صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

افسوس که بی‌فایده فرسوده شدیم

  • کد خبر: ۶۰۶۷
  • ۰۹ مهر ۱۳۹۸ - ۰۷:۰۹
نگاهی به احوال هنرمندان پیش‌کسوت در آستانه روز سالمند

زوزنی| جمعیت سالمند هنرمند خراسان رضوی و مشهد، مشکلات اولیه‌ای در زمینه کار، معیشت، درمان، مسکن، بازنشستگی و... دارند و تقریبا بخش مهمی از آن‌ها بلاتکلیفند، با این حال بسیاری از اهالی هنر باور دارند که هنرمند بازنشستگی ندارد اما نمی‌توان انکار کرد که هنرمندان هم همانند همه افراد جامعه، بعد از ورود به دوران سالمندی، با مسائل مربوط به این دوره ویژه روبه‌رو خواهند شد.
نداشتن توان برای انجام فعالیت‌های جسمی و حتی فکری، باعث می‌شود هنرمندان از چرخه تولیدات هنری کنار گذاشته شوند و بیماری‌های روحی و روانی به‌سراغشان بیاید، از همین‌رو هنرمندان، نیازمند توجه و رسیدگی ویژه در دوران سالمندی هستند. این توجه برای هنرمندانی که همه عمرشان را در راه هنر صرف کرده‌ و هیچ کار و شغل دیگری نداشته‌اند، ضروری‌تر است. در این گزارش تلاش کرده‌ایم با هنرمندان پیش‌کسوتی که همه عمر خود را صرف فعالیت هنری کرده‌اند، گفت‌وگو کنیم اما هیچ‌کدام از آن‌ها مایل نبودند درباره شرایط و خدمات دستگاه‌ها به هنرمندان سالمند صحبت کنند.


سرنوشت برات
همین چند روز پیش بود که جامعه هنری، یکی از بهترین نوازندگان سرنا در کشور و حتی جهان را از دست داد. مرحوم برات اصلاحی که همه بر تبحرش در سرنانوازی اذعان داشتند، در غربت و بی‌توجهی روی تخت بیمارستان جان سپرد. او تنها یکی‌دو ماه پیش از فوتش بیمه شد و تقریبا کاری از آن بیمه برایش برنیامد. همچون او شریف‌زاده، سرور احمدی، سالار احمدی و ده‌ها خنیاگر موسیقی خراسانی در انزوا و فقر از دنیا رفتند.
و همچنان استادان دیگری در حوزه موسیقی مقامی در استان زندگی می‌کنند که از سرآمدان این هنر هستند و با مشکلات سالمندی و دوران ازکارافتادگی دست‌وپنجه نرم می‌کنند.
تیرماه امسال در مراسم رونمایی از کتاب «مشق پیلتانِ» عزیز تنها، استاد عثمان محمد‌دوست نیز حضور داشت که به اصرار برگزارکننده‌های مراسم، سعی کرد چند دقیقه‌ای دوتار بنوازد. استاد نامی دوتارنواز که شهرت جهانی دارد، در همان دقایق، آثار کهولت در تمام اعضای بدنش مشهود بود و به‌سختی دوتار را در دست گرفته بود. اگر عثمان محمددوست همانند بخش بزرگی از نوازندگان موسیقی مقامی معیشتش از راه ساز برقرار بود، تصور اینکه چه سرنوشتی در انتظارش بود، سخت نبود.
بسیاری از هنرمندان موسیقی، کسب‌وکار دیگری غیر از موسیقی ندارند و اگر وزارت فرهنگ‌وارشاد نخواهد برای دوران سالمندی‌شان فکری بکند، اوضاع هنرمندان پیش‌کسوت اسف‌بار خواهد شد.


شرمندگی بعد از یک عمر
اوضاع در سایر هنرها نیز مشابه است. هنرمندانی که توانسته‌اند در روزهای جوانی غیر از هنر، کار دیگری برای خودشان دست‌وپا کنند، در روز‌های سالمندی شرمنده خانواده‌شان نیستند اما آن‌هایی که در این گزارش به‌سراغشان رفته‌ایم، کسانی هستند که همه عمرشان را در راه هنر خرج کرده‌اند و به‌گفته خودشان الان جز شرمندگی، دستاوردی برای خانواده‌شان ندارند.
یکی از آن‌ها از بیماری قلبی رنج می‌برد و تحت پوشش هیچ بیمه‌ای نیست و همه هزینه‌های درمانی‌اش را باید به‌طور آزاد بپردازد و هنوز هم بعد از گذشت چهار دهه فعالیت هنری، برای گذران معیشتش باید کار کند؛ چراکه هیچ مستمری و حقوقی برای او تعریف نشده است.
دردناک است یک هنرمند که در طول چهار دهه فعالیت هنری‌اش، ده‌ها و صدها شاگرد هنرمند و هزاران اثر هنری تحویل جامعه داده‌ است، در دوران کهنسالی، کمترین حقوق و مزیتی به او تعلق نگیرد و هیچ دستگاه و سازمانی هم به او پاسخ گو نباشد. این محرومیت به‌خاطر نبودِ ضوابط و قوانین مشخص برای بهره‌مندی این هنرمندان پیش‌کسوت از خدمات دولتی است که در همه این سال‌ها گنگ مانده است.
هنرمند دیگری به ما می‌گوید: بی‌توجهی به هنرمند، ریشه در بی‌اهمیت بودن هنر دارد: «نه هنر برای کسی مهم است و نه هنرمند که بخواهند به او توجه کنند». پیش‌تر هم از مشکلات این استاد هنرمند باخبر بودیم اما گمان می‌کردیم تاکنون مشکلاتش رفع شده و زندگی‌اش به سامان رسیده است که چنین نبود. آنچه در این قسمت خواندید، تنها بخشی از درددل‌های دو تن از هنرمندان نامی مشهد بود که رضایت به انتشارش دادند.


فرسایش روح
با یک بازیگر پیش‌کسوت مشهدی سینما، تلویزیون و تئاتر تماس گرفتیم تا از وضعیتش در دوران سالمند‌ی‌ پرس‌وجو کنیم اما در کمال ناباوری او هم رغبت چندانی برای گفت‌وگو نداشت. بهانه آورد که درگیر کارهای اداری با یک اداره است و صبح از خانه بیرون می‌رود و شب به خانه بازمی‌گردد و تمرکزی برای گفت‌وگو ندارد.
به‌راستی چرا هنرمندی همانند او که بارها هنرنمایی‌اش را روی صحنه تئاتر و در قاب تلویزیون دیده‌ایم، باید در سال‌هایی که می‌تواند روزهای استراحت و لذت بردن از زندگی‌اش باشد، در راه و نیم‌راه ادارات دولتی روحش را بیازارد؟ او هم همانند سایر هنرمندان پیش‌کسوت باید تا زمانی که جان در بدن دارد، کار کند تا معیشتش به مشکل برنخورد، حال آنکه هرچه پیرتر می‌شود، نه کسی سراغش را می‌گیرد و نه توانی برای هنرنمایی و نقش‌آفرینی دارد.


مطالبه هنرمندان پیش‌کسوت
هنرمندان پیش‌کسوت در همه نقاط کشور، برای جوان‌ترها آیینه عبرت شده‌اند؛ هنرمندان جوانی که هنوز قوتی به زانو و هنری به بازو دارند و تا پولی دستشان می‌آید، فوری برای خودشان سرمایه‌گذاری می‌کنند. رستوران‌داری و کافه‌داری و... از مشاغلی است که آن‌ها سعی می‌کنند با راه‌اندازی آن، دوران کهنسالی خود را بیمه کنند. این مطالبه وجود دارد که وزارت فرهنگ‌وارشاد اسلامی که اصلی‌ترین متولی رسیدگی به امور هنرمندان است، با وضع قوانین متقن، آینده آنان را تضمین و راه را برای فعالیت‌های ویژه هنری‌شان هموار کند. این مسائلی است که اداره‌کل فرهنگ‌وارشاد اسلامی باید آن‌ها را به‌نمایندگی از هنرمندان خراسانی پیگیری کند.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.