صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

جنبش دانشجویی در خاطره‌ها

  • کد خبر: ۵۱۸۷۹
  • ۱۷ آذر ۱۳۹۹ - ۱۰:۵۵
عباس عبدی - رئیس انجمن صنفی روزنامه‌نگاران
بنده نمی‌دانم که آیا دانشجویان فرانسوی و غربی سالروز جنبش دانشجویی ۱۹۶۸ را گرامی می‌دارند یا خیر، هرچند بعید می‌دانم. دست‌کم تا کنون اخباری در این زمینه ندیده‌ام. درحالی‌که به‌ظاهر ما باید همیشه این روز شانزدهم آذر را به‌یاد آوریم و بزرگ بداریم، هرچند خیلی از مسائل آن تغییر کرده است. جنبش دانشجویی پیش از انقلاب و تا حدود یک دهه پس از انقلاب، دو وجه داشت که از یکدیگر جدا نمی‌شدند. یک وجه آن ضدیت با دخالت بیگانه و به‌طور مشخص حضور آمریکایی‌ها در کشور بود و وجه دیگرش یادآوری نقش مهم دانشجویان در عرصه مبارزه سیاسی و اجتماعی بود.
 
این دو وجه گویی دو روی یک سکه بودند که در شانزدهم آذر متبلور می‌شدند. ولی در سال‌های اخیر اتفاق جالبی افتاده است. این دو وجه از یکدیگر تفکیک شده‌اند. گروهی از دانشجویان فقط بخش ضدآمریکایی آن را قبول دارند و با بخش کنشگری سیاسی دانشجویان در قالب آزادی‌خواهی و برابری‌طلبی مخالف هستند و گروهی دیگر از دانشجویان برعکس و با وجه ضدبیگانه آن بیگانه هستند و فقط به بزرگداشت جنبش و حرکت دانشجویی در مسیر آزادی‌خواهی و برابری‌طلبی تأکید دارند.
 
این گروه از دانشجویان نیز شاید با آن وجه ضدآمریکایی نه‌تن‌ها موافق نباشند که مخالف هم باشند. هر دو گروه دلشان نمی‌آید که متولی‌بودن این روز را از دست بدهند. گروه اول، چون برای مواضع ضدآمریکایی خود نیازمند پیشینه تاریخی است، به شانزدهم آذر متوسل می‌شود، درحالی‌که شناخت کافی از فعالان آن دوران جنبش دانشجویی و نیز گرایش سیاسی شهدای آن حادثه ندارد. گروه دوم نیز مترصد فرصتی هستند که مجموعه دانشجویی را در ذیل یک پرچم با پیشینه مبارزات آزادی‌خواهی جمع کنند و برای این کار چه محملی بهتر از شانزدهم آذر؟

اما آینده چه خواهد شد؟ در سال‌های گذشته و به‌مرور، یادآوری و بزرگداشت این روز کم‌رنگ شده است و به‌نظر بنده این روند ادامه خواهد یافت. علت هم وجود تناقض مذکور در رفتار هر دو گروه است. در تأیید این فرضیه می‌گویم بعید است که درصد درخور توجهی از دانشجویان کشور اطلاعات کافی از این واقعه داشته باشند یا کسی منتظر رسیدن چنین روزی باشد. درحالی‌که پیش از انقلاب چنین نبود. در اینجا چند علت برای این پیش‌بینی خود تقدیم می‌کنم. اول اینکه به‌علت افزایش تعداد دانشجویان و برداشته‌شدن تمایز‌های میان آنان با اقشار و طبقه متوسط جامعه، دیگر نمی‌توان دانشجویان را قشر نخبه و متمایزی نسبت به جامعه تعریف کرد و برای اعتبار عمل آنان و جنبشی‌شدن رفتارشان حساب باز کرد.

میانگین سطح دانشجویان کشور بالاتر از طبقه متوسط نیست؛ اگر پایین‌تر نباشد که هست. البته افزایش عددی دانشجویان ارشد و دکتری که به‌نسبت دانشجویان کارشناسی برای حضور در دانشگاه و فعالیت‌های سیاسی کمتر وقت می‌گذارند نیز در تحول فضای عمومی بی‌تأثیر نیست.
 
علت دیگر به توسعه و تکثر رسانه‌ها برمی‌گردد که فضای دانشگاه را در دل جامعه بزرگ‌تر هضم کرده است و آنان نمی‌توانند، مستقل از جامعه یک حرکت جدی درون‌زا را ایجاد و به‌صورت مستمر نمایندگی کنند. سبک زندگی جوانان نیز مغایر با وضعیت جنبشی است. سرانجام نیز اینکه وضعیت نظام جهانی به‌گونه‌ای است که آمریکا را به موقعیت قرن بیستم برنمی‌گرداند. با این ملاحظات گمان می‌کنم در آینده نه‌چندان دور سالروز جنبش دانشجویی را فقط باید در کتاب‌ها و خاطره‌ها جست‌وجو کرد.
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.