زوزنی| تقویم نشان میدهد که حامد بهداد، هنرمند مطرح مشهدی، امروز چهلوششساله میشود؛ بازیگری که زندگی در مشهد، تهران و نیشابور را تجربه کرده است و در تئاتر، سینما و تلویزیون و حتی موسیقی حضور فعال و اثرگذاری دارد. امروز و به مناسبت ۴۶ سالگی این هنرمند مروری داشتیم بر حضور حرفهای او در عرصه هنر و نیز به بررسی نمایش «عشق من: حامد بهداد» که این روزها در مشهد بهروی صحنه رفته است، پرداختیم.
بازی حامد بهداد منحصربهفرد و بهگونهای است که یک الگو برای بازیگران جوانتر محسوب میشود. او یکی از آن افرادی است که با تلاش و زحمت به دنیای بازیگری راه یافته، اما از همان ابتدا پایش را محکم در این دنیا گذاشته است. او تقریبا در بیستوهفتسالگی به سینما آمد. این سن برای حضور درخشان یک بازیگر در سینما کمی زیاد است، با این حال بهداد در نخستین حضور سینمایی خود در فیلم «آخرینبازی» همایون اسعدیان (۱۳۷۹) موفق شد «نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد» از جشنواره فیلم فجر شود. حضور طوفانی او در سینما به همینجا ختم نشد و او بار دیگر با نامزد شدن برای دریافت سیمرغ بلورین بهخاطر بازی در نقش مکمل فیلم سینمایی «روز سوم» (محمدحسین لطیفی)، ثابت کرد که حضورش در سینما اتفاقی نبوده است. بهداد در اغلب فیلمهایش افتخار آفریده است که از آن نمونه میتوان به «بوتیک»، «این زن حرف نمیزند»، «کافهستاره»، «جرم»، «آرایش غلیظ» و «هفت دقیقه تا پاییز» اشاره کرد. اما این روزها و در آستانه چهلوششسالگی، او دو فیلم را روی پرده دارد. «جاندار» و «قصرشیرین» دو فیلمی هستند که بهداد در هرکدام به شکل متفاوتی ظاهر شده است. بهداد انگار درست در زمانی که حدود ۲۰ سال از حضورش در سینما میگذرد، تازه به اوج خود رسیده است و باید همچنان منتظر اتفاقات چشمگیر دیگر باشیم. بهنظر میآید بهداد با بازی در «قصرشیرین» فصل تازهای در بازیگری خود را رقم زده است؛ فصلی که خود او دربارهاش میگوید: «باید اتفاق میافتاد»؛ نقشی که بهداد برای بازی در آن، در سیوهفتمین جشنواره فیلم فجر، نامزد دریافت سیمرغ شد و در بیستودومین جشنواره فیلم شانگهای چین موفق شد جایزه بهترین بازیگر مرد را به خود اختصاص دهد.
حامد بهداد و هنر موسیقی
شکیبا افخمی راد| چند سالی میشود که تب خوانندگی میان بازیگران داغ شده است، به طوری که بسیاری از بازیگران در این سالها تشویق شده اند که حتی به صورت کم رنگ، حضور در این عرصه را تجربه کنند؛ اتفاقی که انتقادهای اهالی موسیقی را به همراه داشته است.
محمدرضا گلزار، مهران مدیری، حامد بهداد، کامران تفتی و احسان کرمی ازجمله بازیگرانی هستند که حضور در عرصه موسیقی را تجربه کرده اند و گاهی نیز اهالی موسیقی آنها را به سوءاستفاده از شهرتشان متهم کرده اند؛ اتهامی که برای یکی از این بازیگران قطعا صدق نمیکند.
حامد بهداد، هنرمند مشهدی، هرچند که همچون دیگر بازیگران پا در عرصه خوانندگی گذاشته، سعی کرده است از اعتبار و شهرتش برای معرفی گروههای موسیقی تازه کار به ویژه آنها که در شهر خودش، مشهد فعالیت میکنند، استفاده کند.
به گفته خود بهداد، او با گروههای موسیقی زیادی آشنا شد، تا اینکه این هنرمند سال ۹۴ به منظور حمایت از هنرمندان عرصه موسیقی، تهیه کنندگی آلبوم موسیقی «سَمبَل»، اثری از یک گروه مشهدی، را برعهده گرفت. بهداد در همان زمان در مراسم رونمایی از این آلبوم، درباره دلایل حمایتش از گروههای موسیقی گفت: در مشهد و حومه این شهر، گروههای فعالی را میشناسم که دوست دارم از آنها حمایت کنم.
موسیقی زیرزمینی معنی و مفهوم دیگری برایم داشت؛ موسیقیای که به آمدن روی زمین میل دارد. درواقع این موسیقیها سیاسی نبود و فکر کردم باید حمایت شود.
به این ترتیب حامدبهداد با ورود به عرصه تهیه کنندگی موسیقی، کاری را انجام داد که خود اهالی موسیقی کمتر برای یکدیگر انجام میدهند. جدا از بحث تهیه کنندگی آلبوم موسیقی، بهداد در فعالیتهای خوانندگی اش نیز متفاوت از دیگر بازیگران عمل کرده است. او جزو معدود هنرمندان سینماست که موسیقی محلی و نواحی را میشناسد و در سبکی به غیر از پاپ فعالیت میکند. بهداد در سال ۱۳۸۸ با گروه دارکوب فعالیتش را به صورت حرفهای در عرصه خوانندگی آغاز کرد و سال ۹۶ نیز در کنسرت ده سالگی این گروه روی صحنه رفت. در این کنسرت همایون نصیری، سرپرست گروه دارکوب، از حامد بهداد به عنوان روح دارکوب یاد کرد.
بهداد در طول این سالها چندین تک آهنگ نیز به صورت مستقل منتشر کرده، اما هیچ زمان سراغ انتشار آلبوم نرفته است. او در گفت وگویی درباره فعالیت هایش درزمینه خوانندگی گفته است: باید صادقانه اعتراف کنم که صدای خوبی ندارم؛ البته علاقه ام به موسیقی و استعدادم در این زمینه را انکار نمیکنم و همکاری ام با گروههای حرفه ای، گواه این مسئله است و اگر قرار باشد بین خواندن و مردن یکی را انتخاب کنم، قطعا انتخاب من خواندن خواهد بود. من میخواهم ساز بزنم و آواز بخوانم و به قضاوتهای سطح پایین و دلخراش هم اهمیتی نمیدهم. فعلا میلی برای انتشار آلبوم ندارم، اما اگر زمانی بخواهم برنامهای اجرا کنم، ترجیح میدهم یک اجرای زنده خیریه باشد که در آن از دستمزد خبری نباشد و از شهرتم در این راه
استفاده کنم. بهداد به تازگی پستی در صفحه شخصی خود در اینستاگرام منتشر کرده است که او را درحال نوازندگی گیتار الکتریک نشان میدهد؛ پستی که میتواند گواهی بر عزم جدی او در عرصه موسیقی باشد.
درباره «عشق من: حامد بهداد» که این روزها درحال اجراست
شریف شیرزاد| ابراهیم مکی، نمایشنامهنویس مشهور، پیش از انقلاب، نمایشنامهای نوشت بهنام «رضا بیک ایمانوردی» که بعدها آن را در کتاب «تکپرده»، درکنار ۱۱ نمایشنامه دیگر که اجرای آنها با حداقلِ امکانات میسر بود، منتشر کرد. این اثر، همانطورکه از نام آن برمیآید، درباره هنرپیشهای مشهور و پرکار است که زمانی دربین سینماروها هواداران بسیاری داشت. نوذر آزادی، کارگردان تئاتر، در سال ۱۳۵۶ اجرایی از این نمایشنامه را عرضه کرد. حدودِ چهار دهه بعد، یعنی در سال ۱۳۹۳، افشین هاشمی، بازیگر و کارگردان تئاتر و سینما، اثری منتشر کرد که «عشق من: حامد بهداد» نام دارد. این نمایشنامه صورت بهروزشده همان نمایشنامه مکی است. چنانکه هاشمی گفته است، او تلاش کرده است که مغز «رضا بیک ایمانوردی» را در «عشق من: حامد بهداد» حفظ کند. ممکن است چنین بهنظر برسد که میشد بهجای استفاده از نام حامد بهداد از نام سوپراستارهایی دیگر همچون شهاب حسینی یا محمدرضا گلزار یا حتی جمشید آریا استفاده کرد (استفاده از نام جمشید آریا پیشنهاد محمد رضاییراد بوده است)، اما اینطور نیست، زیرا، همانطورکه خود هاشمی نیز در مصاحبهای یادآوری کرده است: «آنچه در این نمایش گفته میشود بیشتر از همه راجعبه حامد بهداد باورپذیر است، با آن جنس از شوری که بهداد دارد.» باری، نمایشنامه اخیر یک کمدی سبک شامل گفتوگوی دو جوان است که یکیشان شیفته بهداد است و دیگری هم از علاقهمندان سینماست. این هردو که در یک کافه باهم روبهرو میشوند سخت مشتاق دیدن هنرپیشههای محبوب خود، ازجمله بهداد، هستند. چنانکه پیداست، «عشق من: حامد بهداد» کاملا مناسب اجراهای محیطی است و مثلا میتوان آن را در یک کافیشاپ مناسب ارائه کرد، کمااینکه برخی کارگردانهایی که تاکنون این نمایشنامه را روی صحنه بردهاند، ازجمله خودِ هاشمی که در اجراهای محیطی سابقه دارد (بازی او در «لارنس راهب، مردی که حرف میزند» را ببینید) و نیز شکرخدا گودرزی که از استادان هاشمی بوده است، چنین کردهاند. اخیرا، ارسطو خوشرزم، بازیگر و کارگردان جوان تئاتر، نیز صورتی دیگر از «عشق من: حامد بهداد» را عرضه کرده است که دو بازیگر اصلی آن خود او و جواد خواجوی، اینفلوئنسر و بازیگر مشهدی، هستند. این اجرا تفاوتها و شباهتهایی با سایر اجراهای این نمایشنامه دارد؛ ازجمله شباهتها میتوان به وفادار بودن آن به متن اصلی اشاره کرد و ازجمله تفاوتها به اینکه، برخلاف عمده اجراها که در یک کافه بوده است، این اجرا در یک سالن تئاتر برگزار میشود، اما بهنظر میرسد هیچکدام از این شباهتها یا تفاوتها فینفسه سود یا زیانی بهحال این نمایش نداشته است، الا یکی از آنها که همان حضور خواجوی باشد. خواجوی در این نمایش ایفاگر نقش اصلی است؛ یک مشهدی که عاشق بهداد است. چنانکه میدانیم، او بیشتر شهرت خود، بلکه همه آن را مدیون هنرنماییهای خود ازطریق لهجه مشهدی است، و بهداد هم اهل مشهد است. انتخاب اینکه نقش اصلی اهل مشهد باشد، به منظور ایجاد انسجام بیشتر، کاملا بهسود نمایش تمام شده است. کارگردان بهخوبی از این عنصر بهره برده است و ازطریق آن، عمق پیوند نقش اصلی با بهداد را بهتر نشان داده است. خواجوی در «عشق من: حامد بهداد» با استفاده از همه امکاناتی که دراختیار دارد یا دراختیارش گذاشتهاند، از تقلید صدا و فیزیک پویا گرفته تا بداههپردازی و شکستن دیوار چهارم و حتی ارجاع به کارهای خود (نام نقش او نیز «جلال» است)، با قدرت تمام نقش یک مشهدی پرچانه لافزن، اما سادهدل را ایفا میکند که بهراحتی مخاطبان را با خود همراه میسازد و به خنده وامیدارد. نقش او در این نمایش تا بدانجاست که حتی وقتی دیالوگ ندارد نیز در کانون توجهات است. خواجوی فرمانروای بیچونوچرای صحنه این نمایش است و بایست پذیرفت که «عشق من: حامد بهداد»، بیش از آنکه اثر خوشرزم باشد، متعلق به اوست. اگر دوست دارید یک کمدی مفرح ببینید، دیدن این نمایش را از دست ندهید.