۱۰۰ روز تا انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده آمریکا باقی است و گمانهزنیها درباره امکان پیروزی هریک از کاندیداها ادامه دارد. متغیرهای گوناگونی در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا اثرگذار است و در این میان سیاست خارجی نقشی محوری دارد.
علی قدیری | شهرآرانیوز؛ ۱۰۰ روز تا انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده آمریکا باقی است و گمانهزنیها درباره امکان پیروزی هریک از کاندیداها ادامه دارد. متغیرهای گوناگونی در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا اثرگذار است و در این میان سیاست خارجی نقشی محوری دارد.
بهعنوان مثال، در انتخابات۱۹۸۰ تصور میشد که جیمیکارتر، رئیسجمهور وقت، بتواند با آزادی گروگانهای آمریکایی در ایران به پیروزی در انتخابات برسد، اما چنین اتفاقی نیفتاد و رونالد ریگان پیروز شد. میتوان گفت که ایرانِ پس از انقلاب اسلامی، به متغیری مهم در ادوار انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده آمریکا بدل شده است و نحوه بازیگری آن تاثیر درخورتوجهی بر انتخابات آمریکا میگذارد. در انتخابات ریاستجمهوری پیشروی آمریکا نیز، بارها مقامات آمریکایی و نهادهای امنیتی این کشور، درباره تلاشهای روسیه، چین و ایران برای اثرگذاری بر انتخابات به طرق مختلف ازجمله استفاده از شبکههای اجتماعی برای دامن زدن به اختلافات، تبلیغ مطالب بهخصوص در رسانههای انگلیسیزبان و همچنین تزریق اطلاعات نادرست به منابع مختلف، هشدار دادهاند.
در همین زمینه علاءالخطیب نیز در یادداشتی با عنوان «برگ ایران و فرصتهای ترامپ در دور دوم انتخابات» در روزنامه فرامرزی رأیالیوم، نوشته است: «برگ ایران از اهمیت بسیار مهمی در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا برای ترامپ و شاید رئیسجمهور بعدی برخوردار است». این نویسنده در ادامه نوشته است: «روابط آمریکا-ایران بسیار پیچیده و دارای جایگاه ویژهای در سیاست واشنگتن در خاورمیانه است؛ چراکه آمریکا ایران را مانع بسیاری از نقشههای خود در این منطقه میداند، از اینرو تلاش میکند برای این بحران راهحلی بیابد».
اما پرسش این است که دو حزب جمهوریخواه و دموکرات با محوریت ترامپ و بایدن درصورت پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، چه راهبرد و رویکردی دربرابر ایران خواهند داشت. نیک پیداست که آمریکا و ایران، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در سیاست خارجی به تعبیر فوکویی، بهعنوان «غیر» یکدیگر شناخته میشوند و فارغ از اینکه در دو کشور چه دولتی بر سر کار باشد، نگاه تقریبا ثابتی حاکم است، با این حال رویکرد دو کشور با توجه به جناح مستقر در دولت، تاحدی دستخوش تغییر بوده است. به همین ترتیب، رویکرد بایدن و ترامپ نیز دربرابر ایران، تاحدی متفاوت است.
برنامه پیشنهادی بایدن درباره ایران
چند روز گذشته پیشنویس برنامه پیشنهادی حزب دموکرات آمریکا درصورت پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری۲۰۲۰ در قالب سندی ۸۰صفحهای نخست در واشنگتنپست و پس از آن در دیگر رسانههای آمریکایی منتشر و در آن نقشه راه، اولویتها و جهت گیریهای اصلی حزب دموکرات در مسائل اقتصادی، سیاست داخلی آمریکا و روابط بین الملل مشخص شد. اگرچه این متن هنوز پیش نویس است و برای تایید نهایی باید در نشست سراسری ماه آینده حزب دموکرات مطرح شود، به احتمال زیاد همین متن با اندکی تغییر در آن نشست، تصویب خواهد شد. یکی از بخشهای درخورتوجه این پیشنویس، برنامه پیشنهادی حزب دموکرات در قبال ایران است. در این برنامه آنها اعلام کردهاند که از مسیر دولت ترامپ برای «جنگ با ایران» بازمیگردند و به دیپلماسی هستهای، کاهش تنش و گفتوگوی منطقهای اولویت میدهند.
دموکراتها با ستایش توافق هستهای گفتهاندکه برجام «بنا بود آغازگر دیپلماسی ما با ایران باشد، نه پایاندهنده آن» و بر این مبنا خواهان مذاکرات جامع برای تمدید محدودیتهای برنامه هستهای ایران شدهاند. دیگر آنکه دموکراتها معتقدند که «ایالات متحده نباید تغییر رژیم را به دیگر کشورها تحمیل کند و درباره ایران هم تغییر رژیم را بهعنوان یکی از اهداف سیاسی آمریکا رد میکنند».
دموکراتها همچنین در این سند، خواستار مذاکره با ایران برای حل موضوعاتی هستند که به زعم خود تهدیدات ایران میدانند و یکی از این موضوعات، برنامه موشکی ایران است». پیشتر نیز در همین زمینه آنتونی بلینکن، مشاور سیاست خارجی جو بایدن، نامزد حزب دموکرات در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و یکی از اعضای ارشد تیم مذاکره کننده هستهای آمریکا، در گفتگوهای منتهی به برجام اعلام کرده بود که «ایران باید به پایبندی کامل برجام برگردد. در غیر این صورت واضح است که همه تحریمها پابرجا خواهند ماند. اگر ما به پایبندی [به برجام]بازگردیم، از این موضوع به همراه شریکان و متحدانمان که بار دیگر در موضع یکسانی با ما قرار میگیرند، به عنوان چارچوبی برای مذاکره بر سر توافقی طولانیمدتتر و قویتر استفاده خواهیم کرد. دولت احتمالی بایدن، اعتماد میان آمریکا و متحدان اروپایی خود را احیا میکند تا آلمان، انگلیس و فرانسه بهعنوان طرفهای برجام کمک کنند تا واشنگتن، تهران را برای توافقی بهتر قانع کند».
رویکرد متناقض ترامپ و جمهوریخواهان
اما برخلاف رویکرد بایدن و تیم همراهش دربرابر ایران حداقل در گفتار، رویکرد ترامپ و مشاورانش حتی در گفتار نیز سرشار از تناقض است. ترامپ در وضعیتی که بهطور یکجانبه از برجام خارج شده و با به شهادت رساندن سردار قاسم سلیمانی، زخمی عمیق بر پیکره ملت ایران وارد کرده است، از ایران خواسته است پیش از انتخابات آمریکا برای یک توافق جدید با او مذاکره کند. دونالد ترامپ، در همین زمینه گفته است: «اگر ایران الان با من توافق کند، هزینه کمتری دارد و بعد از انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، هزینه سنگینتری خواهد داشت».
برخلاف تحلیلگرانی که به اشتباه ترامپ را تاجرمسلکی میدانند که میتوان با او به توافق رسید، اقدامات او در چهار سال گذشته، کاملا برخلاف گفتههای او و در ضدیت با منافع ملی ایران بوده است. در این میان شاید بیانیه چندی پیش تد کروز، نماینده جمهوری خواه مجلس سنای آمریکا، در «بنیاد دفاع از دموکراسی» (افدیدی) که یک لابی ضدایرانی است، مهمترین محتوایی باشد که به صریحترین زبان ممکن، راهبرد گذشته، حال و آینده ترامپ در قبال ایران را توضیح میدهد. چکیدهوار آنکه او بهصراحت میگوید همه اقدامات دولت ترامپ تاکنون، ازجمله خروج یکجانبه از برجام، تشدید تحریمها و ترور سردار شهید قاسم سلیمانی، مقدماتی منطقی و ضروری برای براندازی و در مشورت با او بوده است.
او در بخشهایی از این بیانیه گفته است: «من از رئیسجمهور ترامپ خواستم از این توافق فاجعهبار [برجام]خارج شود. دو سال پیش ترامپ با من موافقت کرد و از توافق خارج شد. من فکر میکنم این مهمترین تصمیم در زمینه سیاست خارجی است که در سراسر دولت ترامپ گرفته شده است. بعد از آن همان طور که میدانید، هنوز کارهایی مانده بود که باید انجام میشد. بعد از خروجمان از توافق، چندین معافیت تحریمی باقی مانده بود که باعث میشد بخش زیادی از توافق هنوز باقی بماند. مهمترین این معافیتها، معافیتهای مربوط به تحریمهای نفتی بود. وقتی درباره آینده ایران صحبت میکنیم، اعتقاد من این است که لازم است ما این رژیم را سرنگون کنیم. میدانید که این، تفکری صریح و بسیار پذیرفتهشده بود. رژیم ایران همواره بهدنبال نابودی ماست. آنها فریاد میزنند مرگ بر آمریکا و ما تا زمانی که این رژیم نرود، احساس ایمنی نخواهیم کرد».