صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

درباره کودکان کار مدرن که پیوسته آسیب می‌بینند

  • کد خبر: ۵۹۳۲۰
  • ۰۳ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۰:۴۸
روایت کمتر شنیده شده درباره کودکان کار مدرن که پیوسته آسیب می‌بینند و صدایشان به هیچ جا نمی‌رسد.
مصطفی توفیقی | شهرآرانیوز؛ فرزند خردسالتان را برای بردن به عکاسخانه‌ای مدرن (آتلیه!) مجهز می‌کنید، سپس به عکاسخانه می‌روید، کودک را بر انداز می‌کنید و ساعت‌ها تلاش می‌کنید تا در قبال هزینه و وقتی که صرف می‌کنید، عکس‌های برازنده‌ای از کودکتان برداشته شود. احتمالا کودک بدخلقی می‌کند، گاهی گریه می‌کند یا عصبانی می‌شود و بعد از بار‌ها جلو دوربین رفتن، خسته و کلافه، کار را به پایان می‌رسانید.
 
این اتفاق که برای بسیاری از خانواده‌های امروزی دست کم یکی دوبار در هر سال تکرار می‌شود، زندگی روزانه کودکانی را تشکیل می‌دهد که قرار است «زیباترین» و «جذاب ترین» به نظر برسند تا کار و بار پدر و مادرشان و احیانا کسانی دیگر را سکه کنند یا آن‌ها را به شهرتی برسانند که خود آن‌ها با بضاعت شخصی شان از پس کسب آن شهرت بر‌ نمی‌آیند و لاجرم کودک را به استثمار تمایلاتشان در‌ می‌آورند.


سیرک انسانی در قفس‌های شیشه‌ای

ماجرا به همین‌جا ختم نمی‌شود. کودکی با بدن سیکس‌پک‌دار هشت‌تکه! کودکانی با تقلید مبالغه‌آمیز طرز رفتار افراد بالغ، کودکانی که تا نیمه‌شب به لایو‌های کاسبان روح و تنشان رونق می‌دهند، کودکانی که باید خلاف اقتضای مراحل رشدشان، چیز‌هایی یاد بگیرند برای جذاب‌تر‌بودن... و ما، که برای سرگرمی خودمان، مشتری سیرک انسانی کسانی می‌شویم که از کودکان، جانوران بازیگوش و پرتحرکی می‌سازند که در قفس شبکه‌های اینترنتی، با بازی‌های بهتر، پاداش بیشتری می‌گیرند. این خلاصه‌ای است از روز و روزگار «کودکان کار اینترنتی» که اگرچه در شبکه‌های مجازی به حراج نگاه‌ها گذاشته می‌شوند، اما نه کارشان مجازی است و نه بی‌خوابی‌ها و رنج‌هایشان. این گزارش نگاهی دارد به آنچه بر سر کودکان کار مدرن می‌آید.


کودکان آسیب‌دیده، بزرگ‌سالان جامعه‌گریز

«کودکان کار مدرن، کودکان اینترنتی کار، کودکان کار جدید، هر اسمی روی این پدیده بگذاریم تا خطایی را که در متن آن می‌گذرد، به حاشیه ببریم، چیزی از وقاحت اجتماعی این پدیده اجتماعی کاسته نمی‌شود.»
 
مینو خلیقی، روان‌شناس، در پاسخ به این سؤال شهرآرا که چه نامی می‌توان روی این پدیده گذاشت، چنین پاسخ می‌دهد و سپس ادامه می‌دهد: «بیشتر تعاریفی که می‌توان از کار کودک و کودکان کار ارائه داد، با آنچه بر سر کودکان کار اینترنتی می‌گذرد، تطبیق می‌کند. وقتی از کودکان کار حرف می‌زنیم منظورمان هر نوع بهره‌کشی از کودکان است که اقتضای سن آن‌ها و شرایط روحی و جسمی‌شان، نه کار‌کردن مستمر، بلکه بازی و آموزش و رشد متناسب با مرحله رشد خود است.»
 
به عقیده این روان‌شناس آموزش، «تجربه‌های محدود کار تاآنجاکه تجربه‌ای در خدمت رشد مرحله به مرحله کودک قرار می‌گیرد نه‌تن‌ها آسیب‌زننده نیست، بلکه می‌تواند به رشد یادگیری کودک هم کمک کند، اما آنچه از استفاده کودکان در محیط مجازی بر‌می‌آید، چنین تجربه‌هایی را در‌اختیار کودک قرار نمی‌دهد، بلکه از هر جهت که نگاه کنیم، جسم و روح آن‌ها را در‌معرض آسیب قرار می‌دهد.»
 
خلیقی با اشاره‌به برخی از آسیب‌هایی که این پدیده می‌تواند برای کودکان به همراه داشته باشد، ادامه می‌دهد: «این نوع استفاده از کودکان در چندجا آثار سوء جدی خود را نشان می‌دهد، وقتی کودک را در قفس شیشه‌ای اینترنت می‌نشانیم و برای او کار‌ها و شخصیتی تعریف می‌کنیم، درواقع پیش از آنکه او نقش واقعی و مناسب خود را در جامعه پیدا کند، با برچسب‌زنی به شخصیت او و تعریف شخصیتی کاذب برای کودک، در مراحل رشد شخصیت او دست‌کاری می‌کنیم و این دست‌کاری در طبیعت انسانی کودک بالاخره آسیبش را در جایی نشان می‌دهد. چند نفر از ما در بزرگ‌سالی همان چیزی شده‌ایم که خواست اطرافیانمان بوده است؟ حالا تصور کنید اطرافیان این کودکان در محیط فیزیکی و مجازی را که از هر قشر و مخاطبی هستند و لزوما هم خیرخواه کودک نیستند؛ بیست‌سال دیگر این فرد به آنچه در کودکی بر او گذشته چطور نگاه می‌کند؟
 
فرض کنید بخش مهمی از کودکی یا نوجوانی یک فرد به معرفی و شهرت اجتماعی او به‌عنوان یک مدل یا رقصنده گذشته، اما در مرحله تصمیم‌گیری برای زندگی‌اش تمایل دارد مسیری را برود که این نوع شهرت برای او حسن شهرت به حساب نمی‌آید (یا برعکس همین توصیف)، ببینید که چه بر روح آن انسان می‌رود. درواقع هیچ‌کسی دوست ندارد بدون اختیار و تسلط بر اوضاع، وجوه شخصی زندگی‌اش ولو زندگی‌اش در دوران کودکی درمعرض قضاوت عموم قرار بگیرد و برخی از آنچه از زندگی این کودکان در شبکه‌های اجتماعی درمعرض دید همگان قرار می‌گیرد، صد‌درصد نقض حریم شخصی آن‌هاست که عوارض روانی آن در بلندمدت، خود را بروز می‌دهد و به‌ویژه روزی که دیگر جذابیت فعلی را برای مشهور و محبوب‌شدن نداشته باشند، آن‌ها را منزوی و جامعه‌گریز می‌کند.»


کودکان کار مدرن، صدا‌های محبوس

اگر شما ولو یک‌بار در فضای شبکه‌های اجتماعی گشته باشید، تعداد زیادی از کودکانی را دیده‌اید که خلاف اقتضای سنشان، در محیطی اجتماعی که مخصوص بزرگ‌سالان است خودنمایی می‌کنند. تعداد دفعاتی که در محیط مجازی با کودکان کار جدید مواجه می‌شوید، بار‌ها بیشتر از مواجه‌شدن با کودکان کار در خیابان‌ها و سر چهارراه‌هاست، اما چرا کمتر برای این کودکان دل می‌سوزانیم؟ جواب آمنه زریبافان، جامعه‌شناس، به این مسئله چنین است: «دو دلیل عمده پشت این قضیه است. اول اینکه بخشی از کار این کودکان در پشت صحنه می‌گذرد، جایی که لباس و ژست و حتی گریم و میکاپ آن‌ها تست می‌شود و در‌قبال حفظ این شرایط ایده‌آل است که کودکان توسط دست‌های پشت پرده‌ای که آن‌ها را هدایت می‌کنند تشویق می‌شوند و جایزه می‌گیرند.
 
از سوی دیگر، سرعت انتقال مطالب در شبکه‌های اجتماعی، اگرچه طیف گسترده‌تری از اخبار را در‌اختیار مخاطبان قرار می‌دهد، به‌دلیل همین سرعت، افراد جامعه مجازی را سطحی و گذرا بار می‌آورد. بیشتر ما اصلا متوجه سوء‌استفاده و استثماری که پشت این بازی‌گردانی‌هاست نمی‌شویم، اما این عدم فهم ما چیزی از آسیب بزرگی که متوجه این کودکان است کم نمی‌کند، بلکه آن‌ها را به زندانیانی شبیه می‌کند که هرچه سعی می‌کنند صدای آزردگی و تنهایی و رنج خود را به گوش مخاطب برسانند، از همه سو در‌ها به رویشان بسته است و صدایشان به گوش کسی نمی‌رسد.»


خرده‌سلبریتی‌ها یا برده‌های کوچک دنیای مدرن؟

کسانی که کودکان را به‌روی دست می‌گیرند و به ابزار نمایش خود تبدیل می‌کنند، از هر قشر و گروهی می‌توانند باشند، آقای بازیگری که تصویر دختر خردسالش به عنوان «خوشگل‌ترین کودک ایران» وایرال می‌شود، خانم هنرمندی که فرزند دو سه‌ساله‌اش را ابزار تبلیغات لباس و لوازم منزل کرده است، تا پدر و مادر‌های جوانی که ره صدساله شهرت را با «عروسک»‌کردن فرزندشان یک‌شبه طی می‌کنند.
 
حتی آن آقای کارگردان که مشهور است در فیلم‌های بلند خود، کودکان را سیلی می‌زند تا طبیعی‌تر گریه کنند و فلان تهیه‌کننده تلویزیون یا مدیر تبلیغات بهمان برند مشهور که برای پیش‌بردن اهداف برنامه‌سازی خود، به‌صورت طولانی‌مدت، کودکان را اجاره می‌کنند. «خرده‌سلبریتی» نامی است که جامعه‌شناسان غربی بر این پدیده نوظهور، اما ریشه‌دار گذاشته‌اند؛ نوظهور از آن‌جهت که عمری به‌اندازه عمر شبکه‌های جدید اجتماعی دارند، و ریشه‌دار به آن‌جهت که حقیقتا تفاوتی با مظاهر سنتی کار کودک ندارند و در‌واقع نتیجه میل قدیمی برخی افراد جامعه انسان به تملک انسان‌های دیگر و بهره‌کشی از آن‌هاست، در اینجا نقش اساسی را پدر و مادر‌های به‌ظاهر شیک و اتوکشیده‌ای بازی می‌کنند که کودکان را نه شخصیت‌هایی مستقل، بلکه آن‌ها را ابزاری در مالکیت خود می‌دانند.

قانون چه می‌گوید؟

شهرآرا در صفحه جامعه ۱ دی ۹۹ در بخشی از گزارشی با عنوان «مدل شدن از ۱۰ روزگی!» به سراغ یکی از افرادی رفته بود که از طریق مدلینگ کودک خود کسب درآمد می‌کرد.
 
کسی که البته در اقدامی متفاوت، استفاده اقتصادی از کودک خود را از دوران بارداری آغاز کرده بود، پدیده‌ای نامبارک که رفته‌رفته در‌حال گسترش نیز هست. محمد مصاحف، حقوق‌دان حوزه حقوق کودک، درباره موانعی که پیش روی معترضان به استثمار کودکان در قالب کودکان کار اینترنتی است، می‌گوید: درباره این پرسش که آیا قانون کشورمان درباره این شکل مدرن کودک‌آزاری پیش‌بینی کرده است یا نه، جواب به‌نوعی مثبت است. از یک طرف قانون‌گذار در قوانین مختلف مدنی و کیفری برای بدرفتاری با کودکان یا بدسرپرستی آن‌ها مواد قانونی را طرح کرده است، و از طرف دیگر کشورمان با پیوستن به کنوانسیون جهانی حقوق کودک، آن را به‌عنوان قانون پذیرفته است و اعمال می‌کند.
 
این قانون در ماده‌۳۲ خود می‌گوید کشورهای طرف کنوانسیون، حق کودک جهت مورد حمایت قرار گرفتن دربرابر استثمار اقتصادی و انجام هر‌گونه کاری را که زیان‌بار باشد و توافقی در آموزش وی ایجاد کند یا برای بهداشت جسمی، روحی، معنوی، اخلاقی و پیشرفت اجتماعی کودک مضر باشد، به رسمیت می‌شناسند؛ و در ماده‌۳۶ عنوان می‌کند کشورهای طرف کنوانسیون از کودکان در‌برابر تمام اشکال استثمار که هر‌یک از جنبه‌های رفاه کودک را به مخاطره اندازد، حمایت خواهند کرد. مرجع ملی کنوانسیون حقوق کودک هم در توضیح بخش‌هایی از کنوانسیون در بیانیه‌ای اعلام کرده است: «انتشار تصاویر کودکان در فضای مجازی و سایت‌های خبری علاوه‌بر نقض حریم خصوصی و حقوق آن‌ها، کودکان را در‌معرض مخاطره و سوءاستفاده قرار می‌دهد و این اقدام ممنوع است.»
 
در بخشی از بیانیه مرجع ملی کنوانسیون حقوق کودک آمده است: «یکی از موارد فاحش نقض حقوق کودک، نشر و بازنشر تصاویر کودکان با اهداف مختلف نظیر نمایش زیبایی‌ها و استعداد‌های کودکان، بر‌انگیختن حس ترحم مخاطبان، تبلیغ کالا و خدمات در فضای مجازی و رسانه ملی، سایت‌های خبری و اینترنتی و صفحات شخصی توسط اشخاص حقیقی و حقوقی حتی والدین است که این اقدام علاوه‌بر نقض حریم خصوصی کودکان، نادیده‌انگاشتن مصالح عالیه آنان تلقی می‌شود و به‌صورت بالقوه می‌تواند کودکان را در‌معرض مخاطرات و آسیب‌های جسمانی و روانی در آینده قرار دهد.»
 
با این‌حال دو مسئله، اعمال قانون درباره استثمار کودکان در‌قالب کار‌های مدرن را با مشکل مواجه کرده است، یکی عدم قانون‌گذاری صریح درباره این پدیده خاص توسط قانون‌گذار ملی و مهم‌تر از آن عدم شناخت مردم از ابعاد این پدیده شوم و نبود مطالبه‌گری و دادخواهی از طرف مردم درباره آسیب‌های جدی که به این کودکان کار تحمیل می‌شود.
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.