سجاد راستگو | شهرآرانیوز؛ روسیه، اوکراین، لهستان، صربستان، چک، کرواسی، بلغارستان و چندین کشور دیگر حوزه سرزمینی مردمان اسلاو را تشکیل میدهند. اسلاوها مردمانی هندواروپایی هستند که در گستره وسیع شرق اروپا، بخشی از بالکان و حتی سیبری زندگی میکنند. درباره علت نامگذاری آنها چندین نظریه وجود دارد که یکی از آنها اشاره به گرفتن بردههای زیاد از این مردمان در زمان قدیم توسط حکومتهای دیگر دارد. اسلاوها هرکدام در منطقهای که ساکن شدند، با آمیختهشدن با مردم و فرهنگ بومی آن منطقه، فرهنگ خاص خود را به وجود آوردند.
اسلاوهای جنوبی در اثر برخورد با رومیها و یونانیها فرهنگ بالکان را پذیرفتند. روسهای غربی که در همسایگی امپراتوریهای بزرگ ژرمن بودند، همواره در کشمکشهای دینی و سرزمینی با این کشور بودند. اما اتفاقی که برای اسلاوهای شرقی افتاد، بسیار عجیب بود.
وایکینگها، قوم مهاجم و دریانورد شمال اروپا، پس از حمله به انگلستان و غارت آنجا بهدنبال جستوجو در سرزمینهای مختلف آمدند و پای آنها به شرق اروپا باز شد. یکی از این وایکینگها به نام روریک، حکومتی در مناطق روسنشین ایجاد کرد. جانشینان او با درآوردن کییف، شهر تاریخی اسلاوها، از دست خزرها، حکومت کییف را تشکیل دادند. حتی گزارشهایی از حملات این وایکینگها به مناطق شمالی ایران در مازندران نیز گزارش شده است.
دودمان روریک حکومتی وایکینگتبار بودند که سالهای زیادی بر مردمان اسلاو شرقی شامل روسها و اوکراینیها و بلاروسها حکومت میکردند. پس از چندین سال حکومت این دودمان در کییف، پایتخت به مسکو، شهری در شمال، منتقل شد.
این حکومت در طی زمان با قبول مسیحیت ارتدوکس به دومین حکومت بزرگ ارتدوکس زمان خود بعد از امپراتوری بیزانس تبدیل شد. شاخههای جنوبی اسلاوها نیز کمی زودتر به مسیحیت کاتولیک پیوسته بودند، اما برخی شاخههای غربی مدت زیادی بر دینهای اولیهشان پایداری میکردند. در شرق حکومت روریکها پس از مدتی بهدلیل حمله مداوم اقوام کوچنشین شرقی و کشمکشهای درون حکومت به پایان رسید و خاندان رومانوف پس از آن به حکومت رسیدند. این خاندان در ابتدا منطقه کوچکی در قلب سرزمینهای روس را در اختیار داشتند و سالهای زیادی زیر سلطه و فشار اقوام مغول و تاتار بودند، اما با رفعشدن خطر مغولها شروع به گسترش قلمرو خود کردند.
سرزمین کنونی روسیه در آن سالها از چندین شاهزادهنشین مختلف تشکیل میشد و کییف، پایتخت قدیمی روسها، بین حکومتهای مختلف دستبهدست میشد. در زمان پتر یکم این خاندان دست به گسترش وسیع قلمرو خود زد و همزمان با رشد اقتصادی و صنعتی امپراتوری روسیه را ایجاد کرد. این امپراتوری بیشتر اوقات بر مناطق اسلاونشین شرق اروپا نیز تسلط داشته و ناحیه نفوذ خود را به بالکان نیز میرسانده است.
درنهایت این خاندان نیز پس از وقایع جنگجهانی اول به دست بلشویکها نابود شد و نیکلای دوم، آخرین تزار روسیه، کشته شد. پس از آن روسیه دوران کمونیست و شوروی را تجربه کرد، تا اینکه با فروپاشی شوروی، حکومت کنونی روسیه به وجود آمد. مشابهتهای فراوانی بین اقوام مختلف اسلاو بهخصوص اسلاوهای شرقی وجود دارد و تاریخ آنها نیز درهم تنیده است. گاهی کییف پایتخت سرزمین اسلاوهای شرقی بوده و گاهی نیز مسکو و گاهی نیز در هر یک شاهزادهای روس حکومت میکرده که قصد تسلط بر دیگر سرزمینهای روسیه را داشته است؛ اتفاقی که کمابیش تاکنون در حال رخدادن است و سرانجامش مشخص نیست.