صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

میزگرد | بررسی چالش‌های فرهنگ بسیجی

  • کد خبر: ۸۹۴۰۰
  • ۰۴ آذر ۱۴۰۰ - ۱۰:۳۸
عزممان را در هفته بسیج جزم کردیم و با خودمان قرار گذاشتیم که به احترام اخلاص بسیجیان که بسیج را برایمان هجی کردند، فرصت‌ها و چالش‌ها را با هم ببینیم. همراهان ما در این میزگرد عبارت اند از سرهنگ  بازنشسته هادی نعمتی، فرمانده بسیجی گردان الحدید لشکر ۲۱ امام رضا (ع) در دوران دفاع مقدس، علیرضا دلبریان، بسیجی جانباز و راوی دفاع مقدس و محمود حق دوست، معاون جهادی بسیج دانشجویی خراسان رضوی.

شهرآرانیوز -  خوب یا بد، رسم شده است که در مناسبت‌های تقویمی به نام مشاغل و نهادها، فقط باید از خوبی‌ها گفت، از نیمه پر لیوان. همه اش تکریم و دست مریزاد، ارائه گزارش کار و غیره. استدلال موافقان این رسم این است که «چرا الان؟ وقت برای گفتن از باید‌ها و کاستی‌ها بسیار است.» از روز یا هفته یادشده هم که می‌گذرد، آش و کاسه همین است. یعنی باز هم با این دیدگاه مواجهیم که «مناسبت این موضوع چیست؟ حالا چه شد که میان این همه گرفتاری، یاد این یکی افتادید؟» با این طرز تفکر، هر چقدر هم که بخواهیم خیرخواهی مان را اثبات کنیم و بگوییم که منتقدتریم، چون معتقدتریم، فایده‌ای ندارد. با آگاهی از وجود چنین دیدگاه‌هایی عزممان را برای برگزاری میزگرد در هفته بسیج جزم کردیم. با خودمان قرار گذاشتیم که به احترام اخلاص بسیجیان که بسیج را برایمان هجی کردند، فرصت‌ها و چالش‌ها را با هم ببینیم. شاخصمان را هم صحبت‌های رهبر معظم انقلاب قرار دادیم که درست ۲۷ سال پیش، بسیج را این طور معنی کردند: «بسیجی یعنی علی (ع) که تمام وجودش وقف اسلام بود و آنچه رهبر و پیامبرش‌ می‌خواست و خدا را خشنود می‌ساخت انجام‌ می‌داد.» همراهان ما در این میزگرد عبارت اند از سرهنگ  بازنشسته هادی نعمتی، فرمانده بسیجی گردان الحدید لشکر ۲۱ امام رضا (ع) در دوران دفاع مقدس، علیرضا دلبریان، بسیجی جانباز و راوی دفاع مقدس و محمود حق دوست، معاون جهادی بسیج دانشجویی خراسان رضوی.

حضور فرهنگ بسیجی در جامعه امروز را چطور می‌بینید؟

نعمتی: بسیج نیرویی است که به فرمان ولایت در مقابل شرق و غرب ایستاده و فرهنگ بسیجی همچنان پابرجاست. برخلاف آنچه برخی می‌گویند فرهنگ بسیجی کم رنگ نشده است. هیچ وقت کم رنگ نمی‌شود، چون کسی این فرهنگ را بنیان گذاری کرد که از سلاله پاک پیامبر (ص) بود و به فرموده امام (ره) با قدرت همین بسیج، ابهت شرق و غرب شکسته شد.

دلبریان: مطالبی که آقای نعمتی می‌فرمایند حقیقت بسیج است، اشاره به ریشه و اساس بسیج دارد و درست است، اما ما آنچه را دارد واقع می‌شود می‌گوییم. ما در واقعیت، چقدر به این حقیقت رسیده ایم؟ اوج تبلور بسیج در میدان جنگ بود. برخی کلمات در جنگ ما تعاریفش عوض شد، از جمله همین بسیج. قبلا هم این واژه بود، به معنای دور هم جمع شدن و تجمع. دفاع مقدس به بسیج معنای تازه و مقدسی بخشید. بسیج در جنگ تبلور پیدا کرد و در میدان عمل به واقعیت خودش رسید. بعد از جنگ ما فرهنگ بسیج را درست به پشت جبهه منتقل نکردیم. الان هم جایگاه والای بسیج به خاطر برخی عرصه‌هایی است که بسیجی‌هابسیجی‌وار وارد شده اند و دارند کار می‌کنند؛ مثلا اردو‌های جهادی، ریشه کنی بیماری ها، کمک به زلزله زدگان و بقیه عرصه ها. یعنی باز هم بسیج در میدان عمل ارزش پیدا می‌کند نه در میدان شعار. متأسفانه ما از عملیات بسیج کم کرده ایم و بیشتر تئوری اش کرده ایم. دوستانی که این رویه را در پیش گرفتند به جمهوریت بسیج ارج ننهادند. بسیج را تک بعدی معرفی و به جمهوریت بسیج خدشه وارد کردند. بسیج در عرصه‌ها مقداری کم رنگ و خلوت و منحصر شده است به گروه و طیف خاصی. دوران جنگ درِ جبهه‌ها باز بود و همه آمدند از کشاورز، دانشجو، طلبه، کارگر و. اگر نیرویی در گردان با نیمه آستین می‌آمد، کسی نمی‌پرسید چرا این جور لباس پوشیدی؟ همه آمدند با یک دغدغه و ایمان‌های بالا و پایین. الان خط کشی‌ها آمده است و خیلی به ظواهر توجه می‌کنیم. کاری که حاج قاسم سلیمانی در مدافعان حرم کرد، کار امام (ره) در جنگ بود، چرا همین را ادامه نمی‌دهیم.

حق دوست: اگر تفکر و فرهنگ بسیجی را محدود به سیستم و ساختار رسمی بسیج ببینیم، شاید به نوعی حرفتان درست باشد، اما اگر شاخصمان فرهنگ و تفکر بسیجی باشد، نه، کم رنگ نشده است. جوان‌های الان کم از جوان‌های جنگ ندارند. این عرض من نیست. صحبت پیش کسوت‌ها و رهبر معظم انقلاب است. با برخی صحبت‌های آقای دلبریان مخالفم. چند درصد جوان‌ها و مردم ما جنگ رفتند، بسیجی شدند و تفکر بسیجی رویشان تأثیر گذاشت؟ بنده سیل لرستان و خوزستان را به چشم دیده ام. در پلدختر چند برابر ظرفیت و جمعیت شهر آدم آمده بود کمک کند؛ کشاورز، دانشجو، طلبه، تعمیرکار و اقشار مختلف. در خوزستان نه فقط ایرانی از ملیت‌های مختلف برای کمک آمده بودند. در پیک پنجم کرونا برای کمک به بیمارستان‌ها فراخوان دادیم. بیش از ۳۵۰۰ نفر در همین مشهد داوطلب شدند که به کادر درمان کمک کنند، در حالی که شرایط شبیه پیک اول نبود. همه کادر درمان واکسن زده بودند و نیرو‌های جوان داوطلب واکسینه نشده بودند. این مجاهدت است. اگر برخورداری از فرهنگ بسیجی را به تیپ و ظاهر بگیریم، شاید بشود گفت کم رنگ شده است. اگر به تفکر ببینیم، نه. من می‌گویم بیشتر هم شده است. این را به عنوان کسی که با قشر جوان و دانشجو سر و کار دارد می‌گویم. توفیق شد سال ۹۸ خدمت رهبر معظم انقلاب رفتیم با بچه‌های جهادی. معظم له گفتند شما چند درصد از جوان‌های کشور هستید؟ ۵۰۰ هزار نفرید؟ آمدیم بگوییم ۵۰۰ هزار نفر هم نیستیم که ایشان رقم را بالا بردند و گفتند باشد، شما ۵ درصد جوان‌های کشور نیستید، ۱۰ درصد هستید. شما می‌روید به محرومان کمک می‌کنید، اما یک عده جوان هستند از کاری که شما دارید انجام می‌دهید محروم هستند. بروید دست آن‌ها را بگیرید بیاورید در اردو‌های جهادی. رهبر معظم انقلاب این را به ابَرجهادی‌هایی گفتند که آمده بودند برای برداشتن بار‌های بزرگ از دوش نظام اعلام آمادگی کنند. تفکر بسیجی کم نشده است، اما به وضع مطلوب هم نرسیده ایم و خیلی جای کار دارد.

به وضع مطلوبی که می‌گویید چطور باید رسید؟

نعمتی: بسیجی تفکری برگرفته از اسلام است. وقتی در جامعه گسترش پیدا کند، به اوجی که باید می‌رسد. بسیج را حضرت امام (ره) برای دوران دفاع مقدس تشکیل ندادند، برای همه دوران‌ها تشکیل دادند. قاسم سلیمانی آموزش دیده مکتب بسیج است. در گیومه می‌گویم برای بسیج آنچه بسیار مهم است، آموزش است. اگر ما از آموزش جدا شدیم از وظایف بسیج دور می‌افتیم. اینکه امروز می‌گوییم بسیج، این بسیج یعنی سپاه، یعنی ارتش. در قانون اساسی برای سپاه، مأموریت حفظ و حراست از دستاورد‌های انقلاب اسلامی تعیین شده است. انقلاب اسلامی کجاست؟ در ایران؟ اینکه امام فرمودند ما انقلابمان را به جهان صادر می‌کنیم، یعنی آنجا هم باید بسیجی باشد. تفکر بسیجی عوض نمی‌شود. صحنه نبرد عوض می‌شود. دیروز جنگ فیزیکی داشتیم، دشمن را می‌دیدیم و شناسایی می‌کردیم. امروز جنگ عوض شده، اما تفکر همان است. همان ایثار، همان اخلاص، همان معنویت. ضعف از من و امثال من است. جنگ که تمام شد به فرمایش رهبر معظم انقلاب سه گروه آمدند برای از ریشه زدن بسیج. اول خود آمریکا و ایادی اش که بیشترین ضربه را از بسیج خوردند. دوم عافیت طلب‌ها بودند که در جنگ مشارکتی نداشتند و بعد جنگ سهم خواه شدند. سوم یک عده سیاسیون خودفروخته و دنبال منافع بودند که شعار اتمام مأموریت بسیج را تکرار می‌کردند. می‌گفتند بسیج باید بازنشسته شود و نیرو‌های مسلح هستند که از کشور دفاع کنند. اما جنگ امروز جنگ نرم است وجوان‌های امروزی اگر بهتر از جوان‌های دیروز نباشند، کمتر هم نیستند. سواد، علم و درایتشان فرق کرده است. جوان امروزی بهتر می‌تواند بجنگد و نتیجه بگیرد. سر منشأ تفکر بسیجی‌ای که امروز در عراق، سوریه، لبنان و یمن هست همین جاست. آن‌ها تربیت شدند، ما نتوانستیم جوان خودمان را بین خودمان و در شهر خودمان تربیت کنیم. اگر او را با فرهنگ بسیجی تربیت کنیم، می‌شود همان بسیجی دوران جنگ و حتی پیشتازتر. افغانستان هنوز نتوانسته است فرهنگ بسیجی را ایجاد کند و مشکلاتش پابرجاست.

در صحبت دوستان از تربیت افراد با فرهنگ بسیجی گفته شد و اینکه در انتقال فرهنگ، گسستی رخ داده است. برخی اتفاقات مثل جنگ، حوادث طبیعی، درگیری کشور‌های اطراف مثل سوریه، به مثابه دانشگاهی عمل می‌کند که نیرو‌ها فرهنگ بسیجی را از همدیگر و از فرمانده شان آموزش می‌بینند. در دوره‌هایی که شرایط به ظاهر عادی است، چطور این تربیت صورت می‌گیرد؟

دلبریان: دوباره تکرار می‌کنم که ما یک حقیقت داریم، یک واقعیت. امروز دوره‌ای نیست که ما با شعار، همایش و نمایش بخواهیم حرف بزنیم. من کف جامعه ام. با جوان‌ها ارتباط دارم؛ خوش حجاب، بد حجاب و غیره. جا‌هایی می‌روم که برخی دوستان را راه نمی‌دهند، قبولشان ندارند و با آن‌ها ارتباط برقرار نمی‌کنند. اشاره به صحبت‌های رهبر معظم انقلاب شد. رهبر معظم انقلاب از عبرت‌های عاشورا هم می‌فرمایند. بله؛ عاشورا درس ایستادگی، فداکاری و ... دارد، اما عبرت هم دارد. چرا عاشورا اتفاق افتاد؟ چند حاج قاسم سلیمانی داریم؟ برخی واقعیت‌ها را که می‌گوییم، سانسور می‌شویم. وقتی فضا این باشد و اجازه نقد ندهیم، استحاله صورت می‌گیرد. چرا جا‌هایی را که رهبر معظم انقلاب تشر زده اند، گوشمان را گرفته اند و گفته اند از این وضعیت راضی نیستم نمی‌گوییم؟ رهبر معظم انقلاب در فواصل زمانی گفتند تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی، قتل عام فرهنگی، ناتوی فرهنگی، رخنه فرهنگی و ولنگاری فرهنگی، ولی آقایان توجه نکردند. در آخرین پیامشان در این باره گفتند آتش به اختیار. ما دائم از وجود فرهنگ بسیجی می‌گوییم. این فرهنگ در عرصه سبک زندگی کجاست؟ رهبر معظم انقلاب بار‌ها تأکید به استفاده از کالای ایرانی کرده‌اند. آن بسیجی‌ای که حاضر است برود در اردوی جهادی عرق بریزد، آیا در دیگر حوزه‌ها هم یک بسیجی است؟

فرهنگ بسیجی یک نوع تفکر و عملکرد مبتنی بر آن است. قله آن قرآن و نهج البلاغه است، اما باید عملیاتی شود. آنچه که بسیج را بسیج کرد میدان عمل بود. اوجش را در دفاع مقدس دیدیم. جالب است من بعد از جنگ فهمیدم خیلی از این لودر‌ها و بولدزر‌هایی که در جبهه کار می‌کردند مال بسیج سازندگی بوده است. نمی‌دانستم، چون آرم و نشان نداشتند. بسیجی می‌رفت جبهه، برمی گشت نماز شب خوان می‌شد، ظرف‌های خانه شان را می‌شست، متحول می‌شد و می‌افتاد دنبال سیر و سلوک. جوانی که حاضر نبود تا سر کوچه برود و نان بخرد برای پدر و مادرش، رفت جبهه شد تخریبچی. چه باعث شد؟ آیا کسی به او وعده‌ای داده بود؟ حالا هم بیاییم و بگوییم خروجی کارهایمان چه شد؟

چه می‌خواهید بگویید جناب دلبریان؟

دلبریان: شجاعت بسیجی دیروز پشت خاکریز که می‌رفت شکار تانک کجاست؟ این شجاعت را امروز در عرصه فرهنگی نداریم. اگر یک جوان با تی شرت وارد مسجد‌مان شود، می‌گوییم آفرین جوان که آمدی؟ نه! می‌گوییم برو اول محاسنت را درست کن بعد بیا. ما خط کشی کردیم. بگویم که نقطه قوت هم خیلی داریم، اما من الان دارم از خلأ‌ها و نقطه ضعف‌ها می‌گویم.

آقای حق دوست، به دیدارتان با رهبر معظم انقلاب در سال ۹۸ اشاره کردید. از فرمایش ایشان این طور استنباط می‌شود که ما حوزه کار نشده زیاد داریم. خوتان حس می‌کنید بسیج کجا لازم بوده است وارد شود که نشده است؟

حق دوست: عرض کردم تفکر بسیجی کم رنگ نشده است و سر حرفم هستم. اما به وضعیت مطلوب هم نرسیده است. با دلایلی که آقای دلبریان می‌آورد موافقم. این دلایل موجب شده است که فرهنگ بسیجی اشاعه پیدا نکند، ما در دولت سازی اسلامی بمانیم و به تمدن اسلامی نرسیم. عده‌ای از تفکر بسیجی ترس دارند. ما دیده ایم هر جا تفکر بسیجی جاری شد، شرایط را متفاوت کرد. در همان دیدار مقایسه‌ای صورت گرفت بین زمان جنگ و الان. ایشان گفتند مقایسه زمان جنگ و الان مقایسه دقیقی نیست. ببینید الان چند صد شبکه فارسی زبان ماهواره‌ای هست؟ باید همه جوانب را ببینیم. با چشم خودم همه نشانه‌هایی را که آقای دلبریان به عنوان راوی از بچه‌های جبهه و جنگ می‌گویند در رفتار بچه‌های جهادی می‌بینم. این‌ها ظاهرشان با آن دوره متفاوت است. نمی‌شود بگوییم همه چیز تمام شده است. اگر این تفکر تمام شده بود، انقلاب ما نمی‌ماند. در مسئولانی که درباره تفکر بسیجی مسئول بوده اند، خیلی کم کاری داریم، اما حرفم این است که تفکر بسیجی کم نشده و بیشتر هم شده است، هرچند نسبت به وضعیت مطلوب فاصله داریم.

مگر امام راحل (ره) نگفتند بسیج ۲۰ میلیونی. آن زمان به این آمار نرسیدیم. هم آن زمان و هم الان به وضعیت مطلوب نرسیده ایم. وقتی رهبرمعظم‌انقلاب می‌گویند دست بقیه جوان‌ها را بگیرید، یعنی همین نرسیدن به وضعیت مطلوب. امام گفتند جبهه‌ها خالی است، ده‌ها هزار نفر اعلام آمادگی کردند. در عصر ما رهبر معظم انقلاب گفتند رزمایش کمک‌های مؤمنانه و کمک‌های مردمی سرازیر شد.

به سؤال سابقمان برگردیم، حوزه‌های فعالیت بسیج.

حق دوست: یک نمونه اش ارتفاعات جنوب مشهد که با تلاش‌های صورت گرفته جلویش گرفته شد. این‌ها دانشجو‌ها و بچه‌های بسیجی خودمان بودند.

دلبریان: به عنوان کسی که دوران شاه، زمان جنگ و الان را دیده است و می‌بیند. مغرض هم نیستیم. اگر بودیم می‌رفتیم دنبال زندگی خودمان. اینکه در ارتفاعات جنوبی مشهد یا رزمایش کمک‌های مؤمنانه و بقیه حوزه‌ها فلان کار‌ها را کرده ایم خیلی خوب است. از روحیه‌ای می‌گویم که در بسیجی ایجاد شود و خودش به این نتیجه برسد که باید ساکش را بردارد و برود جبهه. امروز در عرصه فرهنگ کجاست کسی که آتش به اختیار بیاید توی مسجد و بچه‌ها را دور خودش جمع کند؟ مطالبه گری کجاست؟ جلسه انتقاد و پیشنهاد‌ها در نهاد‌های مسئول کجاست؟ فرهنگ وجود نداشتن تبعیض کجاست؟ باور کنید اگر در دوران جنگ اسماعیل قاآنی در ماشین کولردار می‌نشست و به من نوعی می‌گفت برو خرمشهر، می‌گفتم فدای سرم که خرمشهر دست عراقی هاست. او در خط می‌نشست عدس پلو می‌خورد، چون فرهنگ بسیجی فرهنگ ساده زیستی است.

نعمتی: هستی ما صحبت‌های رهبر معظم انقلاب است. معظم له فرمودند بسیجی نظم دارد. بسیج سازمان دارد. ما باید در قالب سازمان حرکت کنیم. باید از بیان مصداق‌ها نتیجه بگیریم. چرا یک بسیجی دیروز ۲۰۰ متر جلوتر از خاکریز می‌رفت و آرپی جی می‌زد؟

دلبریان: چون فرمانده اش پشت خاکریز بود.

نعمتی: فرمانده را چه کسی تربیت کرد که پشت خاکریز باشد؟

دلبریان: اعتقادات الهی اش.

نعمتی: احسنت. بحث آموزش که عرض کردم همین است. آموزش اعتقادات، معنویات، اخلاق و ساده زیستی. این‌ها را به ما عملی آموزش دادند.

دلبریان: الان این‌ها را تئوری آموزش می‌دهند. مسئول ما یک شب حاضر است کنار نیرو‌ها توی چادر بخوابد؟

حق دوست: آقا گفتند مقایسه الان با زمان جنگ مقایسه دقیقی نیست. همه انتقاد‌های آقای دلبریان درست، اما نباید قضیه را صفر و یک کنیم.

نعمتی: روی آموزش و کار فرهنگی تأکید دارم. بنده بعد از بازنشستگی سراغ این کار رفتم و با همین دیدگاه نخستین اردو‌های جهادی در مشهد را به سختی راه انداختم. مخاطب مطالبات فرهنگی رهبرمعظم انقلاب، استانداری ها، سپاه، شهرداری‌ها و صدا و سیمایی است که از همه مقصرتر است. جنگ الکترونیک و رسانه‌ای دست ما نیست.

دلبریان: اما مطالبه گری دست ماست.

نعمتی: بله و بنده با ۶۵ سال سن از بسیجی سیلی خوردم. فحش شنیدم از دوستانی که به دنبال تزلزل فرهنگ بسیج هستند. ما نمی‌خواهیم از همه بسیجی‌ها دفاع کنیم. آن سه گروه مخالف تفکر بسیجی، بیشتر هم شده اند.

جناب حق دوست صحبت شما کامل نشد. میزان حضور بسیج در عرصه‌های مختلف را عرض می‌کنم.

حق دوست: بروز تفکر بسیجی در عرصه‌های مختلف کم و زیاد دارد. جایی مثل اردو‌های جهادی پر رنگ می‌شود و جایی مثل مطالبه گری کم رنگ. در معضلات اجتماعی نیز همین طور. جای کار زیاد است. ما هم نقد‌های زیادی داریم. یکی این است که تفکر بسیجی از نسل قبل به نسل جدید درست منتقل نشده است. برخی به جای جوان گرایی چسبیدند به میزها. ما در انتقال مدیریت‌ها هم مسئله داریم. در بهترین حالت به نیمه اول دهه شصتی‌ها دارد مسئولیت داده می‌شود، در حالی که در دروه جنگ فرماندهان بیست و چند ساله داشتیم.

در حوزه علمی تا حدود زیادی بسیجی‌ها وارد شدند. در خدمت رسانی‌هایی مثل اردو‌های جهادی همین طور. در مطالبه گری ابتدای کار هستیم. واقعا حوزه سختی است. به محض اینکه نقدی بکنی از هزار جا سؤالات شروع می‌شود که چرا نقد کردی؟

نعمتی: آفت ما همین است.

حق دوست: الان رویکرد‌ها بهتر شده است. بچه‌ها دارند مسئله محور کار می‌کنند. مثلا در حوزه زعفران که کار بزرگی شد و هنوز خبری اش نکرده‌ایم.

چطور می‌شود فرهنگ بسیج را ترویج کرد؟

نعمتی: با آموزش‌های اعتقادی. بسیجی ما اخلاق یاد می‌گرفت و مشتاق جبهه می‌شد. اگر غیر از این بود چرا پدر و پسر، سه برادر و تازه داماد‌ها می‌آمدند جبهه؟ مطالبه ما از مسئولان است. مگر فرد فرد ما چقدر توان داریم؟ حتما باید رهبر معظم انقلاب در مقطعی بیایند و بگویند آتش به اختیار؟ رفاه طلب شدیم. فرهنگ برخی بزرگان ما عوض شده است و جاه طلب شده اند. وگرنه بسیجی سر جایش است و همچنان «از تو به یک اشاره از ما به سر دویدن». مطالبه گری هم البته راه و رسم دارد. امروز شرایطی است که اگر بخواهی چیزی را مطالبه کنی، چهار تا معاند می‌ایستند کنارت و بحث و تحصن را به اغتشاش می‌کشند.

دلبریان: برای اینکه بشود حقیقت فرهنگ بسیج را یک بار دیگر به واقعیت تبدیل کرد، اولین قدم خودسازی است. اگر به عبودیت الهی به اندازه فهم و معرفتمان رسیدیم در عرصه فرهنگ هم می‌توانیم کار کنیم. روی خودمان کار نکنیم، اردوی جهادی را هم نمی‌توانیم برویم و جسممان را به زحمت بیندازیم. از خودمان غافل شویم، باقی حرف هایمان الکی و شعاری می‌شود. آتش به اختیار یعنی جبهه و سنگرت را بشناسی. معرفت جوان‌های دفاع مقدسی یک شبه ایجاد نشد. از دل هیئت‌ها و آموزش خانواده‌ها رسیده و در جنگ تبلور پیدا کرده بود.

درد این است که آموزش‌های ما در عرصه فرهنگ غلط است. باید ایراد‌ها را ببینیم و رفع کنیم. همه در یک جبهه هستیم، با تاکتیک‌های مختلف. اخلاص و خودسازی که باشد دیگر انتظار نداریم همه بیایند در سنگر ما. همین طور باید شرایط جوان را درک کنیم که زیر بمباران تبلیغات است. اگر لغزشی دارد، اگر روسری اش عقب رفته است، دستش را بگیریم. او را همان طور که هست بپذیریم نه اینکه هلش بدهیم تا از سنگر بیرون برود، ترکش بخورد و قلع و قمع بشود.

حق دوست: اولین نیاز ما نقد درون گفتمانی است؛ مایی که با هم صحبت نکردیم، چطور می‌خواهیم با کسی که به این تفکر اعتقادی ندارد مواجه شویم؟ دهه ۶۰ و ۷۰ تا حدودی به این نسل نزدیک بوده است. با دهه ۸۰ و ۹۰‌ می‌خواهیم چه کنیم؟ گفت و گوی رو در رو با نسل جوان را خیلی کم داریم.

دلبریان: چرا نداریم.

حق دوست: چون می‌ترسیم نتوانیم به نقد‌ها جواب بدهیم.

دلبریان: حاضر نیستیم اعتراف کنیم. جوان حرف حق را می‌گوید که تلخ است. ما دلمان تأیید می‌خواهد.

 

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.