صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

توانشهر

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

گرچه دوریم به‌یاد تو سخن می‌گوییم!

  • کد خبر: ۳۲۵۷۵
  • ۱۲ تير ۱۳۹۹ - ۱۲:۰۳
حجت الاسلام محمدرضا زائری - پژوهشگر دینی

زمانی که با بچه‌های روزنامه شهرآرا برای نوشتن این یادداشت گفت‌وگو می‌کردیم، در حال ورق‌زدن کتابی بودم که خاطرات خواندنی و اثرگذار دوران جنگ تحمیلی را روایت می‌کرد و با صحنه‌ای از دیدار مادر با فرزندش بعد از ٢٥سال دوری پایان می‌یافت. از خودم می‌پرسیدم: چه حالی داشته است آن مادر که 25سال از فرزند خود دور مانده است؟ بگو 2سال، حتى 2ماه یا 2هفته؛ فاصله و دوری ظاهری و جسمی حتى برای یک لحظه هم قابل تحمل نیست و به‌همین سبب این همه شعر و نثر و این همه اثر هنری شورانگیز و ماندگار در وصف شوق و اشتیاق دلباخته به دلدار و محبوب ساخته و پرداخته‌اند.
اما فاصله هرگز نمی‌تواند میان دل‌ها و جان‌ها جدایی بیندازد و در ابعاد مختلف، چه در ساحت زمان و چه در عرصه مکان، چه از نظر تاریخی و چه از حیث جغرافیایی، هیچ دوری و افتراقی حاصل کند. وقتی ارتباط عاطفی و تجانس روحی تحقق یابد، فرسنگ‌ها دوری و کیلومترها فاصله بی‌اثر می‌شود و «گر در یمنی تو با منی پیش منی!» وقتی هم که ارتباط عاطفی و تناسب معنوی نباشد، حتى 2نفر که کنار هم نشسته‌اند، احساس می‌کنند دنیایی با هم فاصله دارند که «گر پیش منی نه با منی در یمنی!» معیار و ملاک ارتباط و نزدیکی یا همراهی و حضور، دلباختگی و دلبستگی است، نه فاصله مادی و ظاهری و به‌همین سبب عاشقان سیدالشهدا(ع) بعد از قرن‌ها وقتی نام او را می‌برند و به‌یاد تنهایی و غربت او هستند، چنان خود را با او حس می‌کنند که گویی همین حالا عاشوراست و همین‌جا کربلا و همین الآن در کنار او و در حضور او هستند. اساس مفهوم «زیارت» به‌معنای دیدار و حضور و همین ارتباط معنوی و روحانی است که با هیچ فاصله مادی، چه تاریخی و چه جغرافیایی، محصور و محدود نمی‌شود و در هیچ قالب مکانی و زمانی نمی‌گنجد.
وقتی سخن از «زیارت» به‌میان می‌آید، همین رابطه با امام و پیشوای الهی است که در زندگی دنیایی انسان ارزش و اهمیت پیدا می‌کند و در سرنوشت اخروی او نقش و اثر دارد. با عاطفه و محبت به‌دیدار محبوب شوق و رغبت داریم، قلب ما فرمان می‌دهد و شعله شوق در جانمان فروزان می‌شود، قدم‌هایمان اگر به‌راه می‌افتند، از دل فرمان می‌گیرند و دست و دیده اگر کاری می‌کنند، نامه‌رسان دل هستند.
البته وقتی پروانه دل بال می‌گشاید، دیوانه‌وار خود را به در و دیوار می‌زند تا به شعله برسد و در پی آن است که هر مانعی را از سر راه بردارد و تا آنجا که می‌تواند و مقدور است، خود را به شمع و چراغ وجود محبوب نزدیک کند و در آتش عشقبازی بگدازد و بسوزد؛ با دیدن رنگ‌وروی شهر و دیار محبوب برآشفته می‌شود و با تماشای در و دیوار محله و منزلگاهش به‌هم می‌ریزد و با مشاهده کوچک‌ترین نشانه‌ها پریشان می‌شود و سنگ و آجر خانه دوست را می‌بوسد و بر خاک قدم‌هایش چشم می‌ساید که «خاک منزلگاه محبوب است این!»فراگیری ویروس کرونا، در میان گرفتاری‌ها و مصیبت‌هایی که برای زندگی همگان داشت، دوستداران و عاشقان امام مهربان حضرت شمس‌الشموس(ع) را هم از حضور ظاهری در جوار منزلگاه و کنار مضجع شریفش محروم ساخت. گرچه آن وجود شریف و آسمانی محصور به‌حدود مادی نیست و ملک اقتدار و سرزمین سلطنتش همه زمین و همه عالم است و از هر جا و هر زمان دل‌ها می‌توانند به دیدار و زیارتش بشتابند، ولی شوق و شیفتگی محبت دل‌ها را حتى برای اندکی نزدیک‌ترشدن به آستان قدسی‌اش واله و شیدا می‌سازد. در ارتباط معنوی «زیارت» 2رکن اساسی تعیین‌کننده است؛ اول محبت و دوم معرفت. محبت بیشتر بر معرفت می‌افزاید و معرفت افزون‌تر نیز محبت را فراوان‌تر می‌کند. به این ترتیب حتى اگر سال‌ها بگذرد و فرصت دیدار حضوری فراهم نشود و مجال ارتباط نزدیک‌تر از نظر ظاهری نباشد، آیا سر سوزنی در دلباختگی و اشتیاق اثر می‌گذارد؟ «گرچه دوریم به‌یاد تو سخن می‌گوییم/ بُعد منزل نبود در سفر روحانی!» بلکه برعکس، هرچه فاصله‌ها بیشتر شود و موانع افزون‌تر باشد، شوق افزایش می‌یابد و مانند کسی که در اسارت باشد، هر لحظه بیشتر برای بال‌گشودن و شتافتن لحظه‌شماری می‌کند. آن مادری که ٢٥سال از دیدار فرزند خود دور مانده، آیا در طول همه این سال‌ها حتى لَختی از اندیشیدن و فکرکردن به پاره تن خود آسوده است؟ آن فرزند که ٢٥سال از آغوش گرم محبت و مهربانی مادرش محروم بوده، آیا لحظه‌ای جز به دیدار و بازگشت اندیشیده است؟

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.