آیا صداوسیما با در اختیار گرفتن محتوای تولیدی در تلویزیونهای اینترنتی و شبکه نمایش خانگی میتواند موفق باشد؟
محبوبه عظیم زاده - صحبتهایی که در روزهای اخیر درباره واگذاری روند دریافت مجوز تولیدات شبکههای خانگی به صداوسیما مطرح شد، ظاهرا دارد رنگ و بویی جدیتری به خود میگیرد. به این معنا که اگر تا به امروز برنامههای مختلفی با درونمایههای متفاوت با مجوز وزارت ارشاد از اینترنت و نمایش خانگی سر در میآورد، از این پس این فرایند و تمام اتفاقاتی که باید قبل و بعد از آن رخ بدهد، در حوزه اختیارات صداوسیما قرار میگیرد. صداوسیمایی که این روزها خیلیها معتقدند با ریزش شدید مخاطب روبهروست و هر روز هم بیشتر از قبل دارد در این وادی قدم برمیدارد، احتمالا با این کار بتواند دوباره مخاطب خود را به سمت تلویزیون بکشاند.
شبکه نمایش خانگی، محبوب مردم
حالا دیگر مدتهاست که شبکه نمایش خانگی و برنامههای گفتوگومحور اینترنتی حسابی جای خود را بین مردم باز کردهاند و این جا باز کردن البته مدیون تولیدات خوب و موفقی بوده است که نمیتوان کتمان کرد علتش رویارویی مردم با برنامهها و صحبتهای صریحتری بوده است؛ صحبتهایی که در چهارچوب تلویزیون و خط قرمزهای آن نمیگنجد. چه آن وقتی که رضارشیدپور «دید در شب» را به راه انداخت، چه آن وقتی که عادل فردسیپور ویژهبرنامهای را به مناسبت الکلاسیکو اجرا کرد و چه این روزها که مجید صالحی با «امشو» و دعوت از چهرههای معروف عدهای را مینشاند پایبرنامهاش. این حرفها برای سریالی مثل «دل» منوچهر هادی که خاص و عام ایراداتی به آن وارد کردهاند که چرا هادی همیشه دست میگذارد روی نمایش دادن فضاهای آمیخته با تجمل و تمول، یا برای سریالهای دیگری مثل شهرزاد و قهوه تلخ که مخاطبان پروپاقرصی پیدا کرد صحت دارد. حتی با وجود حاشیههایی که برای آنها پیش آمد، از ماجرای زیرساختهای مالی که پای تهیهکننده و بازیگر شهرزاد را به میدان باز کرد تا پایان نداشتن قهوه تلخ و بهت مخاطبان پیگیرش. در نهایت عایدی تمام این اتفاقات شد مقایسهای که بین صداوسیما و برنامههای اینترنتی صورت گرفت و میگیرد. تا جایی که حالا کمترکسی است که نگوید این ۲ برای جذب مخاطب رقیب جدی یکدیگر محسوب میشوند.
هم تلویزیون، هم فضای مجازی
صحبت از سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی به سال ۹۴ برمیگردد که رئیس سازمان صداوسیما در شهریورماه از تشکیل و آغاز به کار آن سخن گفت و در بهار ۹۷ مجلس با تصویب لایحهای، حیطه قدرت و اختیار این سازمان را به طور شفاف معین کرد. به بیانی دقیقتر اعلام شد که مرجع تصمیمگیری درباره صوت و تصویر فراگیر به عهده صداوسیما خواهد بود. قوه قضائیه نیز بر این موضع تأکید کرد و درواقع اعلام شد که از این پس همه رسانهها زیرمجموعه صداوسیما محسوب میشوند و با مجوز و نظارت آنها باید صوت و تصویر منتشر کنند. در این میان استدلال صداوسیما این بود که مطابق با آنچه در قانون اساسی ذکر شده است که به دلیل اینکه پخش تلویزیونی براساس قانون اساسی به صورت انحصاری در اختیار این سازمان است، در فضای مجازی هم باید به همینگونه باشد. این صحبتها از همان ابتدا مخالفتهایی را به همراه داشت و یکی از این مخالفان محمدجواد آذری جهرمی بود. او درباره این قضیه با یک توئیت واکنش نشان داد و نوشت: «ضمن احترام به نظر جمعی از نمایندگان کمیسیون فرهنگی مجلس تصویب قانون اختیارات صوت و تصویر فراگیر برای صداوسیما بدون ذکر تعریف دقیقی از مصادیق صوت و تصویر فراگیر، مانع بزرگی در تحقق لایههای خدمات و محتوای شبکه ملی اطلاعات خواهد بود. جهرمی در ادامه موضعگیریاش درباره این اتفاق گفت: «عواقب این طرح توقف رشد تولید محتوا در شبکه ملی اطلاعات است؛ صداوسیما میخواهد تنظیم مقررات، تصدیگری و مالکیت در حوزه صوت و تصویر را به صورت یکجا در دست بگیرد.»
چه کسی باید نظارت کند؟
نکته دیگری که در این میان محل حرف و حدیث و صحبتهایی شد و اتفاقا در میان واکنشهای مردمی هم به طرق مختلف به آن اشاره شد، این بود که اگر بحث نظارت است، چرا با وجود اینکه مشخص است این روزها صداوسیما و شبکه نمایش خانگی و فضای مجازی و تولیدات آن کاملا به عنوان ۲ حریف برای یکدیگر محسوب میشوند، چرا یکی باید روی دیگری نظارت کند و اصلا نظارت بر این دو بخش باید چگونه باشد؟ حالا باید دید با این اوضاع و احوالی که صداوسیما تا به حال در پیش گرفته است و با این تغییر و تحولی که قرار است برای سازوکار دریافت مجوز برای تولیدات شبکه نمایش خانگی اتفاق بیفتد، ادامه راه به چه صورت پیش خواهد رفت.