به گزارش شهرآرنیوز، صلح امام حسن مجتبی (ع) با معاویه، یکی از نقاط عطف تاریخ اسلام و به خصوص تاریخ تشیع به شمار میرود؛ صلحی که با توجه به شرایط حساس دوران امامت آن حضرت، بهترین تصمیم بود و فوایدی را برای جامعۀ اسلامی در پی داشت.
به مناسبت ۲۶ ربیعالاول، سالروز صلح امام حسن (ع)، در این زمینه با دکتر علیرضا روحی، عضو هیئت علمی و مدیر گروه تاریخ اسلام دانشگاه علوم اسلامی رضوی، به گفتوگو نشستیم.
دکتر روحی در ابتدای گفتوگو، به بیان مقدمهای پیرامون شرایط دوران امامت امام حسن مجتبی (ع) و اهمیت بیعت مردم با آن حضرت پس از شهادت امام علی (ع)، پرداخت و گفت: در سالهای آخر حکومت حضرت علی (ع)، قدرت حکومت ضعیف و معاویه قدرت بلامنازع منطقۀ شام و قسمت اعظم امپراطور اسلامی شده بود. او با غارتهایی که در اطراف و اکناف قلمرو اسلامی انجام داده بود، باعث تضعیف خلافت حضرت علی (ع) و بعد حکومت امام مجتبی (ع) شد.
وی افزود: پس از شهادت حضرت علی (ع)، مردم در مسجد کوفه جمع شدند و امام حسن (ع) خطبهای در فضایل امیرالمؤمنین (ع) و وصیت ایشان قرائت کردند. سپس امام (ع) اشاره فرمودند که من نوۀ پیامبر خدا هستم و. اما برای خلافت خود هیچ بحثی را مطرح نکردند.
روحی با بیان اینکه عبدالله بن عباس از مردم دعوت کرد که با امام حسن بیعت کنند، توضیح داد: «قیس بن سعد» اولین کسی بود که با امام (ع) بیعت کرد. مردم، امام حسن (ع) را به عنوان فردی اصلح میشناختند و در بیعت کردن بر یکدیگر پیشی میگرفتند. ابتدا شهر کوفه با امام (ع) بیعت کردند و سپس بصره، حجاز، یمن، فارس و سایر مناطقی که با حضرت امیر (ع) در بیعت بودند با امام مجتبی (ع) نیز بیعت کردند و امام حسن (ع) با بیعت ۴۰ هزار نفر به خلافت رسیدند.
دکتر روحی با بیان اینکه خلافت امام حسن (ع) از نظر معیارهای شیعه و اهل سنت، کاملاً قانونی و شرعی بود، اظهار داشت: مردم مکه و مدینه، خلافت امام را با رضایت کامل پذیرفتند و هیچ اعتراضی در منطقه علیه امام انجام نشد. در این میان برخی از طیفها مانند خوارج نیز خواهان خلافت آن حضرت بودند.
عضو هیات علمی دانشگاه علوم اسلامی رضوی افزود: مردم از عشق پیامبر (ص)، به نوۀ خود اطلاع داشتند و همین باعث شده بود که به خلافت امام مجتبی (ع) رغبت داشته باشند. از جهتی مردم مکه و مدینه نیز از معاویه دل خوشی نداشتند، مخصوصاً اینکه پیش از این بحث غارت حجاز هم اتفاق افتاده بود.
وی ادامه داد: امام حسن مجتبی (ع) در خطبۀ روز اول خلافت خود، به امتیازات خاندان و حقوق ویژۀ اهل بیت (ع) اشاره و آیات مربوط به اهل بیت (ع) در قرآن را برای افراد قرائت کردند و شرط بیعت را قرآن و سنت نبوی دانستند.
دکتر روحی، با تأکید بر اینکه در دوران حکومت حضرت علی (ع)، معاویه ضربات سنگینی بر پیکرۀ خلافت اسلامی وارد کرده بود، اظهار داشت: از این رو جایگاه خلافت امام مجتبی (ع) جایگاه محکمی نبود. یکی از سیاستهایی که معاویه در برابر امام مجتبی به کار گرفت، سیستم جاسوسی گسترده و وسیعی بر ضد حضرت مجتبی (ع) بود.
عضو هیات علمی دانشگاه علوم اسلامی رضوی تصریح کرد: این جاسوسها حتی در بین قبایل قتل و غارت را به نام امام مجتبی (ع) انجام میدادند و تلاش داشتند با دروغپراکنی و حاشیهسازی مردم را نسبت به آن حضرت بدبین کنند.
دکتر روحی در ادامه به کتاب «الارشاد» شیخ مفید اشاره کرد و گفت: این کتاب سپاه امام مجتبی (ع) را به چند دسته تقسیم میکند؛ یک گروه شیعیان حضرت علی (ع) هستند، گروه دیگر خوارج، سومین گروه طیف وسیع طمعکار که به دنبال غنیمتند.
وی ادامه داد: طیف چهارم افراد عوام جامعه هستند که اطلاعی از معاویه و اهداف او ندارند و طیف پنجم افرادی هستند که تعصب قومی و قبیلهای دارند و فصلالخطاب برایشان سخنان رئیس قبیله است.
این استاد دانشگاه افزود: در همین حین نامههایی از طرف رؤسای قبایل مختلف مبنی بر بیعت برای امام مجتبی (ع) فرستاده شد و البته بعدها همین رؤسای قبایل مشابه این نامه را برای معاویه نوشتند و با او همبیعت شدند.
او تصریح کرد: امام مجتبی (ع) در زمان بیعت از همه سوگند همپیمانی گرفتند که با کسانی که من با آنها در جنگ هستم در جنگ و با کسانی که من در صلحم، در صلح باشید. مردم عراق، منطقۀ حجاز و یمن و فارس و... این امر را پذیرفتند.
عضو هیات علمی دانشگاه رضوی با بیان اینکه در این زمان معاویه از نظر قدرت و نفوذ در منطقه دست برتر را داشت، خاطرنشان کرد: معاویه به دلیل قدرتی که داشت به راحتی میتوانست امام را به شهادت برساند، اما به دنبال به شهادت رساندن امام حسن (ع) نبود بلکه میخواست امام (ع) را در مضیقهای قرار دهد که ناچار به پذیرش صلح شده و حکومت را واگذار کند و معاویه به صورت رسمی و قانونی وارد عرصۀ حکومت شود.
دکتر روحی با اشاره به اینکه معاویه با هدف کنارهگیری امام از حکومت، تعداد زیادی جاسوس به مناطق تحت حکومت ایشان میفرستاد، یادآور شد: معاویه مدام با امام حسن (ع) مکاتبه میکرد و مینوشت که من به هیچ وجه راضی نیستم حکومت شما را تأیید کنم. خود امام مجتبی (ع) نیز برای معاویه نامههایی مینوشتند و با استدلالهایی شبیه به حضرت علی (ع)، به احقاق حق خود به خلافت تأکید میکردند.
این استاد دانشگاه سپس به سیاست معاویه علیه امام اشاره کرد و گفت: معاویه به دنبال وادار کردن امام مجتبی (ع) به کنارهگیری از عرصۀ سیاسی بود و نمیخواست این امر را با جنگ محقق کند. از این رو کاملاً آشکارا لشکری با ۶۰ هزار نیرو، از مسیر جادۀ اصلی، از دمشق به سمت عراق حرکت داد تا به نوعی روحیۀ امام را بشکند و امیدوار بود امام به محض دیدن لشکر کنارهگیری کنند. از طرف دیگر مدام به امام برای کنارهگیری از حکومت نامه میداد.
دکتر روحی تصریح کرد: امام حسن (ع) مدت کوتاهی بعد از حکومتشان، عبیدالله بن عباس را به عنوان فرماندۀ ارشد به همراه قیس بن سعد با ۱۲ هزار نفر نیرو، به عنوان سپاه پیش قراول، عازم میدان کردند. خودشان نیز به دلیل مخالفتها و سستی سپاه، کمی دیرتر به سمت مدائن حرکت کردند.
وی اضافه کرد: معاویه در مسیر، مکرر به دنبال خریدن عبیدالله عباس و قیسبنسعد بود. قیس پیشنهاد را با صراحت رد کرد، اما عبیدالله در نهایت با قبول رشوۀ یک میلیون درهمی به سپاه معاویه ملحق شد.
این استاد تاریخ اسلام، با اشاره به اینکه امام در مدائن از جهت سپاه دچار مضیقههای جدی بودند، خاطرنشان کرد: داخل سپاه امام، جاسوسهایی بودند و دست به توطئههایی میزدند؛ مثلاً شبانه نیروهای امام را میکشتند و اثری از قاتل پیدا نمیشد. در داخل سپاه نیز آشفتگیهای بسیاری به وجود آمده بود ونیروهای خالص امام بسیار کم بودند..
او اضافه کرد: در طی همین زمان، عدهای از رؤسای قبایل به معاویه نامه نوشتد و به او اعلام وفاداری کردند. در این میان امام حداکثر تلاش خود را برای مقاومت در برابر معاویه به کار بردند.
عضو هیئت علمی دانشگاه رضوی با اشاره به نامۀ تهدیدآمیز معاویه به امام حسن (ع)، عنوان کرد: معاویه در یکی از نامههایی که به امام نوشت ایشان را تهدید به قتل کرد. از این رو امام (ع) هنگامی که از خیمه بیرون میآمدند زیر لباسشان زره میپوشیدند.
وی با بیان اینکه امام با مشاهدۀ ضعف سپاه، خطبهای قرائت کردند، متذکر شد: امام در خطبهای که ایراد کردند، فرمودند، نامۀ قیس بن سعد میگوید که حتی اشراف شما نیز به سمت سپاه معاویه رفتهاند. ایشان به قصد خود دربارۀ پذیرش صلح اشاره کردند، در این هنگام برخی از افراد از جمله خوارج برآشفته شدند و یکی از خوارج خنجری به پای امام زد. این خبر توسط جاسوسان معاویه منتشر شد و یأسی در دل سپاهیان امام (ع) افکند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: با این وضعیت امام فرمودند، اگر به من در دینم افترا نمیزنید میروم تا امر خلافت را به معاویه تسلیم کنم.
عضو هیات علمی دانشگاه رضوی، با بیان اینکه در صلحنامه بحث انتقال حکومت است و از خلافت سخنی به میان نیامده بود، تصریح کرد: حکومت به معاویه واگذار شد، اما مشروط بر اینکه معاویه به سنت پیامبر (ص) و کتاب خدا و روش خلفای شایسته عمل کند. همچنین شروط دیگری از جمله اینکه معاویه حق ندارد عنوان امیرالمؤمنین (ع) را بر خود بگذارد، نباید جز به نیکی درباره حضرت امیر (ع) سخن بگوید و ... در مفاد صلحنامه گنجانده شد.
وی با اشاره به اینکه امام حسن (ع) با اکراه این صلح را پذیرفتند و پس از آن از کوفه، به مدینه نقل مکان کردند، اظهار داشت: از سال ۴۱ که صلح انجام شد تا سال ۵۰ که امام به شهادت رسیدند، آن حضرت منصب امامت را بر عهده داشتند و مردم به ایشان مراجعه میکردند
دکتر روحی درباره پیامدهای صلح امام با معاویه، گفت: این صلح فواید زیادی برای جامعه اسلامی داشت که از جمله آنها، رسوایی معاویه و حفظ جان شیعیان بود.
وی ادامه داد: شرایطی که امام در صلحنامه مطرح کردند، نشان میدهد که ایشان نه تنها هیچ امتیازی به معاویه ندادند؛ بلکه در واقع حکومت او را به عنوان خلیفه و زمامدار مشروع و قانونی مسلمانان به رسمیت نشناختند.
وی یادآور شد: به جز حفظ نیروها و جلوگیری از فتنه داخلی و خارجی، یکی از مهمترین تأثیرات این صلح، افشای چهره غیردینی و دنیایی معاویه برای مردم بود. امام حسن (ع) با اینکه میدانستند معاویه به این صلح پایبند نمیماند، این قرارداد را به دقت تنظیم نمودند تا فرزند ابوسفیان با زیر پا نهادن آن، کوهی از ننگ و بدنامی را در قلمرو وجدان تاریخی مسلمانان به دوش کشد!
عضو هیات علمی دانشگاه علوم اسلامی رضوی در پایان خاطر نشان کرد: مورخان شیعه و سنی، اقدام امام را در صلح با معاویه، با توجه به شرایط آن عصر، شایستۀ ستایش دانسته و سال صلح را به عنوان سال همبستگی معرفی کردند.
منبع: آستان نیوز