صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

محمدکاظم کاظمی: لهجه‌ها فراتر از زبان رسمی، پیوند‌های عمیقی بین افراد ایجاد می‌کنند

  • کد خبر: ۳۷۹۶۱۲
  • ۲۶ آذر ۱۴۰۴ - ۱۸:۳۵
شاعر و پژوهشگر نام‌آشنای افغانستانی با بیان اینکه لهجه‌ها فراتر از زبان رسمی، پیوند‌های عمیقی بین افراد ایجاد می‌کنند، گفت: دیدن این کلمات در متون کهن، جذابیت و ارزش لهجه‌ای آن‌ها را دوچندان می‌کند.

به گزارش شهرآرانیوز، محمدکاظم کاظمی، در نشست علمی‌ ـ فرهنگی «لهجه و هویت؛ چرا از لهجه خجالت می‌کشیم؟» که به‌میزبانی دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد، بر اهمیت لهجه‌ها و پیوند آن‌ها با میراث ادبی تأکید کرد.

وی سخنرانی خود را با استناد به شعر «میراث» از مهدی اخوان ثالث، شاعر نامدار مشهدی، آغاز کرد.

کاظمی در ادامه گفت: اخوان ثالث در این شعر به میراث فرهنگی و هویتی خود، از جمله «پوستین کهنه» افتخار می‌کند و سپس به واژه‌ها و عباراتی پرداخته که در متون ادبی کهن و معاصر به کار رفته‌اند و همچنان در گویش‌های محلی، به‌ویژه در هرات و خراسان، رایج هستند.

این پژوهشگر افغانستانی به کلمه «کَرَت» (به‌معنای دفعه یا نوبت) اشاره کرد که در خراسان ایران و هرات کاربرد دارد و باوجود تصور برخی مبنی بر غیرادبی‌بودن آن، اخوان ثالث از آن به عنوان ابزاری برای تمایزبخشی در کلام خود استفاده کرده است.

او همچنین به کلمه «چُغه» (نوعی پوشش) اشاره کرد که عمه‌اش در هرات به کار می‌برده و ریشه آن در «چوخا» است که در خراسان شمالی سابقه دارد و حتی در شعر علی معلم نیز یافت می‌شود.

کاظمی در ادامه سخنان خود، به اصطلاح «بوناک» در هرات مطرح کرد که برای توصیف فردی بی‌خود و بی‌ادب به کار می‌رود و از کلمه «بویناک» (به‌معنای بدبو) گرفته شده است؛ کلمه‌ای که در زبان فردوسی نیز وجود دارد.

وی همچنین به کلمه «ناخوش» اشاره کرد که یک واژه کاملاً فارسی با ساختار دستوری صحیح است و در هرات برای «بیمار» یا «مریض» (که ریشه‌های عربی یا نامشخص دارند) استفاده می‌شود. او «هوشپرک» را نیز به عنوان معادل هراتی «حواس‌پرت» (رایج در ایران) ذکر کرد.

وی با ذکر نمونه‌هایی از شعر علی معلم («بهل این خفتن نوشینه، بیا تا برویم» و «جوش تبخاله و پای‌آوله اخترهاست، بویناک است هوا از نفس اژدرهاست») و احمد شاملو («آدم‌ها و بویناکی دنیاشان کتابی است در لغتی که من آن را لغت به لغت از بر کردم») نشان داد که چگونه این واژگان محلی دارای بار ادبی و تخیلی غنی هستند و در متون فاخر به کار رفته‌اند.

کاظمی تأکید کرد که دیدن این کلمات در متون کهن، جذابیت و ارزش لهجه‌ای آن‌ها را دوچندان می‌کند.

این پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی به کاربرد واژگان لهجه‌ای در شعر مولانا نیز پرداخت. او به کلماتی چون «گلوند» (به جای گلو)، «بلاور» (به جای بلور) و «سلام علیک» (به جای سلام علیکم) اشاره کرد که در گویش‌های کابل، بلخ و بخارا رایج بوده‌اند و مولانا نیز از آن‌ها در اشعار خود استفاده کرده است. این امر نشان می‌دهد که این واژگان در قرن هفتم هجری نیز در زبان ادبی و گفتاری رایج بوده‌اند و استفاده از آن‌ها نباید باعث خجالت شود.

کاظمی یکی از راه‌های اصلی پاس‌داشت و افتخار به لهجه‌ها را آگاهی‌یافتن از ریشه‌ها و متون کهن دانست.

او به کتاب‌هایی نظیر «فارسی هروی» و «لهجه بلخ و دریافت بهتر سخن مولانا» اثر آصف فکرت، و «لهجه بخارایی» اثر احمدعلی رجایی‌بخارایی اشاره کرد که منابع مهمی برای مطالعه لهجه‌ها هستند.

وی همچنین از پروژه «من لهجه دارم» مؤسسه سه‌نقطه در تهران یاد کرد که با هدف جمع‌آوری و نمایش لهجه‌های مختلف افغانستان آغاز شد، اما متأسفانه به دلیل عدم حمایت کافی متوقف گردید. در این پروژه، حدود ۲۰ تا ۲۵ نمونه از لهجه‌های افغانستان ضبط شده بود.

در پایان، محمدکاظم کاظمی بر این نکته تأکید کرد که برای گسترش و ترویج لهجه‌ها، نیازی نیست حتماً متخصص ادبیات باشیم. هر فردی می‌تواند با مطالعه، سرایش شعر جدی (نه‌فقط طنز) و داستان با لهجه، و انتشار و بازنشر محتوای لهجه‌ای در فضای مجازی، به حفظ و ارتقای ارزش لهجه خود کمک کند.

او افزود که لهجه‌ها فراتر از زبان رسمی، پیوند‌های عمیقی بین افراد ایجاد می‌کنند و مطالعه آن‌ها می‌تواند به درک بهتر میراث فرهنگی کمک کند.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.