قانون در مواردی که غربالگری ریسک بالای خطر معلولیت برای نوزادان را نشان میدهد، این اجازه را به والدین میدهد که فرزند خود را سقط کنند، مشروطبه اینکه مراحل قانونی این کار بیش از چهارماهگی انجام شده باشد. اما گزارش ما نشان می دهد غربالگری پیش از زایمان به توجه و نظارت بیشتر نیاز دارد.
مصطفی توفیقی | شهرآرانیوز؛ «فرزند ما هم بیشک، یکی از کودکان سالمی بود که قبل از بهدنیاآمدن کشته میشد اگر به حرف دکتر الف میکردیم.»
دکتر الف یکی از سه نفری است که با هم یکی از معروفترین آزمایشگاههای خصوصی غربالگری زایمان در مشهد را اداره میکنند؛ و «معین» و «سارا» یکی از هزاران زوج جوانی که با هزار بیم و امید، برای غربالگری اقدام کردند، اما شنیدند که «فردا صبح اول وقت بیایید آزمایشگاه، نامه بدهم بروید سقطش کنید.»
معین که این حرفها را تعریف میکند، اشک توی چشم او و سارا جمع شده است، اشک، اما فقط اشک غصه ناشی از مرور خاطرات تلخترین روزها و ساعات زندگیشان نیست، اشک شوقی هم هست که با نگاه زیرزیرکیشان به پسر چندماههشان که دارد سالم و سرحال میخندد، به ما میگوید: «بهترین تصمیم زندگیمان این بود که به حرف یک دکتر نکردیم.»
سرآغاز: اجبار اختیاری
«زمانیکه برای معرفی به غربالگری اول اقدام کردیم، خانم ب (ماما) به ما گفت که نیازی نیست همه زوجها غربالگری پیش از زایمان داشته باشند و شما هم از همین افرادی هستید که دلیل محکمی برای ارجاعتان به غربالگری وجود ندارد؛ گفت بااینحال بخشنامههای بهداشت، غربالگری پیش از ازدواج را تأکید میکند و دکترهای متخصص و آزمایشگاهها و... فضا را طوری ساختهاند که افراد اگر غربالگری نروند تا پایان دوره بارداری این اضطراب کاذب را با خودشان بههمراه داشته باشند و پزشکان متخصص حاضر نمیشوند بدون انجام آزمایشهای غربالگری به شما کمکی بکنند.
بعد هم ما را راهنمایی کردند که میتوانید غربالگری نروید، اما اگر میخواهید خیالتان راحت باشد و کارهایتان پیش برود، معرفینامه به شما میدهم برای آزمایشگاه. در آن شرایط اینقدر نگران بچه و آیندهاش بودیم که خواستیم ما را برای انجام آزمایشهای غربالگری به آزمایشگاهی خصوصی ارجاع دهند که گفته میشود بهترین آزمایشگاه بارداری مشهد است.»
شرط لزوم: عوامل زمینهای
با کمک معین و سارا، با خانم ب که بهعنوان یک مامای خوشسابقه شهرت دارد تماس میگیرم، خانم ب برای ما توضیح میدهد که «غربالگری پیش از زایمان در بسیاری از کشورهای توسعهیافته اروپایی و آمریکایی به جدیت کشور ما دنبال نمیشود و در بیشترکشورها تا یکسری عوامل زمینهای که احتمال بروز ناهنجاری در کودک را بدهد در سابقه والدین و خانواده وجود نداشته باشد، اجبار و اصرار و تشویق به انجام این آزمایشها وجود ندارد، و مثلا در کشورهایی مانند آلمان یا انگلستان درصد ارجاع به غربالگری پیش از ازدواج حدود یکپنجم ایران است.»
این مامای باتجربه درباره علل زمینهای که رجوع به غربالگری پیش از ازدواج را هم بااهمیت میکند، توضیح میدهد: «سه عامل وجود سابقه بیماریهای ژنتیکی در خانواده، سن بالای مادر (بیش از ۳۵سال)، و نیز ازدواج فامیلی پدر و مادر، مهمترین عواملی هستند که انجام آزمایشات غربالگری پیش از ازدواج را بااهمیت میکند، در سایر موارد بیماری ژتنیکی در نوزادان بهدنیاآمده بسیار نادر است و نباید برمبنای آن، نگرانی و اضطرار اجتماعی برای انجام این آزمایشها ایجاد کرد.»
آرام و راحت: سقط کنید
«غربالگری و آزمایشهای دوران بارداری باتوجهبه شرایط مادر و نوزاد در دوران بارداری تعداد متفاوتی را شامل میشوند که مهمترین آنها آزمایشهای اول و دوم غربالگری، حداقل دو نوبت سونوگرافی، و برخی آزمایشهای ضروری مربوط به مادر را شامل میشود. نکته مهم اینجاست باوجود اینکه برای مردم طوری جا انداختهاند که این آزمایشها صددرصد واجب و ضروری است (درحالیکه در برخی موارد اینطور نیست) بیشتر آزمایشگاهها و مراکز سونوگرافی بهویژه بخش خصوصی چندان پوشش بیمه را برای این موارد نمیپذیرند و بیمههای خدمات درمانی هم زیر بار قبول این هزینههای بیمهشدگان نمیروند.»
اینها را خانم ب، کارشناس ارشد مامایی میگوید، و این درحالی است که روایت معین و سارا از این آزمایشها، فصلهای دیگری هم دارد: «درحالیکه در جواب آزمایش اول غربالگری آمده بود که احتمال بیماری ژنتیکی فرزندمان یک به هزار است، آزمایش دوم عدد یک به ۹ را نشان میداد. ابتدا و پیش از اعلام نتیجه نهایی این مرحله از آزمایشها به ما گفتند که شاید اشتباهی در نمونهگیری رخ داده و برای همین آزمایش دوم را تکرار کردند، اما بعد از چند روز که نتیجه نهایی را به ما اعلام کردند، کاملا شوکه شده بودیم، بهویژه با آن صراحت و راحتی که در صدای دکتر آزمایشگاه بود که چیز مهمی نیست و میتوانید بچه را سقط کنید...»
بهدنبال روایت این زوج مشهدی از آنچه در دوران بارداری بر سرشان آمده است، بهسراغ آزمایشگاه مذکور میرویم. آزمایشگاه لوکس و مرتب و مجهز بهنظر میرسد و کادر اداری و پزشکی بسیار خوشبرخوردند. در لابی تروتمیز آزمایشگاه مینشینم و بهبهانه پیگیری مسائل پزشکی، سر صحبت را با برخی مراجعهکنندگان باز میکنم.
نمای بسته از یک مرکز غربالگری
خانم جعفری که فرزند اول خود را باردار است، درباره مراجعهاش به این مرکز میگوید: «درباره مراکز مختلف غربالگری پرسوجو کردم، هر متخصص یا مامایی یک جایی را که مدنظر خودش هست معرفی میکند، اما دکتر متخصص خودم اینجا را برای غربالگری و خانم «پ» را برای سونوگرافی معرفی کردهاند. البته هزینههای اینجا بهمراتب بیشتر از بقیه مراکز است، اما به نظرم این مورد چیزی نیست که بهخاطر کم و زیاد شدن هزینهها ریسک را به جان قبول کنی.»
از او میپرسم: «یعنی اگر نتیجه غربالگری منفی بشود، تصمیمت درباره به دنیا آوردن این فرزند تغییر میکند؟» با پریشانی نگاهم میکند و پاسخ میدهد: «قرار نیست به استقبال اتفاقهای بد بروم، اما از اینکه یک آدم ناقص و درمانده به دنیا اضافه کنم هم اضطراب دارم.»
«علیرضا» که برای گرفتن نتیجه آزمایش غربالگری نخست به آزمایشگاه آمده است، میگوید که محیط و برخورد کارکنان این آزمایشگاه برای همسرش آرامشبخش است، اما درمجموع، وضعیت پراضطرابی است و برای همین ترجیح میدهد کارهایی مثل گرفتن جواب آزمایشها را بدون حضور همسرش انجام دهد.
رضیئی، خانم مسنی که به همراه پسر و عروسش به آزمایشگاه آمده است، میگوید: «اعتقادی به اینجور آزمایشها ندارم و فقط بهخاطر دلخوشی پسرم و بداحوالی عروسم همراهشان آمدهام. درباره این چیزها باید کار را به خدا سپرد و زیاد پاپیچ کارهای خدا نشد.» جواد، پسر او، طور دیگری حرفهای مادرش را ادامه میدهد: «البته که باید سررشته همه امور را به دست خود خدا سپرد، اما همین علم و دانش و آزمایشگاه هم جزو مظاهر خواست خدا هست. همینها را پیش پای ما گذاشته تا علاج واقعه را قبل از وقوع بکنیم.».
بر سر دوراهی
روایت معین و سارا، از این کلینیک و از ادامه روند غربالگری، اما بهگونه دیگری است. معین تعریف میکند: «شوکه شده بودم. دستپاچه نبودم، اما اوضاع روحی عجیب و غیرقابلوصفی داشتم. اینکه به من میگفتند بچهام را باید بکشم یک بحران روحی بود. اما مسئله فقط این نبود، آنها به من این تصور را داده بودند که الان صاحب یک نوزاد ناقص هستم؛ و مهمتر از همه اینها رنجی بود که باید برای گفتن این مسائل به همسرم تحمل میکردم. آنهم در فرصتی اندک که تا موعد قانونی سقط جنین باقی مانده بود.»
قانون در مواردی که غربالگری ریسک بالای خطر معلولیت برای نوزادان را نشان میدهد، این اجازه را به والدین میدهد که فرزند خود را سقط کنند، مشروطبه اینکه مراحل قانونی این کار بیش از چهارماهگی انجام شده باشد، ازجمله اینکه گواهی آزمایشگاه مبنیبر جواز سقط را به پزشکی قانونی ارائه کنند. باتوجهبه زمان انجام غربالگری دوم بارداری و فاصله بسیار اندک اعلام نتیجه این تست با مهلت قانونی سقط جنین، فرصت تصمیمگیری برای خانوادههایی که در دوراهی چنین انتخابی قرار میگیرند بسیار اندک و فشار روحی این تصمیمگیری نیز بسیار زیاد ست.
بهدنبال یک جواب
معین درباره آنچه آن روزها بر او و سارا رفته است، توضیح میدهد: «بیان آن حالات و شرایط خیلی دشوار است. یک تجربه خاص و تکرارنشدنی از بحران روحی بود. سارا بهشدت به فرزندمان وابسته بود و انتظار چنین شرایطی را نداشت. اما چارهای نداشتم و هرطور بود همان روز مسئله را مطرح کردم. همسرم خون گریه میکرد و من هم کار زیادی از دستم برنمیآمد. روزنه نوری در دلم روشن بود، اما تاریکی محیط آن روزنه را هم پس میزد. بعدازظهر آن روز تلخ با تعدادی از متخصصان پزشکی تماس گرفتم و همه-کم و بیش- همان حرف دکتر الف را تکرار میکردند که این میزان ریسک را باید جدی گرفت و نباید بچه را بهدنیا آورد، تنها کسی که همچنان و البته بسیار محتاطانه به ما امید میداد خانم ب، مامای همسرم، بود که میگفت ممکن است بچه سالم به دنیا بیاید و میتوان بهجای تأکید بر امکان یکنهم معلولبودن نوزاد به هشتنهم ریسک مثبت سلامتش توجه کرد، اما او هم گفت که بهتر است بررسی کنیم و حرف پزشکان متخصص را جدی بگیریم.
آن شب را تا صبح در اینترنت بهدنبال یک جواب میگشتم: «آیا باید بچه را از دست بدهیم؟
حساس شدهبودم بدانم کسان دیگری که در شرایط مشابه ما قرار گرفتهاند بهکجا رسیدهاند و چهکردهاند؟ در بین نوشتههای مختلف در اینترنت، یک تالار گفتوگوی اینترنتی به کمکم آمد. تالار گفتوگوی یک سایت بارداری که مادران باردار در آن تبادل اطلاعات میکردند. فکر میکنم تنها آقای حاضر در جمع مادران آن سایت باشم. مادرها در یکی از تالارها نتایج آزمایش غربالگری را با هم به اشتراک گذاشته بودند و کسانی که در شرایط ما بودند از راههایی که رفته بودند، میگفتند.»
معین سپس ادامه میدهد: «بین گپوگفتهای متأثرکننده حرفهای امیدبخش زیادی هم زده بودند بهخصوص افراد خیلی زیادی بودند که با پیداکردن راهحلهایی، فرزندشان را به سلامت از این مرحله به مرحله تولد رسانده بودند، اما چیزی که نگرانی ما را بیشتر و بیشتر میکرد این بود که ضریب ریسک و احتمال معلولیت ذهنی فرزند ما بسیار بیشتر از همه کسانی بود که اطلاعات غربالگریشان را در تالار گفتوگوی سایت به اشتراک گذاشته بودند.»
کلمه رمز: آمینیوسنتز
سارا و معین فردای آنروز با حال نزار پیش یکی از متخصصان معروف زنان و زایمان میروند: «به ما گفتند فرصت زیادی برای ارائه گواهی به پزشکی قانونی نداریم و باید سریع تصمیم بگیریم. گفتند میتوانید قبل تصمیمگیری نهایی آزمایش آمینیوسنتز هم بدهید.» خانم ب، ماما، به ما میگوید که «آمینیوسنتز نمونهبرداری مستقیم از مایعات اطراف جنین است که درنهایت براساس آن نقشه ژنتیکی جنین بهطور دقیق مشخص میشود.
در این روش ابتدا توسط یک سوزن خاص، بخشی از مایع اطراف جنین از بدن مادر خارج میشود و ازطریق کلینیکهای داخلی به آزمایشگاههای مجهزتر در آلمان فرستاده میشود و درنهایت متخصصان آلمانی هستند که با آنالیز دقیق ژنتیکی و ارسال نقشه کروموزومها، تشخیص میدهند که آیا جنین بیمار است یا خیر.»
سارا بیشتر توضیح میدهد: «ما همانروز برای آزمایش آمینیوسنتز اقدام کردیم، البته همزمان با این آزمایش یک آزمایش خون مجدد هم دادم.
آزمایش دیگر اجباری بود و برای این بود که دکتر متخصص براساس آن که تائیدکننده آزمایشهای قبلی غربالگری بود گواهی سقط را صادر میکرد. چون حدود دو هفته زمان میبرد که نتیجه آزمایش آمینیوسنتز به دستمان برسد و درصورت تشخیص نهایی معلولیت توسط این آزمایش، هیچ فرصت دیگری برای دریافت گواهی جواز سقط جنین باقی نمیماند، مجبور بودیم هر دو آزمایش را با هم بدهیم، اگرچه آزمایش دوم هیچوقت دیگر به کارمان نیامد و برای گرفتن جواب آن هم اقدام نکردیم، چون با آمدن جواب آمینیوسنتز، دیگر نیازی به آن نبود.»
هزینههای کلان، جانهای رفته
آزمایشهایی که سارا درباره آنها حرف میزند، آزمایشهای گرانقیمتی هستند. معین درباره تأمین هزینههایی که فرزندش را از مرگ نجات داده است، میگوید: «برخلاف انتظار، هیچجایی که آزمایشهای غربالگری را رایگان انجام دهد وجود نداشت، البته اختلاف قیمتی بین آزمایشگاههای دولتی و خصوصی وجود داشت، اما همه متخصصها و ماماهایی که میشناختیم توصیه میکردند که فقط به یکی از دو مرکز خصوصی و خاص برویم و نتایج بقیه را تأیید نمیکردند، متخصصان شناختهشده هم ویزیت شایانتوجهی مطالبه میکنند و درقبال این ویزیت هم بیشتر از دوسه دقیقه وقت نمیگذارند، طوری که همسرم بعد از معاینات آنها بیشتر دچار استرس میشد. متأسفانه فقط به کسب درآمد خودشان فکر میکنند و جسم و روح فرد باردار چندان برایشان مهم نیست. هزینه آزمایشهای دیگر مثل آمینیوسنتز هم بسیار بالاست، طوری که مجبور شدیم پسانداز مختصری که بهسختی برای هزینههای زایمان و سیسمونی و... کنار گذاشته بودیم در چند روز هزینه کنیم.»
نکته مهمتر، اما این است که در شرایط فعلی اقتصادی، بسیاری از مردم توان پرداخت این هزینهها را ندارند. نتیجه هم مشخص است: افزایش آمار سقط نوزادان -شاید- سالمی که فقط به یک دلیل کشته میشوند: تأیید معلولبودنشان در آزمایشهای ابتداییتر و ارزانتر، و نداشتن امکان بهرهمندیشان از آزمایشهای دقیقتر و گرانتر.
خبرگزاری تسنیم گزارش میکند: «در زمان حاضر حدود ۱۲۰هزار مادر باردار در مرحله اول غربالگری بهعنوان پرخطر شناسایی و برای تستهای تکمیلی معرفی میشوند، اما باتوجهبه هزینه زیاد تستهای تکمیلی که حداقل ۳میلیونتومان است و با افزایش قیمت دلار روند صعودی دارد و فاقد هرگونه حمایت بیمهای و... است، بسیاری از خانوادهها که توانمندی مالی ندارند، سقط غیرقانونی را تنها راه پیشپای خود برای فرار از احتمال بسیار ضعیف فرزند مبتلا به سندروم داون میبینند و برآورد میشود از این تعداد، حدود ۲۰هزار مورد بدون انجام تستهای تکمیلی، خودشان به سقط غیرقانونی جنین اقدام میکنند.»
غربالگری؛ آن که گفت آری - آن که گفت نه
درباره مسئله «سقط جنینهای احتمالا سالم» ازطریق ایراد در فرایند غربالگری، هماکنون، سه رویکرد اصلی در حوزههای تخصصی (پزشکان) و عمومی (رسانهها و عموم) شکل گرفته است. رویکردی که امروز رسانههای بیشتری ازجمله تریبون اصولگرای مجلس را دراختیار دارد (رسانههایی که تا پیش از این بیشتر میل به رویکرد مقابل آن داشتهاند) روش گروهی است که با تلاش و پیگیری زیاد، بهدنبال حذف کلی غربالگری دوران بارداریاند. آتش رسانهای این جریان زمانی شعله کشید که کبری خزعلی، رئیس شورای فرهنگی اجتماعی زنان، درباره موضوع غربالگری جنین توئیتی منتشر کرد که حسابی سروصدا به پا کرد و واکنشهای بسیاری را بهدنبال داشت.
او در توئیت خود نوشته بود: «عرض تبریک به مادران و پرسنل خدوم وزارت بهداشت؛ بالاخره با تلاش برخی از نمایندگان انقلابی مجلس اجبار به غربالگری توسط مادر و پزشکان با تجویزهای غیراستاندارد و غیرمتقن علمی (که باعث قتل جنین میشد) برداشته شد. حالا دیگر هیچ پزشک و مادری مجبور به غربالگری و کشتن جنین نیست.» اگرچه این توئیت توسط او حذف شد، جامعه پزشکی و مردم واکنشهای متعددی به آن نشان دادند. دربرابر این اقدام که توسط جمعی از نمایندگان مجلس بهویژه در کمیسیون مشترک جوانی جمعیت و تعالی خانواده مجلس شورای اسلامی دنبال میشود، طیفی از منتقدان این طرح، بهویژه از بدنه دولت و طیف نزدیک به آن، روند قبلی غربالگری را موجهتر میدانند.
ازجمله طیبه سیاوشی، نماینده سابق مجلس، گفت: «جامعه ما به افزایش جمعیت نیاز دارد، اما نیازمند یک جمعیت کیفی است. قرار نیست خانوادههای بیبضاعت به ایندلیل که نمیتوانند هزینههای تست غربالگری را بپردازند، فرزندانی به دنیا بیاورند که بهدلیل مشکلات ژنتیکی، از لحاظ جسمی یا روانی معلولیت دارند.» و کیانوش جهانپور، رئیس مرکز اطلاعرسانی وزارت بهداشت، در توئیتی نوشت: «غربالگری بیماریهای ژنتیکی که برپایه شواهد علمی و فناوریهای موجود، پیشگیری از آن فراهم باشد، سیاستی درراستای ارتقای عمومی سلامت عمومی است.»
رد پای مافیای جانبری
اما طیفی از پزشکان و سیاستمداران نیز هستند که در اینباره، راهکارحد وسط را درپیش گرفتهاند. ازجمله دکتر طاهره لباف، متخصص زنان و زایمان، در گفتگو با خبرگزاری فارس میگوید: «در کشورهای پیشرفته توصیه به غربالگری درباره افرادی اتفاق میافتد که بارداری بالای چهلسالگی را تجربه میکنند یا فرزندان قبلی آنها یا در میان اقوام درجه یکشان فرد مبتلا به سندروم داون متولد شده باشد.
درواقع به این افرادهای ریسک یا همان گروه دارای ریسک بالا گفته میشود که به تجویز پزشک شرایط جنین با این آزمایشها بررسی میشود. در کشور ما متأسفانه این موضوع از دهه۸۰ بهتدریج به یک اجبار نانوشته تبدیل شد درواقع بهجای اینکه کلاه بیاوریم، سر آوردیم. الان فشار روی مادران باردار از طرف شبکه بهداشت و درمان و متخصص زنان و زایمان چنان بالاست که شنیده میشود پزشکان از پذیرفتن بانوان بارداری که مراحل غربالگری را انجام نمیدهند، خودداری میکنند.
البته پزشکان هم به دلیلی این کار را انجام میدهند؛ بنابراین مادران باردار از سویی بهدلیل نگرانی برای سلامت فرزندی که قرار است پا به دنیا بگذارد، از سویی بهخاطر این اجبار پزشکی مراحل غربالگری را انجام میدهند که هم هزینهساز است هم زمانبر.»
وی تأکید میکند: «نه حذف غربالگری منطقی است، نه اجبار به انجام آن صحیح. باید ساختار آن را اصلاح کرد.»
وی در توضیح این نظر خود میگوید: «متأسفانه میتوان ردپای یک «مافیای مالی» را در این حجم از غربالگریهای کاذب دید. اینکه تمام مادران باردار باید غربالگری را انجام دهند چه منطقی دارد؟
در بیشتر کشورهای پیشرفته دنیا این اقدام برای مادران بالای ۴۰سال و هایریسک انجام میشود. مگر در کشور ما چند درصد از مادران بالای ۴۰سال هستند و ریسک بالای بارداری دارند؟ تنها ۵ تا ۱۰درصد از این افراد، هایریسک هستند. اختلاف بین این آمار ۵ تا ۱۰درصد بسیار زیاد است. شما تفاوت مالی درآمد حاصل از ۹۴ و نیم درصد غربالگری را با گردش مالی آن آمار ۵ تا ۱۰درصد مقایسه کنید، عدد درشتی خواهد بود. درآمد حاصل از غربالگری در کشور ما سالانه عددی چند هزار میلیاردی است. خیلی روشنتر بگویم؛ هرجا که درگاه مالی و اقتصادی است باید نظارت هم باشد و نظاممند شود تا زمینه برای سوءاستفاده به هر طریقی فراهم نشود.»
اصلاح نواقص
مرضیه وحید دستجردی، وزیر اسبق بهداشت و مشاور رئیس سازمان تبلیغات در امور بهداشت و درمان، نیز با بیان اینکه «ابراز مسائل غیرعلمی غربالگری تنها به این موضوع آسیب میزند» میگوید: «تمامی اشکالات و اعتراضات موجود به غربالگری قابل اصلاح است و با چند آییننامه و دستورالعمل مسائل قابل حل بوده و در حال حاضر دستورالعملهای مربوط به انجام غربالگری درحال اصلاح است. هماکنون نیز دستاندرکاران غربالگری در وزارت بهداشت اقدام به بازبینی مجدد دستورالعمل آن کردهاند و از سال گذشته نیز اصلاحیه غربالگری در کشور درحال اجراست.»
وی میافزاید: «انجام غربالگری از سال۹۵ وارد شبکه بهداشت شده و ممکن است اجرای آن دارای نواقصی باشد؛ بااینحال باید برای اصلاح این نواقص اقدام کنیم، نه اینکه بهطورکلی آن را حذف کنیم یا متخصصان را از انجام آن بترسانیم.»
راه حل: آزمایشهای تکمیلی رایگان
معین و سارا روزهای درگیری با «خطای غربالگری» خود را بدترین روزهای زندگی خودشان میدانند که تا همیشه خاطره وحشت و اضطراب آن را با خود خواهند داشت، وحشت و اضطراب و آسیب روحی که هیچکس هیچگاه درباره چرایی آن پاسخی قانعکننده به آنها نداده است. معینها و ساراهای زیادی هماکنون این گزارش را میخوانند، جوانهایی که برخی از آنها بهدلیل عوارض جسمی و روحی ناشی از سقط جنین تحمیلی هیچگاه نخواهند توانست بار دیگر تجربه پدر و مادرشدن را داشته باشند.
دهها هزار خانواده که تحت تأثیر آشفتهشدن قلمروی پزشکی به دست رمالان سیاسی و اقتصادی، آرزوها و خوشبختیهای خود را نقش بر آب میبینند. قدر مسلم آن است که از بینبردن هزاران انسان بیگناه بدون دلایل متقن و دقیق عقلی و علمی، با هیچ توجیهی سازگار نمیافتد، اما راه از خطکشیدن روی اصول مراقبت و پیشگیری نیز نمیگذرد. دقیقتر کردن معاینات و آزمایشهای پیش از زایمان بهویژه رایگانکردن آزمایشهای تکمیلی ژنتیک ازجمله فراهمکردن آمینیوسنتز رایگان برای موارد پرخطر و با ریسک بالا، یکی از راههایی است که میتواند بدون کشتن جنین، سلامت فردای جامعه را نیز تأمین کند.