دبیر انجمن مرغ مادر گفت: در حالی شرکتهایی با ارز ترجیحی اقدام به واردات جوجه مرغ مادر گوشتی خارجی کردهاند که نیمی از آنها خروس از آب درآمدهاند. این شما و این هم واکنشها به این اتفاق:
یک گورخر: چند وقت پیش هم سه تا از دوستان گورخر ما را برای اینکه جمعیتشان زیاد شود به یک منطقه حفاظت شده در بردسکن بردند و بعد از سه سال متوجه شدند هر سه تای آنها ماده هستند و تازه بعد از سه سال دوباره تصمیم گرفتند یک گورخر نر را به آن منطقه منتقل کنند. باز هم این مورد جای شکرش باقی است که زود فهمیدند.
یک متهم چای دبش: اگر آن ارز ترجیحی را میدادید دست من، خودم جوجه وارد میکردم بدون اینکه حتی یک دانهشان خروس از کار دربیاید. فقط حیف به من اعتماد ندارید.
یک کودک: احتمالا مامان کسانی که این اشتباه را کردند، با آنها قهر کنند. چون من هم مثل این اشتباه را انجام دادم و به خاطر شباهت ظاهری به جای جعفری، گشنیز خریدم که باعث شد یک روز نگذارند شبکه پویا نگاه کنم.
یک شهروند دلسوز: به نظر من باید از این به بعد واردکنندهها را بسنجیم چقدر هوشیارند. مثلا اول ببینیم فرق بروجن و بروجرد و بیرجند و بجنورد را میفهمند؟ آیا از تفاوت ابوالفضل پورعرب و فریبرز عربنیا و احمد مهرانفر و مهران احمدی آگاه هستند؟ بعد که مطمئن شدیم اشتباه نمیکنند به آنها ارز بدهیم که مرغ مادر وارد کنند.
چین: کاش به جای جوجه با همان ارز ترجیحی از کشور ما به کشور خودتان همانند قبل سنگ پا وارد کنید، چون سنگ پای مادر و پدر وجود ندارد و اشتباه نمیشود.
یک پیشگو: این جوجه خروسها به خاطر اینکه مورد تقاضا نبودند، در بزرگسالی تبدیل به خروس بیمحل میشوند.
یک نمکی: حالا اگر این جوجههای خروس بهدردتان نمیخورد بدهید ما با اسپری رنگش کنیم به عنوان جوجهرنگی بفروشیم.
یک شهروند صبور: کمی صبر کنیم. شاید این خروسهای پدر، روزی متحول شوند و به مرغ مادر تبدیل شوند.
یک پرسشگر: فقط یک چیزی؟ چرا ما باید انجمنی به نام انجمن مرغ مادر داشته باشیم؟ مگر مرغ پدر یا خروس مادر هم داریم؟