محمد ناصر حق خواه | شهرآرانیوز - رامبد جوان یکی از مهمترین افرادی است که در تلویزیون و سینمای ایران بدون ترس از شکست و مقبول طبع مردم نشدن، از آثار موفق خارجی الگو میگیرد یا گاهی آنها را به طور کامل کپی میکند. خندوانه و ساختار جدیدش یکی از مهمترین این نوع اقتباسها بود که رامبد در آن توانست با تلفیق لیت نایت شوها و برنامههای ترکیبی سرگرم کننده و البته سازگار کردن آن با سلیقه ایرانی به یک موفقیت تاریخی در سینمای ایران برسد. «اسپاگتی در هشت دقیقه»، اولین و شاید موفقترین فیلم رامبد جوان، هم یکی از مهمترین نمونههای الگوبرداری از شوخیهای فانتزی و فضای سرخوش کمدی رمانتیکهای غربی بود که توانست رامبد را در اولین فیلمش به جایزههای مهم و البته رضایت تماشاچی برساند.
اما آخرین اثر او یعنی «مردم معمولی» که قرار بود به سبک سیت کامهای (طنزهای موقعیت) آمریکایی ساخته شود یک شکست تمام عیار بود. اولا که تماشاچیان ایرانی سالها پیش اولین نمونههای تقلید از سیت کام را در سریالهای نوشته شده توسط پیمان قاسم خانی دیده بودند و دوما در همه این سالها سواد بصری شان با تماشای سیت کامهای آمریکایی این قدر بالا رفته بود که فرق سیت کام خوب و بد را بفهمند.
برای همین مردم معمولی به غیر از دکور پیش ساخته و نماهای داخلی، نورپردازی تخت و بازیگرانی که دور هم جمع میشدند و قرار بود در هر قسمت داستانی جدید را در موقعیتهای جذاب دنبال کنند، چیزی نداشت که بتوان آن را سیت کامی موفق خواند. قصههای تکراری، بازیهای اغراق شده بی دلیل و شوخیهای نچسب آش را آن قدر شور کرد که شش قسمت ابتدایی سریال به کلی از پلتفرم فیلمیو حذف شد و طی بیانیهای قرار شد که همه، همه چیز را فراموش کنند و مردم معمولی از اول شروع شود. نتیجه این قسمتها هم با وجود تغییر تیم نویسندگان و پرداخت قصههای کمی متفاوت و وارد کردن بازیگران جدید، چیز خوبی از کار درنیامد.
علاوه بر همه آمارهای موجود درباره شکست سریال در جذب تماشاچی، فقط کافی است زیر پستهای رامبد جوان گشتی بزنید تا از هر صد کامنت به زور دو کامنت مثبت درباره مردم معمولی پیدا کنید. این افت محسوس سریالهای کمدی در جذب تماشاچی، چه در تلویزیون و چه شبکه نمایش خانگی، چه در ساختههای رامبد و چه مدیری، نشان از لازم بودن تغییر رویکرد کمدی سازان میدهد. چه سازندگان سریالهای کمدی، اینستاگرام و توئیتر را در تغییر سلیقه مردم مؤثر بدانند و چه دسترسی راحت به سریالهای خارجی و تفاوت امکانات را در این ماجرا مؤثر بدانند مهم نیست. مهم این است که دیگر بامزه نیستند و باید طرحی نو دربیندازند؛ هرچند خبر جدید این است که مردم معمولی دو در راه است نه طرحی نو.