سعید اسماعیلی، طراح و کارگردان نمایش بزرگ و معروفِ فصل شیدایی (روایت صدر اسلام تا عصر ظهور)، که توانسته کارش را در نقاط مختلف ایران و حتی خارج از کشور با نامهای «النجم الثاقب» و «نفس المهموم» در عراق اجرا کند، سومین سال است که سوگواره نمایشی «نگین شکسته» را در مشهد به روی صحنه میبرد.
سمیرا شاهیان | شهرآرانیوز - سعید اسماعیلی، طراح و کارگردان نمایش بزرگ و معروفِ فصل شیدایی (روایت صدر اسلام تا عصر ظهور)، که توانسته کارش را در نقاط مختلف ایران و حتی خارج از کشور با نامهای «النجم الثاقب» و «نفس المهموم» در عراق اجرا کند، سومین سال است که سوگواره نمایشی «نگین شکسته» را در مشهد به روی صحنه میبرد.
او با همان تیم فصل شیدایی و نابازیگرانی که سه سال است به این کار دعوت شدهاند، از هشتم دی، نمایشی آیینی با موضوع شهادت حضرت زهرا (س) را هر شب به روی صحنه میبرد. میتوان گفت در شرایطی که سالنهای نمایش بهدلیل شیوع ویروس کرونا تعطیلاند اجرای این نمایش مناسبتی برای تئاتر شهرمان غنیمتی است.
سعید اسماعیلی، متولد ۱۳۵۶ است. او از سال ۷۳ با کارگردانی نمایشهای صحنهای فعالیت خود را آغاز کرده و سپس به نویسندگی و برنامهسازی در رادیو و تلویزیون و کارگردانی فیلم کوتاه نیز پرداخته است. این کارگردان در سال ۱۳۸۷ طراحی و کارگردانی نمایش «ستاره صبح» را برعهده گرفت و از آن سال، روی نمایشهای میدانی تمرکز کرد. در ادامه این نوشتار گفت و گوی مارا با سعید اسماعیلی درباره ویژگیهای این نمایش آیینی و شرایط اجرای آن میخوانید.
این شبها «آسمان» غم دارد
ساعت نزدیک ۶بعدازظهر است که راهنمایان، پس از پایان مداحی در سالن انتظار، میهمانان را به سالن نمایش هدایت میکنند. صندلیها به فاصله و منظم و با در نظر گرفتن شیوهنامههای بهداشتی چیده شده است. آرایش صحنه به گونهای شکل گرفته که انگار از شاخه نخلها حُزن میبارد. سالن غم دارد. بانوان و آقایان عزادارِ حضرت زهرا (س)، حزن دو عالم را در سینه دارند.
صحنه با جایگذاری نخلها، درهای چوبی، آسمان تاریک و صدای محزونی که از درونش پخش میشود، آغاز یک نمایش آیینی را نوید میدهد. همه این بیم را دارند که در طول نمایش، حقیقتی که میدانند یعنی همان خانهای که نماد خانه فاطمه زهرا (س) است به آتش کشیده شود.
نمایش سوگواره «نگین شکسته»، از هشتم دی در طبقه دهم برج آسمان آغاز شده و تا بیستوهشتم همین ماه ادامه دارد. نمایشی که در شب چهارم، حدود هزار نفر را به پای صحنه کشانده است. مجری پیش از آغاز مراسم، از تماشاکنندگان میخواهد افراد دیگر را به دیدن این نمایش دعوت کنند.
نمایش نگین شکسته؛ تبدیل نمایشگاه به سالن نمایش
سابقه کار کارگردان این نمایش، سعید اسماعیلی به سالها پیش و نمایش «شب آفتابی» در تهران برمیگردد. او سپس در سال ۸۷ نمایش ستاره صبح در شهرستان شوش دانیال را با همان روش، اما قصهای متفاوت اجرا کرد و کارش تا آنجا پیش رفت که با نمایش «فصل شیدایی» به تکامل رسید. «فصل شیدایی» در هر اجرا شاید مقابل چشمان ۵ هزار تماشاچی به نمایش درمیآمد. اما حالا سوگواره نمایشی «نگین شکسته»، با تعداد بازیگران کمتر و در سالنی محدودتر در حال اجراست. اسماعیلی درباره سابقه این نمایش در مشهد میگوید: این سوگواره سالها پیش به صورت نمایشگاهی، به همت حسینیه آلیاسین در مشهد اجرا میشد. کار به این صورت بود که در چندین غرفه، این جریان تاریخی با بازسازی صحنه و با حضور راویانی، تعریف میشد، اما وقتی از من دعوت شد و به آنها ملحق شدم تلاش کردم فضای نمایشی را طراحی کنم. در حقیقت سومین سالی است که آن نمایشگاه را به یک سالن نمایش تبدیل کردهایم.
ماحصل همکاری حرفهایها با علاقهمندان
این کارگردان درباره ویژگیهای نمایشی نگین شکسته توضیح میدهد: نمایش یاد شده، با همکاری کمترین عوامل حرفهای و بیشترین عوامل غیرحرفهای، هر شب در حال اجراست طوری که همه هنرپیشههای این صحنه، عوامل غیرحرفهای هستند. با توجه به این ویژگی نمایش، بخشی از کار برای من سخت است، اما عمدهاش شیرین است، زیرا ما ترجیح دادیم فضای سوگواره نگین شکسته با افرادی که حالشان از این اتفاق خوب است، پیش برود؛ بنابراین کار ما، ترکیبی از تیمی حرفهای با نابازیگران است. به همین دلیل، تیم حرفهای ازجمله دستیاران کارگردان و گروههای نور و صدا و طراحی جلوههای ویژه و صحنه، تمام توانش را برای پیشرفت که البته به این نمایش و موضوع عرق داشتند، به کار گرفته است.
اسماعیلی میگوید، اینگونه به کارگرفتن عوامل علاقهمند، هنر دستیاران کارگردان است که توانستهاند در ده روز طوری بازیگران صحنه را تمرین بدهند که بعضیهایشان به واقع روی صحنه میدرخشند و تماشاگران تصور میکنند بازیگرانی حرفهای و باسابقه هستند: در این مدل نمایشها که اجرایش را بیش از ۱۵ سال در استانهای مختلف تجربه کردهایم، بخش صدا و دعوت از گویندگان حرفهای مهم است و به ایجاد فضای مدنظر کارگردان کمک میکند. با توجه به همین موضوع، گویندگان سوگواره نمایشی «نگین شکسته»، همگی از درجهیکها هستند. شاخصترین گوینده این نمایش، وحید جلیلوند از صداپیشگان سرشناس است. همچنین از هنرمندان صدای استان ازجمله سعید باصری، علی ضمیری و دیگران نیز استفاده شده است.
تماشاچی را به درون قصه هُل میدهیم
کارگردان این اثر نمایشی از چیدمان و موسیقی این اجرا، راضی است و در این باره میگوید: همه تلاش ما این است که تماشاچی بیشتر به دل این قصه راه پیدا کند، به همین دلیل، در صحنههایی، تماشاچی و هنرمند کنار یکدیگر قرار میگیرند و از این اتفاق هیجانزده میشوند.
به گفته اسماعیلی، بزرگترین ویژگی نمایشهای میدانی یا نمایشهای آیینی که برای عموم مردم اجرا میشود این است که مخاطب از هر قشری میتواند با آن ارتباط برقرار کند. او میگوید: اگر مخاطب با تئاتر، بیگانه باشد به سختی با آن ارتباط میگیرد، اما اینگونه نمایشها اینطور نیست، بلکه خردسالان هم میتوانند پس از تماشای آن، بخشی از قصه را تعریف کنند و این برای من باعث خوشحالی است.
با تیم حرفهای به مشکلات سالن مسلط شدیم
نمایش «نگین شکسته»، در طول ۵۵ دقیقه اجرا با کارگردانیای که اسماعیلی برای آن رقم زده؛ مثل آوردن صحنه یورش قوم ظالم با مشعلهای آتش درون جمعیت، میتواند مخاطبش را میخکوب جریانها و اتفاقهای قصه کند. او درباره این شیوه کارگردانی میگوید: واقعیت این است هرچه بتوانیم تماشاگر را در دل قصه قرار بدهیم ما موفقتر عمل کردهایم؛ مثلا صحنهای که میخواهند به خانه حضرت زهرا (س) حمله کنند را به درون جمعیت کشاندهام تا اضطراب و دلهره را در دل تماشاگر بیندازم و به او القا کنم تو هم جزوی از این جریان تاریخی هستی.
این شیوه کارگردانی تلاش میکند واژهها و فضاها را در ذهن و دل تماشاگر بنشاند. البته ناگفته نماند ما محدودیتهای زیادی در این سالن داریم، طوری که در واقع نمایش را به سالن خوراندهایم، اما تیم دستیاران من از جمله؛ آنهمحمد ایری (طراح صحنه)، محمدرضا ترکمان (طراح جلوههای ویژه)، هاشم جوری (طراح گریم) و ... آنقدر حرفهای هستند که به مشکلات سالن مسلط شوند و در حد توان توانستیم مدلی که در ذهنمانمان بوده را اجرا کنیم.
وظیفه هنرمند بیان حقیقت است
اسماعیلی براین باور است وظیفه هنرمند بیان حقیقت به گونهای دیگر و به زبان هنر است. او میگوید: با اینکه در زمان شیوع ویروس کرونا هستیم، اما نباید ایجاد فضاهای آیینی تعطیل شود. خوشنویسان، هنرمندان تجسمی و سینما و تئاتر باید دست به دست هم بدهند تا خلأ مجالس مذهبی را پُر و حقایق و ارزشهایمان را به گونهای دیگر بازگو کنند.