صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

سرغایه؛ سرمایه نمد مالی خراسان

  • کد خبر: ۶۸۸۹۰
  • ۰۹ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۲:۴۸
روستای سرغایه که فقط ۷۵ کیلومتر با مشهد فاصله دارد با ۳۰ کارگاه فعال، قطب نمدمالی خراسان است.
شیما سیدی | شهرآرانیوز؛ یکی از اولین صنایع دستی بشر این روز‌ها تنها ۵۰ درصد کارش با دست انجام می‌شود و بقیه، کارِ دستگاه است. دستگاهی که حدود ۴۰ سالی می‌شود جایش را در میان نمدمالان باز کرده و حالا کمتر کسی را می‌توان یافت که به صورت سنتی و با دست نمدمالی کند. نمدمالان سرغایه می‌گویند حالا که ماشین لباس شویی به خانه‌ها آمده دیگر چه کسی با دست لباس می‌شوید؟ چه کسی حاضر است تراکتور را کنار بگذارد و با گاوآهن شخم بزند؟ اقتضای زمانه این بوده که اولین پارچه و زیرانداز ساخته شده به دست بشر هم حالا با دستگاه ساخته شود و دیگر دست و پای کسی به خاطر نمدمالی خونین نشود.

در آستانه روز جهانی صنایع دستی، برای آشنایی بیشتر با نمدمالی راهی روستای «سرغایه» می‌شویم. جایی که این روز‌ها با حدود ۳۰ کارگاه فعال، قطب نمدمالی استان‌های خراسان است.

 

جایی در حوالی مشهد

تا مشهد فاصله زیادی ندارد، آن قدر کوتاه که تنها فرصت می‌کنیم چند فیلم کوتاه از نمدمالی در فضای مجازی ببینیم. تقریبا همه فیلم ها، گزارش‌های خبرنگاران صدا و سیماست. مضمونش فرق چندانی ندارد، تنها مکان ضبط گزارش متفاوت است، یکی بندر ترکمن، یکی چهارمحال و بختیاری و دیگری اصفهان. در همه فیلم‌ها پیرمردی رو به تصویر در حال ضربه زدن با دست و پا به گوله‌ای پشم است و خبرنگار هم جلوی دوربین جملاتی درباره نمدمالی می‌گوید.
 
«نمد یک زیرانداز سنتی تهیه شده از پشم است، زمانی که بشر مشاهده کرد پشم رطوبت می‌گیرد و سفت می‌شود، تصمیم به استفاده از آن به عنوان تن پوش و در کنار آن زیرانداز گرفت. این بافته سنتی به طریقه بافتن انجام نمی‌گیرد، یعنی برای تهیه این بافته الیاف پشمی را با فشار در هم کوبیده و حاصل نهایی آن نمد است.»
 
دنبال فیلم‌های خراسان هم می‌گردیم، اما چیزی دستمان را نمی‌گیرد. تنها یک مطلب درباره خانومی است به نام «ناهید مؤذن» که سعی کرده نمدمالی را با وسایلی همچون کیف، عروسک و... به روز کند و دوباره به خانه‌های مردم برگرداند.
 
شاید این خانم تا حدودی درباره لوازم تزئینی موفق بوده، اما سال هاست که نمد از دست و پای مردم شهر جمع شده و دیگر به عنوان زیرانداز در خانه‌ای یافت نمی‌شود. این را که می‌گویم عکاسمان صفحه‌ای خارجی را نشان می‌دهد که برای دکوراسیون خانه از نمد استفاده شده است. خیلی فرصت نمی‌کنیم در این باره گپ بزنیم، راننده، حدود ۵ کیلومتری است که مُلک آباد را پشت سر گذاشته و طبق گفته رئیس شورای روستای سرغایه باید در ابتدای جاده تربت حیدریه وارد مسیری فرعی حسن آباد شویم. حواسمان را به جاده می‌دهیم و خیلی زود راه را پیدا می‌کنیم. بعد از پیمودن ۱۵ کیلومتر در مسیر فرعی به روستای سرغایه می‌رسیم. تا رسیدن به روستا چندین گله از کنارمان می‌گذرند. برای روستایی که به قطب نمدمالی خراسان معروف شده داشتن این همه گوسفند و گله داری چندان غریب نیست.
 
 

صدای حرکت چرخ دهنده‌ها به جای فریاد «های» و «هی» نمدمالان

وارد اولین کارگاه نمدمالی که می‌شویم، شامه و شنوایی مان پر می‌شود از بوی پشم گوسفند و صدای حرکت چرخ دنده‌هایی که در هر ثانیه با یک ضربه، به پشم سر و شکل می‌دهند و به نمد نزدیک ترش می‌کنند. این با چیزی که ما در فیلم‌های خبرنگاران صداوسیما دیده بودیم فرق دارد. خبری از پیرمردی که به نمد ضربه می‌زند نیست، به جایش چندین جوان پای دستگاه هستند و صدای حرکت چرخ دهنده‌ها تمام فضای کارگاه را پر کرده است.
 
سید حسن عزیزی جزو معدود افراد سرغایه است که می‌تواند به صورت سنتی نمدمالی کند. او می‌گوید: «نمدمالی در اصل شغل پر سر و صدایی است، اما ضرباهنگ صدا‌ها در طول این سال‌ها فرق کرده است. در گذشته به جای صدای دستگاه، آوای «هی» و «های» و نفس گیری جمعی نمدمالان تمام فضا را پر می‌کرد.»


هرچه ناراحت‌تر باشی، نمد مرغوب‌تر می‌شود

در عین جدیت طنز خوبی در کلامش هست. وقتی می‌گوید نمدمالی با خنده معنی ندارد، شوخی نمی‌کند. خودش از شوخی و خنده زخم خورده. می‌گوید وقتی نوجوان بوده همراه با پسر عمه اش، یمین و یسار پدرش ایستاده بودند و داشتند کار می‌کردند که ناگهان پسرعمه اش حرف خنده داری می‌زند و هر دو با هم می‌خندند. به محض خنده، پدرش دو پشت دست سنگین بر دهانشان می‌زند و خون جاری می‌شود. پدر می‌گوید: نمدمالی و خنده معنا ندارد! هرچه موقع نمدمالی بیشتر ناراحت باشی، نمد مرغوب‌تر می‌شود. باید تمام غم و غصه ات را روی نمد خالی کنی.
 
این حرف آویزه گوش سید حسن عزیزی می‌شود و همین را هم به پسرانش می‌آموزد. سید حسین، فرزند سیدحسن می‌گوید ما جرئت نداریم موقع نمدمالی حرف بزنیم. حتی اگر حرفی داشته باشیم با اشاره به طرف مقابل می‌فهمانیم که برویم بیرون و حرفمان را بزنیم.

به ویژه موقع نقش زدن روی نمد، به تمرکز بیشتر نیاز است. امروز هیچ نقشه ثبت شده مکتوبی وجود ندارد و هرآنچه روی نمد نقش می‌گیرد حاصل تخیل نمدمالان است به همین دلیل موقع طرح زدن نیاز به سکوت و تمرکز دو چندان می‌شود. طرح‌ها باید قرینه یکدیگر باشند و یک اشتباه کوچک در محاسبات ذهنی، کل طرح نمد را به هم می‌ریزد.
 
 

حالا همه «کپنک» درست می‌کنند

سید حسن عزیزی کسی است که اولین دستگاه نمدمالی را حدود ۴۰ سال پیش از قوچان به سرغایه آورده است. او می‌گوید: «وقتی با دست نمدمالی می‌کردیم تیوب‌های گاری را به دستمان می‌بستیم با این حال باز هم دست هایمان خونی می‌شد.» همین سختی کار است که سیدحسن را مجاب می‌کند برای خرید دستگاه نمدمالی راهی قوچان شود و ۴۰ هزار تومان پول بابت خرید دستگاه بپردازد: «وقتی دستگاه را به روستا آوردیم برق نداشتیم، برایش موتور و دینام می‌گذاشتیم.»
 
اهالی سرغایه که متوجه راحتی کار دستگاه می‌شوند، به خریدش علاقه مند می‌شوند. به گفته سیدحسن در گذشته تنها حدود ۸ نفر در سرغایه نمدمالی می‌کردند، اما بعد از آمدن دستگاه حدود ۱۰۰ نفر مشغول به کار شدند.
 
او معتقد است دستگاه کار را راحت کرده، اما نمدمالان دنبال راحتی بیشتر هستند. می‌گوید: «دیگر کسی کلاه نمدی درست نمی‌کند و نقش روی نمد نمی‌زند. همه دنبال کار راحت هستند. «کپنک» (لباس چوپانی) درست می‌کنند که از همه کار‌ها راحت‌تر است.»

 

 

ظریف کاری صرفه اقتصادی ندارد

سیدحسین عزیزی تنها بیمه شده صنایع دستی در رشته نمدمالی خراسان رضوی است. او که تا حدودی از پدر نقش انداختن روی نمد را آموخته هم این روز‌ها همچون دیگر اهالی سرغایه مشغول ساخت لباس چوپانی است. می‌گوید: «تاجری افغانستانی حدود ۴۰۰ نمد چوپانی به اهالی روستا سفارش داده است به همین دلیل همه به این کار مشغول شدند.» البته داستان تنها به این سفارش محدود نمی‌شود. به گفته حسین عزیزی بقیه کار‌ها به اندازه بالاپوش چوپانی صرفه اقتصادی و مشتری ندارد: «یک بار یک نفر از طرف میراث فرهنگی برای آموزش ساخت وسیله برای گردشگران همچون کیف و... آمد، اما، چون این کار‌ها ظریف کاری زیاد دارد و از آن طرف هزینه اش نسبت به نمد‌های بزرگ کمتر است کسی استقبال نکرد.» فاصله گرفتن خانم‌های روستا از نمدمالی هم دلیل دیگری است که باعث شده هنر ظریف کاری از نمد سرغایه دور باشد.
 

کلاهبرداری شرکتی!

تأکید پزشکان برای استفاده از نمد برای درمان بیماری هایی، چون روماتیسم باعث می‌شود در طول سال‌های اخیر بسیاری از مردم به استفاده از نمد علاقه‌مند شوند و سفارش ساخت وسایلی، چون کمربند، زانوبند، کفی کفش و... را به نمدمالان سرغایه بدهند، اما نمد‌هایی که با استفاده از پشم گوسفند و صابون دست ساخت مردم با چربی گوسفندی ساخته می‌شود، طبیعتا کمی بو دارد و ممکن است با ذائقه مردم شهری سازگار نباشد.
 
به همین دلیل شرکتی بهداشتی در این حوزه وارد کار می‌شود. حسین عزیزی می‌گوید: «چند سال پیش مدیرعامل شرکتی گفت ۱۰۰ کیلو پشم بیاورید تا ما برایتان فراوری و بهداشتی کنیم، به جای صابون دست ساز هم از یک شامپو مخصوص استفاده کنید و بعد با استفاده از آن کمربندطبی بسازید و شراکتی بفروشیم. ما ۱۰۰ کیلو پشم را بردیم و تحویل دادیم و بعد هرچه پیگیری کردیم نه پشم فراوری و بهداشتی به ما تحویل دادند و نه حتی پشم‌های خودمان را پس دادند.»
 
عزیزی درباره خاصیت پشم گوسفند که به تجربه کسب کرده است، توضیح می‌دهد: «وقتی خود گوسفند قبل از پشم چینی شسته شود هیچ مشکلی در تبدیل پشم به نمد نیست، اما اگر بعد از پشم چینی، پشم‌ها را بشوییم دیگر هرچقدر صابون بزنیم، در دستگاه بگذاریم و ضربه بزنیم پشم‌ها به هم نمی‌چسبد و نمد درست نمی‌شود.»
این روز‌ها راه حل نمدمالان برای از بین بردن بوی نمدها، شستن آن‌ها با آب گرم و گذاشتنش به مدت حدود یک هفته در آفتاب است.



فرق نمد شهر‌های مختلف

به گفته نمدمالان شیوه نمدمالی تقریبا در تمام ایران یکسان است و تفاوت نمد شهر‌های مختلف به تفاوت در نژاد و اندازه پشم گوسفند‌ها برمی گردد. عزیزی پشم گوسفندان سرخس را به دلیل قرار داشتن در دشت بیشتر و بهتر از پشم گوسفندان منطقه کوهستانی، چون سرغایه می‌داند: «پشم گوسفندان سرخس خیلی زود نمد می‌شود شاید تنها دو ساعت پای دستگاه ضربه بخورد کافی باشد.»


وقتی مرگ نمد تمام می‌شود

نوروز جهانبخش، یکی دیگر از نمدمالان قدیمی روستای سرغایه، است. از او می‌خواهیم مراحل نمدمالی را برایمان بگوید. دستگاه کوچک حلاجی اش را روشن می‌کند و می‌گوید: اول باید پشم حلاجی بشود. بعد با «کِلک» که نوعی جارو با سیخ‌های درشت است پشم را روی حصیر می‌ریزیم و با آب و صابون خیس می‌کنیم تا به هم بچسبَد.
 
بعد پشم را با کمک حصیر لول می‌کنیم و یک ساعت می‌گذاریم در دستگاه بماند. دستگاه در هر ثانیه یک ضربه به پشم‌ها می‌زند، بعد از یک ساعت که نمد تا حدودی شکل می‌گیرد می‌گوییم مرگش تمام شد. بعد باز می‌کنیم تا کمی شمال بخورد (باد بخورد) و خشک شود.
 
اگر لباس چوپانی باشد در این مرحله باید جلو و آستین هایش را بدوزیم. این نمد را دوباره فردا آب و صابون می‌زنیم و در دستگاه می‌گذاریم. هر نیم ساعت که در دستگاه ماند بیرون می‌آوریم، شانه به شانه می‌کنیم و به آن ضربه می‌زنیم و دوباره در دستگاه می‌گذاریم. بعد از حدود ۵ ساعت ضربه خوردن نمد درست می‌شود.

 

دستگاه، تولید را زیاد کرده، اما تقاضا را نه

به گفته جهانبخش هیچ وقت نمد ساخته شده با دستگاه با اینکه فشار و ضربات بیشتری به پشم وارد می‌کند به کار دست نمی‌رسد. او می‌گوید آب هیچ وقت از نمد دستی رد نمی‌شود، اما از نمد ساخته شده با دستگاه رد می‌شود.
 
قدیم چوپان‌ها کنار آستین‌های لباسشان کبریت و هیزم می‌گذاشتند تا خشک بماند، اما حالا نمی‌توانند چنین ریسکی بکنند. با این حال به عقیده او اگر پای دستگاه باشی و تعداد ضرباتش را مدام با دست تنظیم کنی می‌توانی به کیفیت کار دستی نزدیک شوی.
 
دستگاهی شدن نمدمالی گرچه مزایای بی شماری داشته، اما باعث شده میزان تولیدات نمد خیلی بیشتر از تقاضای بازار شود و نبود مشتری و البته خلاقیت در کار باعث شده نمد‌ها روی دست نمدمالان بماند و کارگاه‌ها یکی بعد از دیگری تعطیل شوند.

 

سبقت سرغایه از قوچان

پیش‌تر‌ها قوچان قطب نمدمالی خراسان بود، اما حالا چند سالی است که سرغایه از قوچان سبقت گرفته است. با این حال خودشان معتقدند اصل نمدمالی مال ترکمن هاست. کسی نمی‌داند اولین بار کی نمدمالی در سرغایه شروع شد، اما چیزی که از پدربزرگ هاشان شنیدند این است که از زمان ترکمن تازی، ترکمنان افرادی را از سرغایه به اسارت بردند و آنجا وادار به نمدمالی شان کردند.
 
آن‌ها بعد از رهایی این هنر را با خود به سرغایه آوردند و آن را اشاعه دادند. محسن اکبری، عضو شورای سرغایه، یک قدم هم پیشتر رفته و معتقد است حتی اسامی این روستا و روستا‌های اطراف هم برگرفته از واژگان ترکمنی است: «غیه در زبان ترکمنی به معنای کوه و بلندی است و روستای ما هم، چون روی بلندی است به سرغایه مشهور است. روستا‌های اطراف هم مانند: قره چای، لیلا جق، آلما جق همه ریشه ترکمنی دارند.»
 
 
فراوانی شغل در سرغایه باعث شده که مهاجرت معکوس در این روستا سرعت بگیرد. به گفته اکبری سالیانه حدود ۱۵ خانواده به سرغایه برمی گردند، چنانکه تعداد دانش آموزان این روستا از ۸۰ دانش آموز در سال ۹۰ به ۱۸۰ دانش آموز در سال ۱۴۰۰ رسیده است. اکنون سرغایه حدود ۳۵۰ خانوار جمعیت دارد.

سرسبزی، فاصله اندک تا مشهد و فعال بودن در نمدمالی همه ظرفیت‌هایی است که نشان می‌دهد سرغایه می‌تواند در حوزه گردشگری موفق باشد، اما به گفته اکبری، تا به حال در بحث بومگردی این روستا کاری نشده است. البته ناگفته پیداست که پیش از برداشتن گامی در زمینه بومگردی لازم است که روستاییان برای ساخت وسایل نمدی مورد نیاز شهری‌ها همچون کمربند، پادری، کیف و... کاری کنند تا آمدن گردشگر نفعی دوسویه برای آنان داشته باشد.
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.