۸۳۵ اثر در همایش کتاب سال بانوان حوزه پذیرفته شده است استفاده از کدو حلوایی برای پاک‌سازی پوست بانوان پیشنهاد می‌شود آغاز اردوی تیم ملی دوومیدانی ناشنوایان کشور در بخش بانوان، در زنجان از امروز (۱۵ آبان ۱۴۰۳) در ترشی‌های کارخانه‌ای امکان استفاده از مواد نگهدارنده و رنگ‌های خوراکی زیاد است زنان میان‌سال در غبار وظیفه‌های مادرانه گم شده‌اند تنها بازپرس زن در کشور در یکی از مهم‌ترین شعبه‌ها یعنی شعبه ویژه قتل دادسرای ویژه نوجوانان فعالیت می‌کند پخش سریال «خانه‌روشنا» با ایفای نقش کیمیا خلج از شبکه دو سیما سبک زندگی سالم با چه راهکار‌هایی ایجاد می‌شود؟ قهرمان‌پروری در ایران کم‌رنگ شده است بانوی عکاس سی‌ساله سیرجانی که علاوه بر بچه‌داری و عکاسی، مدیریت یک آنلاین‌شاپ را نیز به عهده دارد کاهش وزن پس از زایمان یک فرایند تدریجی است راهکار‌هایی برای سرحال‌ماندن گیاهان آپارتمانی در فصل پاییز داشتن فعالیت بدنی یک الزام اجباری برای بیماران قلبی است اسید‌های چرب امگا۳ موجود در گردو برای عملکرد مغز، حافظه و عملکرد شناختی، حیاتی است اختلال در عملکرد تیروئید می‌تواند روی فرکانس رشد فعال مو‌ها تأثیرگذار باشد از نان بلوط تا شله ناردون در روستای «اَلگن» کهگیلویه و بویراحمد نام کودک می‌تواند بر هویت، شخصیت و وضعیت اجتماعی‌اش تأثیر بگذارد سهم بالای بانوان متقاضی آزمون پروانه کارآموزی وکالت کانون‌های وکلای دادگستری
سرخط خبرها
دختر جوان برای تهیه دیه برادرش که به خاطر قتل در زندان است، دست به سرقت زد

دختر جوان برای تهیه دیه برادرش که به خاطر قتل در زندان است، دست به سرقت زد

  • کد خبر: ۲۹۷۸۰۴
  • ۱۲ آبان ۱۴۰۳ - ۱۰:۱۳
دختر جوان که به جرم سرقت‌های سریالی دستگیر شده است، گفت: برای تهیه دیه برادرم که به خاطر قتل در زندان است، دست به سرقت زدم.

به گزارش شهرآرانیوز؛ چندی قبل مأموران یک کلانتری در پایتخت هنگام گشت به زن و مرد جوانی مشکوک شدند که در حال انتقال وسایل خانه‌ای ویلایی با یک خودروی پراید بودند.

مأموران به سمت زن و مرد جوان رفتند و آنها مدعی شدند که در حال انتقال وسایلشان هستند. اما پس از هماهنگی‌های قضایی مأموران وارد خانه شدند. خانه‌ای بهم ریخته که در یکی از اتاق‌هایش، مرد جوانی دست و پا بسته و بی‌هوش افتاده بود. مأموران بلافاصله با اورژانس تماس گرفته و مرد جوان راهی بیمارستان شد؛ همزمان زوج سارق نیز بازداشت شدند.

بیهوشی برای سرقت

مرد جوان پس از بهبودی در بیمارستان گفت: سوار بر خودروی شاسی بلندم در حال عبور از خیابان بودم که زن جوانی کنار خیابان به انتظار تاکسی ایستاده بود. از آنجایی که هوا تاریک بود و در آن محدوده نیز تاکسی نبود، او را سوار کردم. در مسیر به من گفت پرستار سالمندان است و به‌دنبال کار می‌گردد. از آنجا که مادرم مریض است از او خواستم برای صحبت درباره مراقبت از مادرم به خانه ما بیاید.

او ادامه داد: زن جوان به خانه‌ام آمد و برای پذیرایی نوشیدنی آوردم، اما نمی‌دانم کی و چطور با ریختن داروی بی‌هوشی در نوشیدنی‌ام مرا بی‌هوش کرد.

با اظهارات مرد صاحبخانه و مدارک به‌دست آمده در تحقیقات، به دستور بازپرس دادسرای سرقت، متهم در اختیار پلیس قرار داده شد و بررسی‌ها در این خصوص ادامه دارد.

سرقت برای نجات برادر

زن جوان درباره سرقت‌هایش گفت: حدود ۶ سرقت انجام دادم، اما شیوه‌ای را انتخاب کردم که شاکی‌ها نتوانند شکایت کنند.
شگردت برای سرقت چه بود؟

من برای به‌دست آوردن پول خیلی کار‌ها کردم. حتی به‌دنبال گنج و زیرخاکی بودم که خیلی سریع به خواسته‌ام که پول بود برسم. اما کلاه سرم گذاشتند و از زیرخاکی و دفینه هیچ خبری نبود. فقط کلی پول دادم برای خریدن نقشه‌های گنجی که کلاهبرداران آنها را طراحی کرده بودند که فقط یک کاغذ پاره بود. در جست و جوی راهی برای پول درآوردن و به عبارتی پولدار شدن بودم که با پسری به نام مهران در اینستاگرام آشنا شدم. او هم برای درمان مادرش به پول نیاز داشت. ایده سرقت را او به من داد. در چند فیلم سینمایی دیده بود و من هم استقبال کردم. گفت به عنوان مسافر کنار خیابان بایستم و سوار خودرو‌های مدل بالا و لوکس شوم. به بهانه اینکه پرستار و خدمتکارم سر صحبت را با آنها باز می‌کردم و پیشنهاد می‌دادم که با مبلغی پایین از افراد سالمند نگهداری می‌کنم یا اینکه کار‌های خانه را انجام می‌دهم. با این پیشنهاد آنها را مجاب می‌کردم که مرا به خانه شان دعوت کنند تا در رابطه با کار پرستاری بیشتر صحبت کنیم. زمانی که برایم نوشیدنی می‌آوردند تا از من پذیرایی کنند، در فرصتی مناسب داخل نوشیدنی داروی بی‌هوشی می‌ریختم. پس از بی‌هوشی در ورودی را باز می‌کردم تا مهران که در تمام مسیر تعقیبمان می‌کرد وارد شود و نقشه سرقت را اجرا کنیم.

چرا دلت می‌خواست پولدار شوی؟

به خاطر برادرم. او چند سال است که به اتهام قتل در زندان به سر می‌برد. حدود ۱۰ سال قبل پسر جوانی در پارک به من متلک انداخت و برادرم ناخواسته با او درگیر و قاتل شد. ابتدا اولیای دم نمی‌بخشیدند، حتی برادرم پای چوبه دار هم رفت، اما با التماس و تلاش خیرین و مسئولان زندان موفق شدیم که رضایت اولیای دم را قبل از اجرا بگیریم. ولی آنها به شرط دریافت ۵ میلیارد تومان دیه راضی شدند برادرم را قصاص نکنند هر چه داشتیم را فروختیم، اما به‌سختی ۲ میلیارد تومان شد. من باید برای آزادی برادرم پول به دست می‌آوردم تا او را از مرگ نجات دهم.

منبع: همشهری آنلاین

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.