.

داستان فیلم درباره یلدا با روزبه، جانباز جنگ است که ازدواج کرده، اما بیماری روزبه تشدید می‌شود و او را در یک آسایشگاه برای مراقبت و درمان بستری می‌کنند. یلدا اگرچه علاقه زیادی به روزبه دارد، اما در مورد رابطه اش دچار تردید شده است. روزبه که در دادگستری کار می‌کند، پیگیر پرونده‌های مفاسد اقتصادی ست. مستوفی، عموی یلدا، در سال‌های پس از جنگ از طریق اعمال خلاف و رباخواری و قاچاق و اختلاس ثروت؛ و نفوذ زیادی به دست آورده است پسرخوانده مستوفی دلباخته یلداست و قصد دارد با استفاده از نفوذ پدرش با یلدا ازدواج کند. مستوفی نیز سعی دارد با استفاده از وضعیت به هم ریخته روحی یلدا و بیماری روزبه، باعث جدایی آنها شود.

پرویز پرستویی برای این فیلم نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد در جشنواره فیلم فجر شد.

بیست‌ودومین جشنواره فیلم فجر- بهمن ۱۳۸۲،

۶. کارکتر: فرزین/ بازیگر: بهرام رادان

فیلم: «شمعی در باد» / نویسندگان: محمدهادی کریمی، پوران درخشنده/ کارگردان: پوران درخشنده

بهرام رادان برای بازی در این فیلم اولین سیمرغ بازیگری خود را در بخش بهترین بازیگر نقش اول دریافت کرد. فرزین دانشجوی انصرافی است که پدر و مادرش از هم جدا شده‌اند و او با مادرش زندگی می‌کند. مادر فرزین قصد ازدواج مجدد دارد و فرزین هم بین رفتن به خارج از کشور و انواع و اقسام پریشانی‌ها و اضطراب‌ها تنها مانده و کسی او را درک نمی‌کند. او به‌طور اتفاقی با آیدا که مدیر یک مؤسسه خیریه است آشنا می‌شود و قرار می‌شود برای او سایت راه اندازی کند. به تدریج رابطه آنها عمیقتر می‌شود و فرزین پی می‌برد که آیدا می‌تواند او را به آرامش برساند.

۷. کاراکتر: فیروزه/ بازیگر: ترانه علیدوستی

۸. کاراکتر: ابوالقاسم/ بازیگر: فرامرز قریبیان

فیلم: «شهر زیبا» / نویسنده و کارگردان: اصغر فرهادی

علا و فیروزه عاشق و معشوق همدیگر هستند. در کانون اصلاح و تربیت شهر زیبا نوجوانان زندانی با خواست «اعلا» جمع می‌شوند تا هجدهمین سالروز تولد «اکبر» را جشن بگیرند. اکبر متهم است دو سال پیش دختری را کشته و حالا زمان قصاص اوست و دوستش اعلا و فیروزه بعد از آزادی در تلاش هسند تا رضایت خانواده مقتول را بگیرد و دوستش را از طناب دار نجات دهد، اما علا در این جریان ناخواسته عاشق خواهر اکبر می‌شود. ابوالقاسم که پدر مقتول است شرط رضایت خود را منوط به ازدواج علا با دخترش می‌کند. حالا علا باید تصمیم بگیرد که قید عشقش با فیروزه را بزند و یا از نجات رفیقش برای قصاص دست بردارد.

ترانه علیدوستی برای نقش فیروزه نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول شد. هم‌چنین فرامرز قریبیان نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد.

۹. کاراکتر: رضا مارمولک/ بازیگر: پرویز پرستویی

فیلم: «مارمولک» / نویسنده: پیمان قاسم خانی بر اساس طرحی از منوچهر محمدی/ کارگردان: کمال تبریزی

منوچهر محمدی با پیمان قاسم‌خانی ایده‌ای را مطرح می‌کند. محمدی به قاسم خانی می‌گوید ایده‌ام این است که یک دزد چطور می‌تواند یک روحانی شود؟ قاسم خانی با همین ایده تک خطی فیلمنامه مارمولک را می‌نویسد و سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه را دریافت می‌کند. مارمولک از پرحاشیه‌ترین فیلم‌های سینمای ایران است.

پرویز پرستویی از هیئت داوران جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد را دریافت کرد. این اولین بار در تاریخ جشنواره فیلم فجر بود که هیئت داوران برای بخش بازیگری جایزه هیئت داوران اختصاص می‌دهند. تا پیش از این از بازیگرانی که نامزد دریافت جایزه بودند و سیمرغ نصیب‌شان نمی‌شد فقط تقدیر به عمل می‌آمد.

دیالوگ‌های ماندگار از فیلم «مارمولک»

- خدا که فقط متعلق به آدم‌های خوب نیست، خدا، خدای آدم‌های خلاف‌کار هم هست و فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی‌گذارد فی‌الواقع خداوند‌اند لطافت‌اند بخشش‌اند بیخیال‌شدن و‌اند چشم‌پوشی و‌اند رفاقت است. رفیق خوب و با مرام همه چیزش را پای رفاقت می‌گذارد. اگر آدم‌ها مرام داشته باشند هیچ‌وقت دزدی نمی‌کنند ولی متأسفانه بعضا آدم‌ها تک‌خوری می‌کنند و این بدِ روزگار است … بایستی ما یک فکری به حال اهلی‌شدن آدم‌ها بکنیم اهلی‌کردن یعنی ایجاد علاقه‌کردن و این تنها راه رسیدن به خداست و خیلی هم مهم است.

- آقا جان بهشت که زورکی نمی‌شه! آنقدر فشار می‌دین که از اون ور جهنم می‌زنه بیرون!

۱۰. کاراکتر: زینال/ بازیگر: پژمان بازغی

فیلم: «دوئل» / نویسنده و کارگردان: احمدرضا درویش

بازغی نقش‌های مختلفی در سینما داشته ولی شاید نقش زینال تنها بازی خاص و ماندگار او در سینما باشد. داستان فیلم حول یک گاوصندوق می‌چرخد. در بحبوحه جنگ عده‌ای تلاش می‌کنند از خروج یک گاو صندوق از کشور جلوگیری کنند. نقش اول فیلم، زینال، در این بین به حسن نیت آنها شک کرده و سعی می‌کند گاو صندوق را از چنگ آنها در بیاورد. گاو صندوق در اروند غرق می‌شود و زینال اسیر می‌شود. داستان فیلم ۲۰ سال بعد و پس از آزادی زینال ادامه می‌یابد و در حین درگیری برای تصاحب گاوصندوق حقایقی کهنه را آشکار می‌شود.

پژمان بازغی برای این نقش نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد شد.

۱۱. کاراکتر: مادر/ بازیگر: گلاب آدینه

۱۲. کاراکتر: مش مریم/ بازیگر: فریده سپاه منصور

۱۳. کاراکتر: یدالله/ بازیگر: حسن پورشیرازی

۱۴. کاراکتر: یوسف/ بازیگر: پارسا پیروزفر

۱۵. کاراکتر: دکتر/ بازیگر: امین حیایی

فیلم: «مهمان مامان» / نویسندگان: هوشنگ مرادی کرمانی، داریوش مهرجویی، وحیده محمدی فر بر اساس داستانی از هوشنگ مرادی کرمانی/ کارگردان: داریوش مهرجویی

«مهمان مامان» یکی از ایرانی‌ترین فیلم‌هایی است که فرهنگ مهمان‌نوازی و خانوادگی و همسایگی ایران را به خوبی نشان می‌دهد.

ماجر از این قرار است که در آستانه‌ی ورود مهمانان، مادر دستپاچه و نگران است. با وجود تلاش او برای آماده کردن شرایط، وضعیت آشفته‌ای حاکم است. هنوز پدر نیامده و هر لحظه ممکن است خواهرزاده‌ی مادر و نوعروسش سر برسند. دقایقی پس از ورود پدر (یدالله)، مهمانان سر می‌رسند و این تازه آغاز ماجراست. یدالله خاطرات خصوصی زندگی اش را بدون ملاحظه برای عروس و داماد بازگو می‌کند و اصرار او بر ماندن مهمانان، مادر را کلافه کرده، چون در خانه وسایل پذیرایی وجود ندارد. امیر ـ پسر کوچک خانواده ـ که برای جا به جا کردن ماشین پسرخاله بیرون رفته، دیر می‌کند و خبر می‌رسد که مسافر سوار کرده است! صدیقه، زن حامله‌ای است در همسایگی آن ها، پس از دور ریختن مواد مخدر شوهر معتادش یوسف کتک سختی از او می‌خورد و پسرخاله که مادر مدام او را «جناب سرهنگ» خطاب می‌کند، با یوسف درگیر می‌شود. پس از آن، یدالله برای سرگرم کردن مهمانان از خاطرات گذشته اش می‌گوید و با آن‌ها مشغول تماشای فیلم می‌شود. با ماندنی شدن مهمانان، اضطراب مادر برای تهیه‌ی شام بیش‌تر و بیش‌تر می‌شود؛ بنابراین همه‌ی ساکنان خانه به تکاپو می‌افتند. اهمیت مرغ در سفره برای مادر حیاتی است، ولی مش مریم (یکی از همسایه ها) دلش نمی‌آید یکی از جوجه هایش را برای تأمین شام به کشتن بدهد. پس امیر به همراه دوستش، از مغازه‌ی پدر او مخفیانه مرغ و ماهی برمی دارد، ولی سر بزنگاه پدر می‌رسد و پسرش را تنبیه می‌کند و امیر ناکام به خانه برمی گردد. یوسف که پدر و مادر ثروتمندی دارد، به همراه امیر به خانه‌ی پدری اش می‌رود و در میان پرسش‌های دائمی پدر و نفرین‌های پی در پی مادر که معتقد است صدیقه پسرش را معتاد کرده، از یخچال آن‌ها انواع مواد خوراکی مورد نیاز را بر می‌دارد و بازمی گردند. پس از این که همسایگان دیگر هم تا سر حد امکان مواد مورد نیاز شام ایده آل مادر را تهیه می‌کنند، پدر دوست امیر نیز پشیمان می‌شود و مرغ و ماهی‌ها را به در خانه‌ی آن‌ها می‌آورد. عاقبت شام آماده می‌شود و همه‌ی ساکنان خانه بر سر سفره می‌نشینند. پس از صرف شام، مهمانان که آماده‌ی رفتن هستند با اصرار ابلهانه‌ی یدالله برای ماندن پا سست می‌کنند و مادر که دیگر در آستانه‌ی جنون قرار گرفته از حال می‌رود. او را به بیمارستان می‌برند و استراحت مطلق برایش تجویز می‌شود. پس از بازگشت، عروس و داماد را برای خواب در اباقی جداگانه جای می‌دهند. همسایه‌ها هم به خانه هایشان می‌روند و چراغ‌ها یک به یک خاموش می‌شودند.

فریده سپاه منصور برای بازی در این فیلم نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن شد. گلاب آدینه و حسن پورشیرازی نیز به ترتیب نامزد دریافت بهترین بازیگر نقش اول زن و بهترین بازیگر نقش اول مرد شدند.

پارسا پیروز فر با نقش یوسف در «مهمان مامان» نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد.

بیست‌وسومین جشنواره فیلم فجر- بهمن ۱۳۸۳،

۱۶. کاراکتر: هوشنگ شفق/ بازیگر: حمید فرخ نژاد

۱۷. کاراکتر: ارغوان کامرانی/ بازیگر: خزر معصومی

۱۸. کاراکتر: محسن/ بازیگر: کوروش تهامی

۱۹. کاراکتر: مافوق هوشنگ/ بازیگر: رضا بابک

فیلم: «به رنگ ارغوان» / نویسنده و کارگردان: ابراهیم حاتمی‌کیا

«به رنگ ارغوان» از جمله آثار حاتمی‌کیا است ک سابقه توقیف دارد. نکته جالب درباره این فیلم این است که «به رنگ ارغوان» در دو دوره از جشنواره فیلم فجر متقاضی حضور بود؛ دوره ۲۳ برای اولین بار که توقیف شد و در بیست‌وهشتمین جشنواره فیلم دومین بار که چنین اتفاقی در تاریخ جشنواره فیلم فجر بی‌سابقه بوده است.

«شفق» یکی از اعضای گروه سیاسی که اوائل انقلاب از ایران خارج شده، پس از سال‌ها تصمیم می‌گیرد برای دیدن دخترش «ارغوان» که دانشجوی دانشکده جنگل‌داری است، مخفیانه به ایران بازگردد. یکی از مأمورین امنیتی به نام «هوشنگ»، به عنوان دانشجو وارد دانشکده می‌شود و از امکانات مدرن امنیتی استفاده می‌کند تا با کنترل ارغوان، شفق را به دام اندازد. در این میان بین او و ارغوان رابطه‌ای عاطفی به‌وجود می‌آید

۲۰. کاراکتر: یوسف/ بازیگر: پرویز پرستویی

فیلم: «بید مجنون» / نویسندگان: سید ناصر هاشم زاده، مجید مجیدی، فواد نحاس/ کارگردان: مجید مجیدی

مردی پس از سال‌ها، طی عمل جراحی که در خارج از کشور انجام می‌گیرد، بینایی خود را بازمی‌یابد و در ادامه با مشکلاتی در زندگی مواجه می‌شود نابینایی که از ۸ سالگی بینایی خود را از دست داده است امیدی می‌یابد برای دیدن دوباره رنگ‌ها و خطوط زندگی عادی. یوسف در تصور آنکه با یافتن بینایی خود به خود حقیقی دست خواهد یافت و پس از آن خواهد توانست ارتباطی در خور خود با خدای خود برقرار نماید با خدای خویش عهد می‌بندد که در صورت توان مجدد برای بینایی در راه خداوند زندگی کند و آن زندگی ساده و متمرکزی که تا بحال داشته است را با این امکان و فرصتی که مجدداً در اختیارش قرار خواهند داد غنی‌تر سازد و رشد دهد. اما وقتی در شرایط واقعی قرار می‌گیرد و زرق و برق زندگی را مشاهده می‌کند همچون بید بر سر ایمان خویش می‌لرزد.

پرویز پرستویی برای این فیلم سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول را دریافت کرد.

۲۱. کاراکتر: عادل مشرقی/ بازیگر: خسرو شکیبایی

۲۲. کاراکتر: لیلا سازگار/ بازیگر: لیلا حاتمی

۲۳. کاراکتر: حمید دوست دار/ بازیگر: محمدرضا شریفی نیا

فیلم: «سالاد فصل» / نویسندگان: خسرو شکیبایی، فریدون جیرانی/ کارگردان: فریدون جیرانی

نکته جالب توجه در این فیلم حضور خسرو شکیبایی به عنوان فیلم‌نامه نویس بود که با همکاری فریدون جیرانی آن را به نگارش درآوردند. شکیبایی خودش در این فیلم به عنوان نقش مکمل مرد بازی کرد و نامزد سیمرغ بازیگری در این نقش شد. لیلا حاتمی نیز برای این نقش نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن شد.

داستان فیلم درباره دختری به اسم لیلا است که طی اتفاق‌هایی با حمید دوستدار آشنا می‌شود و این آشنایی مسیر جدیدی را پیش روی او قرار می‌دهد، غافل از این که عادل مشرقی دل بسته‌ی اوست.

دیالوگی از فیلم: عادل مشرقی (خطاب به لیلا): خیل خب بابا، خیل خب، زن ما نشو، نمی‌خواد زن ما بشی، ولی اگه خواستی زن یکی از این تاپاله‌ها بشی، یکی رو پیدا کن که خاطرتو بخواد، عینه من، پات بشینه، یکی رو پیدا کن حالتو نگیره، مثل من، اذیتت نکنه، یه تاپاله‌ای که آدم باشه، هر موقع که یه تاپاله این شکلی پیدا کردی بیا سراغ من، اونوقت خودم دستتو میذارم تو دستش، نوکرتم هستم، برات عروسی میگیرم، بابا کرمم می‌رقصم، به عصمت فاطمه زهرا این کارو می‌کنم.

۲۴. کاراکتر: دکتر محمود عالم/ بازیگر: مسعود رایگان

فیلم: خیلی دور، خیلی نزدیک/ نویسندگان: محمدرضا گوهری، سیدرضا میرکریمی/ کارگردان: سیدرضا میرکریمی

دکتر عالم، جراح برجسته مغز و اعصاب است و اعتقادی به خدا ندارد. او به‌دلایل مختلف فرزندش را فراموش کرده‌است. وی به‌صورت اتفاقی در شب تولد پسرش، سامان، از مریضی او که تومور مغزی است، باخبر می‌شود و به‌دنبال پسر ستاره‌شناسش در کویر به‌راه می‌افتد.

مسعود رایگان برای بازی در این نقش نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد شد.

۲۵. کاراکتر: ریحان/ بازیگر: فرشته صدرعرفایی

۲۶. کاراکتر: ناصر/ بازیگر: پرویز پرستویی

فیلم: «کافه ترانزیت» /نویسنده و کارگردان: کامبوزیا پرتوی

فیلم در مورد زنی به نام ریحان (فرشته صدر عرفایی) است که شوهر خود را به تازگی از دست داده است. شوهر وی برای او فقط قهوه‌خانه‌ای در کنار جاده در نزدیکی ماکو به ارث گذاشته است. این زن تلاش می‌کند تا استقلال خود را حفظ کند ولی برادر شوهرش ناصر (پرویز پرستویی) در جلوی پای این زن سنگ انداخته، تا ریحان را ناچار به ازدواج با خود کند.

فرشته صدرعرفایی برای این فیلم برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن شد.

۲۷. کاراکتر: ننه گیلانه/ بازیگر: فاطمه معتمد آریا

فیلم: «گیلانه» / نویسندگان: فرید مصطفوی، رخشان بنی‌اعتماد، محسن عبدالوهاب/ کارگردان: رخشان بنی‌اعتماد

این فیلم در بیست‌وسومین جشنواره فیلم فجر در بخش خارج از مسابقه به نمایش درآمد. داستان نگاهی به اوایل جنگ و اعزام نیرو‌های جوان به جبهه دارد. ننه گیلانه به همراه پسر و دختر جوانش در کوران جنگ و در بمباران‌های تهران، زندگی دشواری را می‌گذرانند.

۲۸. کاراکتر: قیس/ بازیگر: هومن سیدی

۲۹. کاراکتر: ملا عسلی، گاریچی، آسیابان/ بازیگر: رضا کیانیان

«یک تکه نان» / نویسنده: محمدرضا گوهری/کارگردان: کمال تبریزی

هومن سیدی با بازی در این فیلم توانست خود را به عنوان بازیگری توانمند نشان دهد و مهم‌ترین حضور جدی‌اش در عرصه بازیگری بود. سیدی در نقش جوان ساده‌ای است که با لباس سربازی که همراه یک پیر مرد معتمد مردم که دارای غرور و بداخلاق است، برای دیدن پیر زنی که به صورت معجزه آسایی توسط جوانی، قرآن را حفظ شده به روستایی می‌روند که در مسیر ماجرا‌هایی رخ می‌دهد. رضا کیانیان در این فیلم سه نقش متفاوت را همزمان بازی کرد که بازی‌اش مورد توجه و تحسین قرار گرفت.

بیست‌وچهارمین جشنواره فیلم فجر- بهمن ۱۳۸۴،

۳۰. کاراکتر: مهندس ناصر شفیعی/ بازیگر: پرویز پرستویی

۳۱. کاراکتر: حبیبه/ بازیگر: گلشیفته فراهانی

«پدر» / نویسنده و کارگردان: ابراهیم حاتمی‌کیا

فیلم درباره رابطه یک پدر بسیجی و دختر جوانش است که مین‌های باقیمانده از دوران جنگ باعث مجروح شدنش شده است.

پرویز پرستویی برای این فیلم سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول را گرفت.

دیالوگی ماندگار از فیلم:

ناصر (خطاب با خدا): این پارو بگیر، پای حبیبه‌ام رو بهم پس بده. تو رو قسمت میدم. به خودت قسم راضی‌ام. خدا ... خدا ... من یه پدرم، من نمی‌تونم این وضعِ حبیبه رو تحمل کنم.

من جنگیدم نه اون، من اعتقاد داشتم نه اون. این پارو بگیر، پای حبیبه رو بهم پس بده. به خودِت قسم راضیم. [سرش رو روی زمین می‌کوبه و زار می‌زنه.]۳۲. کاراکتر: مژده صفایی/ بازیگر: هدیه تهرانی

۳۳. کاراکتر: روح انگیز براتی/ بازیگر: ترانه علیدوستی

۳۴. کاراکتر: مرتضی سمیعی/ بازیگر: حمید فرخ نژاد

۳۵. کاراکتر: سیمین، زن همسایه/ بازیگر: پانته‌آ بهرام

فیلم: «چهارشنبه سوری» /نویسندگان: مانی حقیقی، اصغر فرهادی/ کارگردان: اصغر فرهادی

نزدیک عید است و همه مردم مشغول خانه تکانی و استقبال از سال نو هستند. دختر جوانی به نام روح‌انگیزکه خود را آماده ازدواج می‌کند، در یک شرکت خدمات نظافتی کار می‌کند، روز چهارشنبه‌سوری از شرکت نظافت با او تماس می‌گیرند و او برای نظافت به خانه خانواده‌ای متوسط وارد می‌شود. فضای پرتنش و غم‌انگیز خانه، به همراه غوغای انفجار ترقه‌های چهارشنبه‌سوری فضایی بی‌ثبات و ناآرام به وجود آورده است.

مژده خانم خانه، در هیئتی سراپا سیاه‌پوش و با حرکاتی عصبی، حالتی غریب دارد. مژده به رابطه همسر خود و زن همسایه مشکوک شده و زندگی خانواده در آستانه نابودی است. دست آخر مرد، به ظاهر در نظر همسرش تبرئه می‌شود و پیش از عید آشتی می‌کنند؛ هرچند تنهایی و دوری آدم‌های قصه ادامه خواهد داشت. اما در پایان فیلم مشخص می‌شود که سوءظن مژده به همسرش کاملاً درست بوده است.

پانته‌آ بهرام و ترانه علیدوستی هر دو برای بهترین بازیگر نقش مکمل زن نامزد سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر شدند. هدیه تهرانی نیز برای بازی در این فیلم برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن شد.

۳۶. کاراکتر: رضا شایسته/ بازیگر: منوچهر نوذری

۳۷. کاراکتر: ناصر/ بازیگر: ابوالفضل پور عرب

۳۸. کاراکتر: اشکبوس/ بازیگر: حمید لولایی

۳۹. کاراکتر: احد/ بازیگر: شهرام حقیقت دوست

فیلم: «چند می‌گیری گریه کنی؟» / نویسندگان: محسن تنابنده، حسن وارسته/ کارگردان: شاهد احمدلو

«چند می‌گیری گریه کنی؟» آخرین نقش آفرینی مرحوم منوچهر نوذری بود. محسن تنابنده در این فیلم به عنوان فیلمنامه نویس حضور داشت. داستان درباره پیرمردی به اسم رضا شایسته است که پس از سال‌ها زندگی در غربت به ایران می‌آید تا پس از مرگ در خاک وطنش آرام بگیرد. تنها نگرانی شایسته این است که پس از مرگش کسی نیست که برای او مراسم ختم بگیرد و برایش گریه کند ...

حمید لولایی برای این فیلم برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد.

بیست‌وپنجمین جشنواره فیلم فجر- بهمن ۱۳۸۵،

۴۰. کاراکتر: عمو رحیم (راننده اتوبوس) / بازیگر: خسرو شکیبایی

۴۱. کاراکتر: عیسی/ بازیگر: مهرداد صدیقیان

«اتوبوس شب» / نویسنده: حبیب احمدزاده/ کارگردان: کیومرث پوراحمد

داستان فیلم درباره سربازی نوجوان به نام عیسی است که مأمور شده به عنوان بلد راه، عده‌ای از اسیران عراقی را با همراهی یک اتوبوس و راننده‌اش به قرارگاه برساند. در طول مسیر اتفاق‌هایی تا رسیدن اتوبوس به قرارگاه پیش می‌آید. داستان فیلم در طی یک شب روایت می‌شود و در همین فاصله زمانی و براساس اتفاقات مسیر، رابطه‌ای میان نوجوان و راننده اتوبوس و اسرای عراقی شکل می‌گیرد.

مهرداد صدیقیان برای این فیلم نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد. خسرو شکیبایی نیز دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول را دریافت کرد.

دیالوگی ماندگار از فیلم:

عیسی: پارسال ۱۶ سالم بود بچه بودم، دو روز بعد بابام مرد. بازم ۱۶ سالم بود، اما دیگه بچه نبودم!

۴۲. کاراکتر: مجید سوزوکی/ بازیگر: کامبیز دیرباز

۴۳. کاراکتر: بایرام/ بازیگر: اکبر عبدی

۴۴. کاراکتر: امیر/ بازیگر: ارژنگ امیرفضلی

۴۵. کاراکتر: بیژن/ بازیگر: امین حیایی

۴۶. کاراکتر: مصطفی/ بازیگر: علی اوسیوند

۴۷. کاراکتر: صالح/ بازیگر: محمدرضا شریفی‌نیا

۴۸. کاراکتر: مرتضی/ بازیگر: سیدجواد هاشمی

«اخراجی‌ها» / نویسنده: مسعود ده‌نمکی/ مشاور فیلمنامه: پیمان قاسم‌خانی/ کارگردان: مسعود ده‌نمکی

«اخراجی‌ها ۱» یکی از پرحاشیه‌ترین فیلم‌های جشنواره فیلم فجر در دوره ۲۵ بود. این فیلم که سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه مردمی را دریافت کرد پس از نمایش در جشنواره و در اکران عمومی پرفروش‌ترین فیلم آن سال شد. این فیلم یکی از پرکارکترین آثاری است که در سینمای ایران ماندگار شدند. هرچند که ادامه سری این فیلم فقط در گیشه موفق بود و به لحاظ کیفیت و شخصیت پردازی به بیراهه رفت.

۴۹. کاراکتر: سمیره/ بازیگر: باران کوثری

۵۰. کاراکتر: فواد/ بازیگر: حامد بهداد

۵۱. کاراکتر: رضا/ بازیگر: پوریا پورسرخ

فیلم: «روز سوم» / نویسنده: مهدی سجاده چی بر اساس طرحی از حمید زرگر نژاد/ کارگردان: محمدحسین لطیفی

این فیلم، روایت آخرین روز‌های مقاومت در بخش غربی خرمشهر در سال ۱۳۵۹ است. سمیره و رضا، خواهر و برادری که همراه سایر مردم در حال مقاومت هستند. حلقه محاصره دشمن تنگ‌تر می‌شود و در نتیجه سمیره که پاهایش شکسته‌است و نمی‌تواند فرار کند در خانه باقی می‌ماند، رضا تصمیم می‌گیرد سمیره را در حیاط خانه در یک موقعیت نسبتاً خوب با کمی غذا خاک کند تا شبانه بیاید و وی را فراری دهد. در این بین خواستگار قبلی سمیره که به جمع نیروی نظامی عراق پیوسته و روزی همکار او در مدرسه خرمشهر نیز بوده‌است، به عنوان یک فرمانده عراقی به این منطقه می‌آید و خانه رضا و سمیره را اشغال می‌کند و برای نگهبانی از آنجا نیز دو مأمور قرار می‌دهد. در این بین رضا سعی بر نجات دادن سمیره می‌کند که در نهایت برادر کوچک رضا و دوستانش و خودش شهید می‌شوند و فقط سمیره از ماجرا جان سالم به در می‌برد.

این داستان برداشتی آزاد از یک ماجرای واقعی بود که در آن همه عوامل زنده می‌مانند.

پوریا پورسرخ برای این فیلم نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد شد. شاید این نقش تنها بازی ماندگار این بازیگر در سینما تا به کنون باشد. حامد بهداد نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد و باران کوثری به صورت مشترک با فیلمی دیگر (خون بازی) برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن شد.

۵۲. کاراکتر: امیر حسین/ بازیگر: خسرو شکیبایی

۵۳. کاراکتر: حوریه/ بازیگر: مریلا زارعی

فیلم: «دست‌های خالی» / نویسنده و کارگردان: ابوالقاسم طالبی

حوریه که سال‌هاست از اسارت پدرش، امیرحسین، به دست عراقی‌ها می‌گذرد، نسبت به خروج‌های بی‌موقع مادرش، مریم، از منزل مشکوک است و این شک با تلفن‌های ناشناسی که به او می‌شود و در آنها از تصمیم مریم برای ارتباط با یک مرد دیگر صحبت می‌شود افزایش می‌یابد، اما طولی نمی‌کشد حوریه متوجه می‌شود مادرش در این مدت به عیادت امیرحسین که به تازگی آزاد شده و در بیمارستان به سر می‌برد می‌رفته است. امیرحسین که مبتلا به موج‌گرفتگی است به خانه بازمی گردد ولی ازدحام‌های پیرامونی و آلودگی‌های صوتی حالش را متشنج می‌کند، ضمن آن که تلفن‌های ناشناس این بار به او هم می‌شود و سلامتش را به مخاطره می‌اندازد. با پیشنهاد حوریه، همه تصمیم می‌گیرند مدتی از تهران دور باشند و به شمال بروند. در سفر عده‌ای از هم‌رزمان سابق امیرحسین نیز به او ملحق می‌شوند. مزاحمت‌های تلفنی همچنان ادامه دارد و در یکی از آنها، به حوریه اعلام می‌شود که فیلم حاوی ارتباط غیراخلاقی مادرش با یک غریبه را از یک زن داخل رستورانی در شهر بگیرد. حوریه نزد زن جوان که معتاد است می‌رود و با او درگیر می‌شود و طی درگیری، شخصی ناشناس به زن معتاد چاقو می‌زند و او را می‌کشد و قتل به گردن حوریه می‌افتد و حکم اعدامش صادر می‌شود. امیرحسین از طریق هم‌رزمانش متوجه می‌شود همه این ماجرا‌ها نقشه‌ای بود از طرف پدر یکی از بسیجی‌هایی که تحت تأثیر او به جبهه آمده و شهید شده و حالا پدر او درصدد انتقام جویی از امیرحسین است و با این نقشه انتقام خود را گرفته و اکنون نیز به خارج گریخته است. امیرحسین که از تعقیب این فرد توطئه‌گر ناامید شده، نزد سنجری، پدر دختر مقتول، می‌رود و از او می‌خواهد از قصاص حوریه صرف نظر کند، اما سنجری که یک معتاد الکلی از خدا بریده است، پس از رفت و آمد‌های مکرر امیرحسین، سرانجام به این شرط که او بتواند شفای پسر بیمارش را از امام حسین (ع) بگیرد، حاضر به گذشت می‌شود. امیرحسین یک شبانه روز دعا می‌کند و سرانجام معجزه رخ می‌دهد و پسر حالش خوب می‌شود.

بیست‌وششمین جشنواره فیلم فجر- بهمن ۱۳۸۶،

۵۴. کاراکتر: طاهره/ بازیگر: هنگامه قاضیانی

فیلم: «به همین سادگی» / نویسندگان: شادمهر راستین، سیدرضا میرکریمی/ کارگردان: رضا میرکریمی

داستان درباره سپری شدن یک روز زنی به نام طاهره که دو فرزند (پسر و دختر) کوچک دارد. طاهره به خاطر مشغله‌های کاری شوهرش که یک مهندس ساختمان است، احساس تنهایی می‌کند. از طرفی مشکلات مربوط به فرزندانش او را عصبی کرده‌است. او که از خانواده‌ای عشایری است دلش سخت هوای روستایشان را کرده. او به زنی افسرده تبدیل شده که دلخوشی‌اش را در مرور خاطرات گذشته‌اش می‌بیند. او می‌خواهد برای مدتی خانواده را ترک کند و با برادرش به ولایتشان برود؛ اما شرایط طور دیگری رقم می‌خورد.

هنگامه قاضیانی برای این فیلم سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن را دریافت کرد.

۵۵. کاراکتر: مینا/ بازیگر: ترانه علیدوستی

۵۶. کاراکتر: مرتضی/ محمدرضا فروتن

فیلم: «کنعان» / نویسندگان: مانی حقیقی، اصغر فرهادی/ کارگردان: مانی حقیقی

مینا که زمانی دانشجوی مرتضی بوده، پس از ده سال زندگی مشترک با وی، تصمیم می‌گیرد از او جدا شود و برای ادامه تحصیل به کانادا برود، اما مرتضی که از این تصمیم ناخرسند است، تمام تلاش خود را معطوف منصرف کردن او از تصمیمش می‌کند، تا اینکه روزی متوجه می‌شود مینا موضوع طلاقشان را با عزیز، مادر بیمار مرتضی، در میان گذاشته‌است.

محمدرضا فروتن برای بازی در این فیلم نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد در جشنواره فیلم فجر شد.

دیالوگی از فیلم:

مینا (به مرتضی): بذار بهت بگم ... من صبح که پا می‌شم، دلم می‌خواد کسی باهام حرف نزنه ... می‌خوام از خونه که برم بیرون، کسی منتظرم نباشه که برگردم ... دل کسی واسم تنگ نشه ... کسی منو نخواد ... می‌خوام تنها باشم ... دو روز دیگه پا می‌شم، نگاه می‌کنم، می‌بینم پیر شدم، دستام خالیه ... هیچی از خودم ندارم ... اگه ولم نکنی برم، دلم می‌پوسه اینجا ...!

 مرتضی: تو بند نمی‌شی اون طرف. سرت می‌خوره به سنگ برمی گردی.

مینا: اینا رو نگو مرتضی. اون همه سال که آذر (بازیگر: افسانه بایگان) نبود، من تک و تنها گلیم خودمو ازآب بیرون کشیدم، تازه، اومدیم و نشد، لااقل حسرتش رو نمی‌خورم، می‌گم تلاشمو کردم ...

 مرتضی: بی کس می‌شی مینا! بی کسی کم دردی نیست! من دوست دارم ... عاشقتم ...

۵۷. کاراکتر: کریم/ بازیگر: رضا ناجی

فیلم: «آواز گنجشک‌ها» / نویسندگان: مهران کاشانی، مجید مجیدی/ کارگردان: مجید مجیدی

فیلم به داستان مرد ساده و میانسالی به نام کریم می‌پردازد. وی در یک مزرعه پرورش حیوانات کار می‌کند و شیفته شترمرغهاست و ارتباط روانی و عاطفی با آنها برقرار کرده است. برحسب اتفاق یکی از شترمرغ‌ها از مزرعه فرار می‌کند. کریم چند روزی جست‌و‌جو می‌کند، اما موفق به یافتنش نمی‌شود و در نتیجه از کار اخراج می‌شود. این بهانه‌ای می‌شود که برای اولین بار به شهر برود. در شهر از طریق مسافرکشی با موتورسیکلت امرار معاش می‌کند. در شهر با حوادث زیادی رو‌به‌رو می‌شود و تجارب زیادی پیدا می‌کند. در کوران این حوادث، شاهد تحول کریم هستیم.

رضا ناجی برای بازی در این نقش نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد شد.

۵۸. کاراکتر: جاوید/ بازیگر: شهاب حسینی

۵۹. کاراکتر: محیا/ بازیگر: الهام حمیدی

۶۰. کاراکتر: میرطاهر/ بازیگر: انوشیروان ارجمند

فیلم: «محیا» / نویسنده و کارگردان: اکبر خواجویی

جاوید دانشجوی پزشکی که از دیدن مردگان و خون به شدت هراس دارد، با دختری آشنا می‌شود که شرطی نا ممکن را برای ازدواج با او می‌گذارد و آن شستن ۷ مرده‌است!

شهاب حسینی برای این فیلم دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد را دریافت کرد.

بیست‌وهفتمین جشنواره فیلم فجر- بهمن ۱۳۸۷،

۶۱. کاراکتر: ایرج/ بازیگر: بهرام رادان

۶۲. کاراکتر: شکوه/ بازیگر: لیلا حاتمی

فیلم: «بی پولی» / نویسندگان: هادی مقدم دوست، حمید نعمت الله/ کارگردان: حمید نعمت الله

داستان فیلم درباره زوجی جوان است که درگیر یک دوره بیکاری و بی‌پولی می‌شوند و سعی در حل مشکلات دارند، اما تلاش آنها اوضاع را پیچیده‌تر می‌کند.

لیلا حاتمی برای این فیلم سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن را دریافت کرد.

۶۳. کاراکتر: کوروش زند/ بازیگر: شهاب حسینی

۶۴. کاراکتر: رها عظیمی/ بازیگر: فتانه ملک محمدی

فیلم: «سوپر استار» / نویسنده و کارگردان: تهمینه میلانی

کوروش زند یک سوپراستار جوان سینما است که موفقیت و شهرت، او را به آدمی مغرور و خوش گذران و غرق در فساد تبدیل کرده. سر صحنه فیلمبرداری یکی از فیلم هایش دختر نوجوانی سعی می‌کند خودش را به او نزدیک کند و کوروش، دخترک را که خودش را رها عظیمی معرفی می‌کند، به خانه اش می‌برد.

شهاب حسینی برای این فیلم سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد را در بیست‌وهفتمین جشنواره فیلم فجر دریافت کرد.

۶۵. کاراکتر: الی/ بازیگر: ترانه علیدوستی

۶۶. کاراکتر: احمد/ بازیگر: شهاب حسینی

۶۷. کاراکتر: سپیده/ بازیگر: گلشیفته فراهانی

۶۸. کاراکتر: علیرضا/ بازیگر: صابر ابر

فیلم: «درباره الی...» / نویسنده و کارگردان: اصغر فرهادی

داستان فیلم درباره الی به کارگردانی اصغر فرهادی روایت گر زندگی چند خانواده است که برای گذراندن تعطیلات به شمال کشور سفر کرده‌اند. دوستان احمد که پس از سال‌ها زندگی در آلمان به ایران بازگشته، در تلاش هستند تا همسری را برای او بیابند. «درباره الی» نقطه عطفی برای اصغر فرهادی بود که به عنوان کارگردان مطرح در عرصه بین‌المللی به طور جدی تری پا بگذارد.

شهاب حسینی در دوره ۲۷ جشنواره برای بازی در این فیلم نیز نامزد دریافت بهترین بازیگر نقش اول مرد شد. هم‌چنین ترانه علیدوستی برای نقش الی نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن شد.

مسیر بازیگری صابر ابر با بازی در این فیلم مسیر دستخوش تغییرات مثبتی شد و به عنوان بازیگری توانمند مطرح شد. ابر در این دوره از جشنواره و برای بازی در فیلم «درباره الی» نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد.

دیالوگ مشهور «درباره الی» که احمد به الی می‌گوید: «یه پایان تلخ، بهتر از یه تلخی بدون پایانه!» همچنان مورد توجه و پرکاربرد است.

بیست‌وهشتمین جشنواره فیلم فجر-بهمن ۱۳۸۸،

۶۹. کاراکتر: سیدرضا/ بازیگر: بهروز شعیبی

۷۰. کاراکتر: زهرا/ بازیگر: نگار جواهریان

فیلم: «طلا و مس» / نویسنده: حامد محمدی/ کارگردان: همایون اسعدیان

سیدرضا طلبه‌ای است که به تازگی با خانواده‌اش به تهران آمده، تا در کلاس‌های استاد اخلاقی که وصف او را بسیار شنیده است شرکت کند، اما متوجه بیماری اسکلروز چندگانه همسرش زهرا می‌شود و به ناچار برای تهیه هزینه درمان او تغییراتی در سبک زندگی خود می‌دهد.

نقش سیدرضا در این فیلم که بر عهده بهروز شعیبی بود تنها بازی قابل توجه او در کارنامه بازیگری‌اش هست که آن را مدیون اعتماد همایون اسعدیان به وی است. 

نگار جواهریان برای بازی در این فیلم سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن شد.

۷۱. کاراکتر: نیما بیاتی/ بازیگر: محسن تنابنده

۷۲. کاراکتر: میترا/ بازیگر: هدیه تهرانی

فیلم: «هفت دقیقه تا پاییز» / نویسنده: محسن تنابنده/ کارگردان: علیرضا امینی

مردی با خانواده‌اش برای سفر کاری همسرش به شمال می‌روند و در راه تصادف می‌کنند و دخترش سارا براثر تصادف فوت می‌کند. همسرش جنازه دخترش را برمی‌دارد و از همگی مخفی می‌کند.

محسن تنابنده برای این فیلم سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد را دریافت کرد. هدیه تهرانی نیز نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن شد.

بیست‌ونهمین جشنواره فیلم فجر- بهمن ۱۳۸۹،

۷۳. کاراکتر: نادر/ بازیگر: پیمان معادی

۷۴. کاراکتر: سیمین/ بازیگر: لیلا حاتمی

۷۵. کاراکتر: پدر نادر/ بازیگر: علی اصغر شهبازی

۷۶. کاراکتر: حجت/ بازیگر: شهاب حسینی

۷۷. کاراکتر: راضیه/ بازیگر: ساره بیات

۷۸. کاراکتر: ترمه/ بازیگر: سارینا فرهادی

فیلم: «جدایی نادر از سیمین» / نویسنده و کارگردان: اصغر فرهادی

فرهادی درباره ایده‌ی این فیلم در مصاحبه‌ای گفته بود: من یک تصویری در ذهن خود داشتم که بعد‌ها متوجه شدم از ماجرایی شکل گرفته که زمانی برادرم برایم تعریف کرده‌بود؛ مرد میان‌سالی که پدر پیر و مبتلا به آلزایمر خود را تنهایی حمام می‌کند. این تصویر مانند دکمه‌ای بود که من را وادار کرد برایش کت بدوزم!

این فیلم روایت‌گر داستان زوجی است که در آستانه طلاق هستند و با ترک خانه توسط سیمین، نادر زنی باردار را برای مراقبت از پدرش که مبتلا به آلزایمر است به خانه می‌آورد. با این ورود اتفاقاتی رقم می‌خورد که سرنوشت دو خانواده را تحت شعاع قرار می‌دهد.

فرهادی برای این فیلم برنده بهترین فیلم خارجی در جشنواره‌های اسکار، گلدن گلوب و سزار شود. اصغر فرهادی برای این فیلم نامزد بهترین فیلم نامه اسکار نیز شد در نهایت او توانست اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان را دریافت کند. اولین نمایش «جدایی نادر از سیمین» در بیست‌ونهمین جشنواره فیلم فجر بود.

پیمان معادی پس از بازی در این فیلم به یکی از مهم‌ترین بازیگران سینمای ایران تبدیل شد. از حاشیه‌های این جشنواره می‌توان به نامزد نشدن پیمان معادی در بخش بازیگری اشاره کرد که موجب تعجب منتقدان و مردم شد. ساره بیات برای این فیلم دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش مکمل زن را دریافت کرد. شهاب حسینی نیز در نقش حجت دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را دریافت کرد. سارینا فرهادی نیز نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن شد.

لیلا حاتمی در نقش سیمین نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن شد.

۷۹. کاراکتر: وحید جبلی/ بازیگر: رضا عطاران

۸۰. کاراکتر: بیتا دارابی/ بازیگر: ویشکا آسایش

فیلم: «ورود آقایان ممنوع» / نویسنده: پیمان قاسم خانی/ کارگردان: رامبد جوان

یکی از کمدی‌های خوب سینما «ورود آقایان ممنوع» بوده که در آن مدیر یک دبیرستان دخترانه با ورود دبیر مرد به دبیرستان به شدت مخالف است. این درحالیست که دبیر شیمی دانش آموزان برای شش ماه مرخصی می‌گیرد و مدیر مدرسه مجبور می‌شود برای اینکه دانش آموزان بتوانند به المپیاد شیمی برسند از یک دبیر مرد استفاده کند، که ماجرا از همین جا شروع می‌شود. «ورود آقایان ممنوع» یکی از موفق‌ترین فیلم‌های سینمای ایران در ژانر کمدی است.

ویشکا آسایش برای این فیلم برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن شد.

۸۱. کاراکتر: پسندیده/ بازیگر: نگار جواهریان

۸۲. کاراکتر: عزت‌الله (دایی خانواده) / بازیگر: سعید پورصمیمی

۸۳. کاراکتر: حاج ناصر/ بازیگر: فرهاد اصلانی

فیلم: «یه حبه قند» / نویسنده: محمدرضا گوهری/کارگردان: سیدرضا میرکریمی

سکوت خانه باغ قدیمی با ورود چهار خواهر و خانواده‌هایشان می‌شکند. آنها برای ازدواج خواهر کوچکشان پسندیده، با پسر یکی از خان‌های آنجا که در کربلاست، به خانهٔ کودکیشان که در واقع خانه داییشان است برگشته‌اند. ظاهراً همه از وصلتی که قرار است صورت بگیرد راضی هستند به جز دایی. قاسم، فرزند خوانده دایی خواستگار قبلی پسندیده است که عاشق همدیگر هستند و در حال گذراندن خدمت سربازی در شهر دیگر است، صبح روز عقد، دایی در حال خوردن صبحانه با یک حبه قند خفه می‌شود و می‌میرد. عروسی تبدیل به عزا می‌شود و همه چیز به هم می‌ریزد. عصر آن روز با آمدن قاسم همه چیز دوباره در هم می‌پیچد. در نهایت قاسم با دیدن وسایل عقد بدون خداحافظی می‌رود و پسند هم بعد از آن با پوشیدن لباس مشکی، به همه می‌فهماند که نمی‌خواهد با نامزدش ازدواج کند.

موسیقی متن این فیلم ساخته محمدرضا علیقلی یکی از ماندگارترین قطعات موسیقی سینمای ایران است.

۸۴. کاراکتر: مادر خانواده/ بازیگر: فاطمه معتمد آریا

۸۵. کاراکتر: رضا/ بازیگر: پارسا پیروزفر

۸۶. کاراکتر: احسان/ بازیگر: صابر ابر

۸۷. کاراکتر: یلدا/ بازیگر: نگار جواهریان

فیلم: «اینجا بدون من» / نویسنده و کارگردان: بهرام توکلی

بهرام توکلی فیلمنامه این اثر را با اقتباسی از نمایشنامه «باغ وحش شیشه‌ای» اثر تنسی ویلیامز به نگارش درآورد. فیلم داستان خانواده‌ای است متشکل از مادر (فاطمه معتمدآریا) و دو فرزندش، احسان (صابر ابر) و یلدا (نگار جواهریان) که در آرزوی دستیابی به رویا‌های خود هستند و امیدوارانه تحولی را انتظار می‌کشند. یلدا معلول است و تمام دغدغه مادر تأمین آینده اوست. ورود رضا دوست احسان با بازی (پارسا پیروزفر) زندگی آنان را دستخوش تغییراتی می‌کند.

فاطمه معتمد آریا برای بازی در این فیلم نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن شد.

دیالوگی از این فیلم:

احسان (خطاب به مادر): میدونی از شر این همه مشکل چه جوری میشه خلاص شیم مامان؟ یه شب، یه شام درست و حسابی بپزی بخوریم، بعد سر فرصت تمام درز‌های در و پنجره‌ها رو بگیریم. یکیمون شیر گاز و باز کنه. بریم بخوابیم. صبح نشده تمام مشکلاتمون پریده!

سی‌اُمین جشنواره فیلم فجر- بهمن ۱۳۹۰،

۸۸. کاراکتر: مادر رضا/ بازیگر: اکبر عبدی

فیلم: «خوابم میاد» / نویسنده: احمد رفیع زاده بر اساس طرحی از حمید نعمت الله/ کارگردان: رضا عطاران

حمید نعمت‌الله در مصاحبه‌ای با فریدون جیرانی در سال‌های اخیر درباره فیلمنامه «خوابم میاد» گفته بود: فیلم «خوابم میاد» براساس فیلمنامه معصومه بیات ساخته شده. او گفته: «خوابم میاد» رضا عطاران را معصومه بیات نوشت و من هم کمکش کردم. درواقع فقط سکانس آخر را تغییر داده بودند که اتفاقا همان سکانس آخر هم کار را خراب کرد. وقتی اعتراض کردم، گفتند نریشن مال بچیگی خودمان است در صورتی که کل فیلمنامه کامل را ما نوشتیم. چندوقت پیش رفتم دوباره چک کردم ببینم مونولوگ ابتدایی کار ما بوده یا نه؟ دیدم نه کاملا متعلق به ما بود.»

نکته جالب توجه دیگر این فیلم در جشنواره فیلم فجر حضور اکبر عبدی بود که در این فیلم نقش یک زن را بازی کرده بود، اما جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را دریافت کرد. اکبر عبدی هنگام دریافت جایزه گفت تهیه‌کننده کار مخالف حضور من بود و رضا عطاران من را انتخاب کرد. «خوابم میاد» اولین فیلم سینمایی رضا عطاران به عنوان کارگردان است.

۸۹. کاراکتر: امیر/ بازیگر: بهرام رادان

فیلم: «پل چوبی» / نویسندگان: مهدی کرم پور، خسرو نقیبی/ کارگردان: مهدی کرم پور

فیلم پل چوبی داستان امیر و شیرین است که در بحبوحه انتخابات، تصمیم به مهاجرت دارند. شیرین قرار است به دبی سفر کند و استاد قدیمی خود را ببیند و امیر به دلیل مشکلاتی نمی‌تواند او را همراهی کند. در این میان خواهر امیر دستگیر می‌شود و عشق قدیمی او دوباره برمی‌گردد.

دیالوگ ماندگاری از فیلم «پل چوبی» وجود دارد که همچنان در فضای مجازی میچرخد: «روزی که فکر کردی یکی رو از ته دل دوست داری ولش نکن... ممکنه دوباره تکرار نشه... آدم وقتی تو سن و سال توئه فکر می‌کنه همیشه براش پیش می‌یاد... باید ده، پونزده سال بگذره که بفهمی همون یه بار بوده... که حالِت با چیز دیگه‌ای خوب نمی‌شه... عشق یعنی حالِت خوب باشه»

۹۰. کاراکتر: حامد آبان/ بازیگر: حامد بهداد

فیلم: «نارنجی پوش» / نویسندگان: داریوش مهرجویی، وحیده محمدی فر/ کارگردان: داریوش مهرجویی

«نارنجی پوش»، داستان تغییر یک عکاس حرفه‌ای مطبوعات است که پس از خواندن کتابی درباره فنگ شویی به شدت تحت تاثیر پالایش محیط قرار می‌گیرد و تلاش می‌کند با پاکیزه کردن محیط، روح خود را نیز از آلودگی‌ها پاک کند. همین می‌شود که لباس نارنجی رفتگران را می‌پوشد.

این فیلم از آثار متفاوت مهرجویی بود که نشان از دغدغه او به محیط زیست داشت. مهرجویی سال ۱۳۹۱ در گفت‌وگویی با ایسنا گفته بود: همه جای این مملکت طبیعت زیبایی دارد که بخش عمده‌ای از آن را آشغال گرفته است؛ دلم می‌خواهد «نارنجی‌پوش» هشدای باشد به مسئولان محیط زیست که این مملکت را تمیز نگه دارند، چون طبیعت ما دارد از بین می‌رود.»

منبع: ایسنا

 

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.